رفتن به محتوای اصلی

سازماندهی اتحاد بشیوه دمکراتیک یا بورکراتیک؟
09.07.2012 - 07:54

تلاش های محافل اپوزیسیون ایرانی برای غلبه بر پراکندکی کنونی جنبش همچنان ادامه دارد.روندهای موجود، خرده تلاش هائی دردل ضرورت وفاق ملی برای آزادی و دمکراسی در ایران است. اتحادهای کنونی عمدتا ناظر بر بند و بست های سیاسی می باشند و از انچنان بلوغ سیاسی برخوردار نیستند تا سیاست سازماندهی دمکراتیک اتحاد ملی را در دستور کار خود قرار دهند. سیاستی که مخاطبین آن عمدتا بدنه نیروهای اجتماعی و رهبران عملی جنبش های کارگران، دانشجویان و زنان می باشند.

ایجاد آلترناتیو دمکراتیک با حذف رهبران عملی جنبش های اجتماعی تنها یک توهم است. گروهی می پندارند با اتحاد چپ یا اتحاد ملییون ویا در ائتلاف با تتمه های شاهپرستان و اسلامگرایان از قدرت رانده شده، می توانند توازن قوای کنونی را تغییر دهند و فردائی بهتر بسازند. در حالی که واقعیت عینی جامعه بیانگر ضرورت همبستگی و همدلی برای ایجاد جنبش برای اتحاد و همبستگی ملی، معطوف به بدنه های نیروهای اجتماعی جنبش کارگری، زنان و دانشجویان است.

اگر قرار است که تحولات در کشور به پشتوانه ملت ایران و نیروهای اجتماعی متحقق شوند، اگر فرض بر این ست که برای تغییر توازن قوای موجود در کشور نیروهای اجتماعی بمیدان بیایند و سرنوشت فردای ایران را تعیین کنند، پس بایستی سیاست اتحاد، ناظر بر جنبش های اجتماعی، مطالبات و حضور رهبران عملی شان باشد.

نیروی سرنوشت ساز تحولات آتی، دو خانواده جنبش چپ و جنبش ملی هستند که در سه جریان مطرح کنونی جنبش دانشجوئی، جنبش زنان و جنبش کارگری حضور دارند.

واقعیت اینست که پیش شرط هر اتحاد دمکراتیک، توافق بر سر برچیدن جمهوری اسلامی ست و فردای بهتر با دفاع از آلترناتیو دمکراتیک و انتقال قدرت به نمایندگان ملت و تشکیل مجلس موسسان نظام نوین معنی می شود و نه انتقال قدرت به جناح دیگر از حکومت دینی ویا بازگشت حکومت موروثی.

مردم ایران از انقلاب مشروطه تا کنون مجال نیافته اند تا در بستری آزاد و دمکراتیک، مجلس موسسان خود را تشکیل دهند و از درون مباحثات نمایندگان شهروندان کشور، نظامنامه سیستم حکومتی فردای ایران را تعیین کنند. و نیز در نتیجه روشنگری اپوزیسیون آزادیخواه و ایراندوست، روح سیاست های آزادیخوانه، دمکراتیک، لائیک و سوسیال، بشیوه دمکراتیک در قانون اساسی کشور نهادینه گردد.

اگر اپوزیسیون به، حق ملت ایران در تعیین سرنوشت خود، اعتقاد دارد؛ وظیفه اش بسترسازی برای  خواست بی واسطه برچیدن نظام، بمیدان آمدن جنبش های مدرن اجتماعی و انتقال قدرت به مردم و تشکیل مجلس موسسان نظام نوین است.

ما با چنین روحیه ای می توانیم سازماندهی اتحاد دمکراتیک و ناظر بر جنبش های مدرن اجتماعی را جایگزین خرده کاری ها و اتحادهای صوری، بوروکراتیک و پشت درهای بسته سازیم.

هرچند که از همین گام های کوچک و صوری هم در این شرایط انفعالی باید استقبال کرد و برای غنای آنها و نفی بورکراتیسم و تقویت وجوه دمکراتیک شان تلاش کرد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.