رفتن به محتوای اصلی

کشتیبانی دگر باید
02.02.2021 - 08:22
تفسیر از:
ضیاء مصباح

«اتاتورک » مانندی میطلبد

استبداد دینی، بحران مشروعیت، فساد همه‌گیر، گرانی، تحریم، تهیدستی، دهها هزار جان باخته کرونایی در اثر بیماری بر آمده از نحوه تفکر و شاید باور سالمندان حاکم که در نتیجه- به تئوری توطئه ، بی‌کفایتی و بی‌تدبیری حکومت و تبعیض نهادینه شده - مبتلی شده اند .....همگان را به این نتیجه رسانده که کشتی‌بان مناسبی لازم مینماید  .

 او کیست و چگونه خواهد آمد؟ برخی در انتظار ظهور و شماری در آرزوی اقتدارگرایی همچون «آتا تورک »مانندی .

آیا انتظار ظهور “امام” و یا دل بستن به اقتدارگرایان کارگشاست؟

رهبر سیاسی سده بیست و یکم این «مرزو بوم کیست » و رویکردهایش چگونه است؟

در داخل نمونه هائی داشتیم از جمله :داوری درباره رویکردهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی «رضا شاه »

شرایط تاریخی زمان و ویژه گیهای محیط زندگی که در تمام مدت خدمت در ماموریت‌های نظامی برای سرکوب اشرار و یا پاسداری از برخی از سفارت خانه‌ها مشغول بود ،ا و را به فردی بی‌پروا، خشن و مصمم تبدیل نمود .

پس از مشروطیت شرایط اسفناکی داشتیم ، حاکمیت سیاسی از «توان کشور داری »تهی گشت.

سقوط حکومت استبدادی سبب افسار گسیختگی گردید، اعیان و اشراف که قدرت دولت را به ارث برده بودند با هم هیچ‌گونه هماهنگی نداشتند و نمی‌توانستند به یک طبقه منسجم تبدیل شوند.

مجلس نیز با دولت‌هایی که بطور متوسط هر شش ماه سرکار می‌آمدند به سختی هماهنگ می‌شد و کار کشور روز به روز رو به دشواری به پیش می‌رفت.

حکومت  ورشکسته و بدون کمک خارجی ادامه حیاتش غیر ممکن گردید - هر چند پیش از جنگ جهانی اول کشور به محل جولان قدرت‌های بزرگ اروپایی تبدیل شده بود.

بعنوان نمونه :وزارت خارجه بر حضور ۶ هزار نیروی انگلیس در قزوین به عنوان حایلی در برابر قوای شوروی اصرار داشت اما - وزارت جنگ که  سرجنگ با بلشویک‌ها را نداشت می‌خواست هرچه زودتر سربازان انگلیسی را از ایران خارج سازد.

ژنرال «آیرون ساید »فرمانده نیروهای انگلیسی در ایران برای اجرای طرح مزبور با رضا خان که به فکر چاره بود، وارد گفتگو شد ،تا پیش از ترک وطنمان  نیروهای قزاق با کودتایی وارد تهران شوند.

سفارت انگلیس در تهران نیز «سید ضیاء »را که روابط نزدیکی با این سفارت خانه داشت برای در دست گرفتن قدرت کاندید کرد« دوستان ژاندارم سید با رضا خان » تماس گرفتند و نقشه کودتا عملی شد.

واژه دیکتاتور در اوایل سده بیستم و در شرایط سیاسی -امنیتی ایران دارای منزلت شد، چنانچه سید ضیاء از احمد شاه درخواست کرد در هنگام معرفی وی به عنوان نخست وزیر به جای «رئیس‌الوزرا» از واژه «دیکتاتور»با تعریفی خاص و با تاکید بر ضرورت !! بهره گیرد ،که مورد توافق شاه قرار نگرفت!

بگذریم ،رضا شاه در آستانه خروجش از ایران میراثی به‌جای گذاشت که از تناقضات شایان توجهی برخوردار بود.

در دوران زمامداری وی از یک سو در راه مدرن‌و دولت سازی کشور گام‌های مهمی برداشته شد و نهادهای تمدنی بسیاری بنا گردید که یکی  از هدف‌های اصلی اصلاح‌طلبان و تجددخواهان دوره قاجار و بسیاری از کنشگران دوران مشروطیت را تشکیل می‌داد.

میتوان گفت که بدون بسیاری از اقدامات رضا شاه ،پایه‌گذاری ایران نوین در اوایل این سده  امکان ناپذیر بود.

واما حالا :  در اوایل سده بیستم واژه‌های «امنیت، تمرکز و دیکتاتوری »در میان بسیاری از اصلاح‌طلبان و تجددخواهان اهمیت والایی داشت، پس از ۴۲ سال حکومت فقها و تسلط دین بردولت، گفتمان دموکراسیَ، جدایی دین از دولت و حقوق بشر البته در باورها - جایگزین اقتدار گرایی گردید، تابا حداقل هزینه  به استبداد دینی پایان دهد و رفع تبعیض‌های جنسیتی ، قومی ، دینی و....را رسمیت بخشد .

اگر رضا خان با پشتیبانی افسران انگلیسی از درون نیروهای قزاق به قدرت رسید و مورد استقبال و پشتیبانی نیروهای سیاسی آن‌زمان قرار گرفت، رهبر سیاسی سده بیست و یکم در ایران می‌تواند از درون خیزش‌های اجتماعی ،تهیدستان شهری، طبقه متوسط و ائتلاف نیروهای سکولار دموکرات، سر بر آورد ....

و همچون رضا شاه که از تلفیق نیروهای ژاندارم و قزاق «ارتش ملی »را پایه گذاری کرد، سپاه و بسیج را در ارتش سکولار ادغام سازد و نهایتا روحانیون را به مساجد باز گرداند و به امتیازات بی‌شمار فقها پایان دهد.

همچون رضا شاه که ورود زنان را از جمله به دانشگاه امکان پذیر ساخت ، حرمت  و حقو ق زنان را پاس داشته ،به طور نمونه : موانع دوچرخه سواری، ورود به ورزشگاه‌ها و بسیاری منهیات عجیب و غریب مخالف شئونات انسانی را برطرف سازد ، ضمنا  بر خلاف رضا شاه «کشف حجاب »غیر اجباری را ،مرسوم و بدین وسیله از پایمال کردن حقوق زنان محجبه نیز بپرهیزد.

تبعیض‌های مردسالارانه دینی علیه زنان را برطرف، حقوق برابر زن و مرد را برقرار و نصف جمعیت کشور را از حق قضاوت و طلاق یانشستن بر کرسی ریاست کشور برخوردار سازد.

دولت از دخالت در امور ادیان بپرهیزد ، شریعت و شریعت‌مداران با داشتن حق شهروندی از دخالت در امور دولت محروم شوند .

 طبعا از این راه تبعیض علیه اقلیت‌های دینی ادامه نخواهد یافت ،حکومت به خواسته‌های زبانی ،  ملی و قومی اقوام توجه  و ایران را برای همه ایرانیان آماده میسازد.

به این ترتیب که بطور نمونه آمد نوع حکومت از درون رفراندوم تعیین و دوران سلسله فقها و رهبران مادام‌العمر غیر پاسخگو پایان خواهد گرفت.

یکی از شروط تحقق گفتمان‌های سده بیست و یکمی :بردباری، همکاری و همدلی نیروهای سیاسی سکولار دمکرات برای برانداختن سلسله فقهاست ، اما در کمال تاسف باید گفت :  فردگرایی «بسیاری از روشنفکران و ایرانیان » کماکان مانع همدلی و همکاری است .

داوری دیپلمات انگلیسی در سال ۱۹۴۵ در باره «ویژگی تفرد ایرانیان »هنوز کم و بیش با همه نفوذ وسایل ارتباط جمعی و روشنگری انبوه جوانان تحصیل کرده حتی «در دور ترین نقاط میهنمان »از اعتبار برخوردار میباشد که نوشت:

« دو ایرانی هرگز نمی‌توانند همکاری کنند حتی اگر این همکاری برای گرفتن حق خود از شخص سومی باشد!!»

                         ( نمونه و خلاصه ای از نوشته ها ی دگر اندیشان (در باب  شرایط امروز  )که جهت تعمق واظها رنظر منتشر میشود !)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ضیاء مصباح
برگرفته از:
رسانه ها در شبکه های مجازی
نوشته با استفاده و الهام از اندیشه های دگر اندیشان که بصورت مقاله در سایتها آمده البته با اصلاخاتی منتشر می

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.