اول، تا چه حد آقای بایدن میتواند تحریمهائی را که دونالد ترامپ با صدور دستورات اجرائی علیه ایران وضع کرده لغو کند؟
اینکه علیرغم همه فشارهائی که دولت ترامپ به ایران آورد حکومت حاضر به خروج از برجام نشد، گروهی را به این نتیجه رسانده که ایران در انتظار گشایشی بوده و امیدوار به این که دموکراتها انتخابات را ببرند و آمریکا دوباره به برجام باز گردد.
برای پاسخ به این سئوال، باید توجه کرد که دولت آقای ترامپ جدا از بازگرداندن تحریمهای هستهای، بخش نفت و گاز ایران، بانک مرکزی، و سیستم بانکی ایران را تحت مقوله تروریسم مورد تحریم قرار داد. از طرف دیگر، در اقدامی بیسابقه، سپاه پاسداران را که یک نیروی وابسته به حکومت است و سهم عمده ای در اقتصاد ایران دارد به لیست سازمانهای تروریستی اضافه کرد. به لحاظ تئوری بایدن میتواند همه این تحریمها را لغو کند، اما، در عمل باید فرضیه "حمایت حکومت ایران از تروریسم" را که یک پایگاه فکری چندین دههای در نظام سیاسی آمریکا پیدا کرده، نفی و سیستم را نسبت به این اقدام قانع کند. چیزی که اگر غیر ممکن نباشد چالشی بسیار بزرگ است.

تا چه حد بایدن میتواند تحریمهائی را که دونالد ترامپ با صدور دستورات اجرائی وضع کرده لغو کند؟
دوم، اگر همه تحریمها برداشته شود چه تضمینی است که چهار سال دیگر یک رئیس جمهور جمهوریخواه، حتی به احتمالی خود ترامپ، دوباره قدرت را به دست نگیرد و داستان خروج آمریکا از برجام دوباره تکرار نشود؟
با توجه به تجربهای که حکومت ایران در دوران ترامپ داشته و صحبتهای جسته و گریختهای که در ایران مطرح شده، منطقی است که حکومت ایران از آقای بایدن بخواهد که لغو تحریمهای هسته ای را به تصویب کنگره برساند تا اگر در دوره بعد یک جمهوریخواه بر سر کار آمد دوباره سناریوی ترامپ تکرار نشود. آیا چنین امری میسر است؟
انتخابات سنای آمریکا تا این لحظه ۴۸ کرسی برای دموکراتها و ۵۰ کرسی برای جمهوریخواهان به همراه داشته است. ۲ کرسی باقیمانده مربوط به ایالت جورجیا است که به دور دوم کشیده شده و انتخابات آن روز ۶ ژانویه ۲۰۲۱ برگزار میشود. اگر دموکراتها بتوانند هر دو کرسی باقیمانده را ببرند هر حزب ۵۰ نماینده در سنا خواهد داشت. در آن صورت کنترل سنا به دست دموکراتها خواهد افتاد چون معاون رئیس جمهور، در این مورد خانم کاملا هریس، میتواند با دادن یک رای اضافی، حالت ۵۰/۵۰ (تای برِیک) را به نفع دموکراتها از بن بست خارج کند.
تقریبا تمام برآوردها حاکی از آن است که جمهوریخواهان از شانس بیشتری برای به دست گرفتن اکثریت در سنا برخوردارند. مهمترین دلیل این است که آنان تنها به یک کرسی برای کسب اکثریت نیاز دارند. گروهی از کارشناسان معتقدند که در آن صورت مرد قدرتمند واشنگتن، سناتور ایالت کنتاکی، میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان در سنا خواهد بود. نهایتا، تقریبا با قطعیت میتوان گفت که تصویب تعلیق تحریمها توسط سنا غیرمحتمل است و لذا حکومت ایران باید خطر بازگشت دوباره تحریمها را بپذیرد.

بعد از امضاء برجام با وجود آنکه دولت اوباما بانکها و موسسات اروپائی را تشویق به کار با ایران میکرد اروپائیها حاضر به کار جدی با ایران نشدند.
راه حلها و نقاط امید حکومت ایران چیست؟
حمایت اروپا، چین و روسیه: در حالی که پس از خروج آمریکا از برجام، حمایت اروپا و چین و روسیه از ایران در لفظ محکم باقی ماند اما کمکی برای مقابله با تحریمهای آمریکا به آن کشور نکرد. مقابله اروپائیها و چین و روسیه با آمریکا در شورای امنیت بر سر تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران که خواسته آمریکا بود و بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل که آمریکا بر آن مصر بود، از نظر سیاسی برای ایران راضی کننده بود و این امیدواری را بوجود آورد که با تغییر قدرت در واشنگتن، تحریمها برداشته شود.
پیشتر از محدودیتهای آقای بایدن برای برداشتن تحریمهای مرتبط با مقوله تروریسم و موانع کار دراز مدت و سرمایه گذاری از طرف شرکتهای بزرگ خارجی، به دلیل امکان تغییر وضعیت در کاخ سفید در سال ۲۰۲۴، صحبت کردیم. اما مشکل دیگر این است که اگر همه تحریمها برداشته نشود، تنها دولت آمریکا نیست که میتواند مدعی شرکتها و بانکهائی شود که با ایران کار میکنند، بلکه قوه قضائیه آمریکا مستقل از دولت میتواند ناقضین تحریمها را جریمه کند. بطور نمونه در سال ۲۰۱۹ بانک انگلیسی استاندارد چارترد، یک میلیارد دلار به دلیل نقض تحریمهای آمریکا و معاملاتی که بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ با ایران کرده بود، توسط دادگستری آمریکا جریمه شد. همانطور که بعد از امضاء برجام با وجود آنکه دولت اوباما بانکها و موسسات اروپائی را تشویق به کار با ایران میکرد اروپائیها حاضر به کار جدی با ایران نشدند، این امکان وجود دارد که بدون برداشته شدن همه تحریمها تغییر چشمگیری در وضعیت ایجاد نشود. آیتالله خامنهای در همان زمان از وضعیت شکایت میکرد که "تحریمها را حفظ میکنند و وزارت خزانهداری آمریکا با طرق خود جوری عمل میکند که شرکتهای بزرگ و بانکهای بزرگ جرات نکنند با جمهوری اسلامی معامله کنند که دشمنی محض است".

اگر روسیه مایل به همکاری اقتصادی با ایران بود چرا در دوران ترامپ دست به این اقدام نزد؟
از طرف دیگر، با توجه به بحران اقتصادی در آمریکا، اغلب کارشناسان معتقدند که سیاست بایدن در رابطه با چین بر اساس "رقابت و همکاری" خواهد بود ولی نهایتا موانعی که ترامپ بر سر تجارت با چین ایجاد کرده بود برداشته خواهد شد. اقتصاد آمریکا تحت شرایط موجود تحمل فشار مضاعف جنگ اقتصادی با چین را نخواهد داشت. با نزدیکتر شدن چین به آمریکا بعید است که دولت بایدن حاضر باشد به چین در ارتباط با ایران چراغ سبز بدهد. فراموش نکنیم که بایدن در مقاله سی ان ان مینویسد که به دنبال "توافق هستهای محکمتر و طولانیتر" است و میخواهد "به صورت تهاجمی" با ایران "برای نقض حقوق بشر" مقابله کند. لیست بایدن به همین جا ختم نمی شود. وی در نظر دارد با "اقدامات بیثبات کننده ایران" و "حمایت از تروریسم و برنامه موشکهای بالستیک" ایران مقابله کند.
آیا روسیه میتواند در این زمینه به ایران کمک کند؟ این احتمال به دلیل اختلافات روسیه با آمریکا وجود دارد اما اولا تا چه حد کمکهای روسیه میتواند نیاز های ایران را برطرف کند؟ ثانیا، اگر روسیه مایل به همکاری اقتصادی با ایران بود چرا در دوران ترامپ دست به این اقدام نزد؟
نهایتا به نظر می رسد که دو راه حل "عملی" بیشتر پیش پای حکومت ایران نیست:
یکی اینکه با تحریمها زندگی کند.
دیگر اینکه از تاریخ ۱۰۰ ساله اخیر دنیا درس بگیرد که هیچ کشوری نتوانسته در حالیکه در رابطه خصمآلود با آمریکاست به رشد اقتصادی پایدار دست پیدا کند، و تغییر سیاست بدهد.
دنگ شیائو پینگ، رهبر و معمار چین مدرن که دیدگاهش توانسته چین را از کشوری عقبمانده به دومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل کند در سال ۱۹۷۹، در اوج دوران جنگ سرد بین کشورهای کمونیستی و آمریکا، در حال پرواز تاریخی خود به آمریکا گفت: "من وقتی به عقب بر میگردم میبینم کشورهائی که با آمریکا بودهاند ثروتمندند و آنها که علیه آمریکا بودهاند فقیر باقی ماندهاند. ما باید با آمریکا باشیم". ناگفته پیداست که نظر شیائو پینگ به عنوان یک کمونیست نسبت به سیستم آمریکائی چه بوده. اما آنچه که به او نقش برجستهای در تاریخ معاصر چین داده این بوده است که منافع ملی کشورش را بر ایدئولوژیاش ترجیح داد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید