بی تدبیری ها و نبود وحدت فر ماندهی و تعریف حداقلی «مسئولیت ، اختیار و پاسخگوئی » و نکاتی از این قبیل از همه مهمتر چگونگی انتصابات بعد از 4دهه و رعایت اصل شرایط احراز که عارف و عامی بر آنند ،طرح نکات زیر را فهرست وار در این وانفسا ضرورت بخشید :
* فشار تحریمها ووسعت عملکرد « ویروس کووید 19 » فعالیت های اقتصادی وطبعا معیشت خانوادهها را مشکل تر نموده است
* در این میان نمایندگان منتخب شورای نگهبان یارانه ۱۲۰هزار تومانی را به جای مبلغ قبلی در ارتباط با معیارها و ارزش های خود تکلیف نموده که بار مالی ۵۰هزار میلیارد تومانی همراه دارد
* دولت به اقرار متولیان اقتصادی خود اقداماتی را از آنهم از سر استیصال با نفوذ در بورس با کم و کیفی که میدانید برای تامین کسری بودجه «در سال رونق تولید» انجام داد تانیمی از کسری را تامین نماید که « بیقین کفاف دهد به مستی ها !»
* با نگاهی عمیق به عملکردهای گذشته آ یا بهتر نیست این رقم نسبتا کلان که در انتظار نظر مرجع تصویب کننده هیجانات مجلسیان مانده ... به بخشهای واقعی اقتصاد، تزریق گردد
* تا موجب حرکت بخش های تولیدی شده ، ارزش افزوده ایجاد کند و ضمن تعدیل قیمتها به درآمدو اشتغال بیفزاید و به سیاست های پوپولیستی برای جلب رضایت صوری وآنی مردما ن پایان دهد .
* در سمتی دیگر دولت برای تامین هزینههای مصرفی خود باید از بانک مرکزی استقراض نماید که این مراجعه مکرر «بنیان برانداز اقتصاد رو به موت » موجب رشد نقدینگی مجدد خواهد شد.
* اگر نقد ینگی به سمت بخش مولد حرکت نکند باعث افزایش تورم ،کاهش ارزش پول وقدرت خرید وجه رایج شده و افزایش نرخ ارز را در پی میاورد
وهمزمان اقتصاد منقبضتر شده و تولید ناخالص داخلی کاهش و رشد آن منفیتر می شود.
*
*بر اساس ایدئولوژی آمریکا ستیزی ،رییس جمهور بعدی آمریکا بفرض اگر بخواهد با حکومت ایران مذاکره کند با مخالفانی به دلایل منافع شخصی و گروهی بدور از منافع ملی مواجه است که مذاکره را نفی می کنند و جلوی اقدامات دولت کارپرداز روحانی و جانشین ایشان را می گیرند....
*روابط سایر کشورها با نظام فاقد نظم و برنامه - با همه انکار برآمده از شعار ها آنهم در نبود استراتژی منسجم بر افزایش تولید از طریق ظرفیتهای داخلی اثرعمیق خواهد داشت .
* نا گفته نماناد : مطالبات آمریکا فراتر از مساله هستهای بوده و نفوذ جماعت را در منطقه، موشکهای بالستیک، حقوق بشر و ..را مطرح وبا آمدن این و رفتن آن تغییر نمیکند.
* درماههای مانده تا پایان سال و در پی آن برگزیدن کارپردازی دیگر « در اجرای دستور بوسیله شورای سالمند نگهبان که از تشخیص حداقل نیازهای فردی نیز عاجزند »
الزاما باید بودجه را تعدیل ولایحه اصلاحی ارائه داد و چه بهتر از ردیفهای بودجه بنیادها و سازمانهای فرا دولتی بعبارتی خصولتی که اصلا ربطی به تولید ناخالص داخلی ندارند، کاست و هزینههای غیر ضرور و مسرفانه را کم کرد .
* پر واضح است که مردمان در تنگنا قرار گرفته در فشارزندگانی با این کم و کیف آرزو میکردند ترامپ در کاخ سفید بماند و عرصه را برحکومت بیشتر تنگ کند که واقعا باعث تاسف است
* بگذرم : در حال حاضر بیشتر نقدینگی ۲هزار و ۹۰۰هزار میلیارد تومانی در دست تعداد اندکی از وابستگان به گروههای رانتی و فرادولتی بوده که سیاستهای اقتصادی را تعیین میکنند.
* نمونه بارز این حضور نا میمون در عرصه سیاست و اقتصاد این مرز و بوم اشغال شده ، تصویب FATF میباشد که دولت آن را تصویب و مجلس مخالفت کرد
زیرا تراکنشهای مالی شفاف باعث می شود جلوی معاملات غیرقانونی و رانتی گرفته شود و آنهایی که از معاملات در این آشفته بازار سودهای هنگفت می برند.. راضی نیستند که تراکنشهای مالی شفاف باشد.
* در هر صورت مجموعه «بدون احساس مسئولیت و غیر پاسخگو » که همه مشکلات و نا توانی ها را به زمین دولت فاقد اختیار (بقول شادروان بازرگان در حکم چاقوی بدون دسته ) شوت میفر مایند برای حفظ بقای خود هم که شده بایستی حد اقل ارتباطات و مناسبات دیپلماتیک را با شرکای اروپایی مطلوب کنند تا وارد زنجیره اقتصاد جهانی شوند.
* اگر قرار باشد بروال 4 دهه گذشته دربها را به روی خود ببندیم «و به شکل یک جزیره با روز مره گی کار کنیم » و با دنیا ارتباط نداشته باشیم آنهم با وجود اختلافات و فساد گسترده و سیستماتیک؛ منابع موجود به هدر خواهد رفت و باید دنبال پرتقال فروش بود .
* در نتیجه مردمان «هشیار ناظر این خاک پر گهر اهور مزدائی » کماکان آنهم تعمدا و به خواست حکومت در فشارخواهند ماند وبدون انگیزه از هر گونه خلاقیت و احساس مسئولیت در قبال مام میهن خود داری مینمایند - که چنین مباد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید