رفتن به محتوای اصلی

کاربران فضای مجازی: زائر یا گردشگر؟
16.07.2012 - 08:34

مطالعات اخیر نشان داده که از منظر اجتماعی استفاده از اینترنت وقتی بیشترین فایده را دارد که تعامل آنلاین، مکمل و نه جایگزین تعامل آفلاین باشد. شواهد حاکی از آن است که ارتباط اجتماعی آنلاین می تواند تماس رو در رو را تکمیل کند. ماهیت تعاملی فضای مجازی تاثیر ژرفی بر ساختار اجتماعی آن دارد. جامعه مجازی بسیاری از قید و بندها به ویژه تفاوتِ شأن و منزلت اجتماعی را از میان بر می دارد یا کم اثر می سازد.

فضای مجازی حداقل از لحاظ نظری برابری طلبانه است یعنی همگان می توانند فارغ از ویژگی های شخصی همچون ظاهر، جنسیت، سن، نژاد، دین، معلولیت، سطح در آمد و منزلت اجتماعی به طور یکسان به آن دسترسی داشته باشند. افراد بر اساس فکری که در سر و حرفی که برای گفتن دارند با یکدیگر تماس بر قرار می کنند. هر چند در آمد، تحصیلات و محل سکونت می تواند دسترسی افراد به اینترنت را محدود سازد ولی کاهش قیمت رایانه ها و پیشرفت در امر آموزش و زیر ساختارها به تدریج دسترسی شمار روز افزونی از مردم به اینترنت را امکان پذیر می سازد.

شکاف دیجیتالی در حال کاهش است ولی نمی توان انکار کرد که ویژگی هایی همچون خلاقیت، هوشمندی، شوخ طبعی و تواناییِ پاسخ سریع می تواند به دارندگان این مهارت ها در فضای مجازی برتری دهد و این امر از برابری طلبی اینترنت می کاهد. در همین حال، قشرهای خاصی از جامعه همچون معلولین، کهنسالان، دگرباشان، دگراندیشان و افراد خجالتی اینترنت را محلی بسیار جذاب برای ایجاد و تداوم ارتباطی می یابند که در فضای واقعی از آنها دریغ شده است. فضای مجازی تا حدی شبیه یک کمون اجتماعی بزرگ است. همان طور که هیپی ها در کمون های اشتراکی برهنه می زیستند، کاربران اینترنت هم می توانند از نقاب های ذهنی خود پرده بردارند و آمال پنهان خویش را ابراز کنند. تخیل در اینترنت حد و مرزی ندارد و مرغ خیال می تواند به هرگوشه ای سرک کشد. البته این امر به معنای از میان رفتن تفاوت های جنسی، نژادی و سنی نیست چه که این تفاوت ها به اختلاف های روان شناختی، اجتماعی و جسمانی ای ربط دارند که بر اثر ارتباط آنلاین به طور خودکار از میان نمی روند.

چهار ویژگی فریبندۀ فضای مجازی یعنی تخیل، تعامل، دسترسی و گمنامی همچون شمشیری دو لبه اند. از یک سو، تخیل که نقش عمده ای در فضای مجازی بازی می کند از هر قید و بند جسمانی و اجتماعی در این فضا آزاد است و به کاربران اجازه می دهد خود و دنیا را به هر شکلی که دوست دارند مجسم سازند. افزون بر این، کاربران می توانند با دیگران فارغ از جنسیت، نژاد، ملیت، زبان و دین ایشان تعامل کنند. دسترسی به فضای مجازی در همه جا از خانه و محل کار تا فرودگاه ها، هتل ها و کافی شاپ ها این امکان را برای کاربران فراهم می آورد تا با صرف هزینه نسبتا اندکی در این بهشت خیالی سیر و سیاحت کنند بی آنکه مجبور به افشای هویت واقعی خویش باشند. گمنامی، آسیب پذیری را کاهش می دهد و به کاربران اجازه می دهد با آسودگی خاطر به میل خود عمل کنند.

از سوی دیگر، عادت به خیال پردازی می تواند تمایز خیال و واقعیت را کمرنگ سازد. وبگردی از برخی جهات به مصرف مواد مخدر شباهت دارد. هر دو دسترسی آسان به لذت را ممکن می سازند، لذتی که اغلب مبتنی بر واقعیت های مجازی است. در هر دو مورد، حاصل امر چنان اغواگر است که می تواند افراد را به طرز خطرناکی به این کار معتاد سازد. معتاد هر بار مقدار بیشتری از ماده مخدر را می طلبد ولی ارضای خاطر هر بار پر هزینه تر از پیش می شود چه که آستانه تحمل بالا می رود. نیاز برآورده نشده به مواد مخدر و وبگردی می تواند فرد را به شدت دچار تشویش سازد. مواد مخدر، مراکز لذت در مغز و وبگردی، مراکز لذت در ذهن را به طور مصنوعی تحریک می کنند. تحریک مصنوعی ممکن است آسان و ارزان به نظر رسد ولی برای معتادان هزینه ای گزاف در پی دارد. خطر اعتیاد به مواد مخدر آشکار و شناخته شده است زیرا تنها اقلیتی از مردم آن را مصرف می کنند ولی اکثر مردم کاربر اینترنتند و خطر اعتیاد به فضای مجازی و ناتوانی در تمیز واقعیت از مجاز چندان آشکار نیست. هرگاه کاربری نتواند بین جهان مجازی و واقعی تمایز گذارد در معرض خطر اعتیاد به وب قرار گرفته است.

علاوه بر این، تعامل همیشگی نه تنها هیجان بیشتر بلکه خطرهای بیشتری را به همراه دارد که ممکن است به کاربران آسیب رساند. دسترسی به گزینه های پرشمار می تواند کاربران را درگیر بحران انتخاب و فشار روانی همراه با آن سازد به گونه ای که در عمل از انتخاب یکی از گزینه ها عاجز مانند. در چنین شرایطی خطر پرهیز از تصمیم های عقلانی و تسلیم به فشار همگانی افزایش می یابد. اگر راهی برای ارزیابی اعتبار اطلاعات وجود نداشته باشد حجم وسیع اطلاعات موجود در اینترنت می تواند از لحاظ روان شناختی تنش آفرین و از لحاظ اخلاقی منفی باشد.

اینترنت به همان ترتیب که امکان همیاری و همدلی را افزایش می دهد به شیوع تهمت، نفرت و شایعات دامن می زند. هر گاه در روزنامه ای به کسی اتهامی وارد شود او حق دارد در همان روزنامه به آن پاسخ دهد ولی پاسخگویی به اتهامی که در فضای مجازی مطرح شده آسان نیست و فرد نمی تواند همه کسانی که آن اتهام را خوانده اند مطلع سازد. به عبارت دیگر، اینترنت نه فقط امکان همبستگی اجتماعی بلکه همچنین خطر تضادهای اجتماعی را افزایش می دهد زیرا امکان ایجاد ائتلاف میان افراد همسو را فراهم می سازد و می تواند به گسترش دیدگاههای افراطی و خصمانه دامن زند.

امنیت ظاهری فضای مجازی نیز ممکن است توهمی بیش نباشد. مزاحمت و آزار لفظی در فضای مجازی شیوع دارد. پژوهش های اخیر نشان داده که از هر چهار کودک بریتانیایی یکی در فضای مجازی مورد آزار یا تهدید قرار گرفته است. برخی از کودکان از افشای این امر خودداری کرده و در سکوت رنج کشیده اند و یا این مسئله را با کسانی مطرح کرده اند که نمی دانسته اند چگونه باید با آن برخورد کرد. در برخی موارد حاد تعدادی از این کودکان خودکشی کرده اند. افزون بر این، فریبکاری، شیادی و تبهکاری در اینترنت نادر نیست. استفاده از هویت مستعار نیز می تواند به تمرینی برای فریبکاری بدل شود.

فضای مجازی تاثیر ژرفی بر تجربیات عاطفی ما دارد.هرچند تاکنون اینترنت به پیدایش عواطف جدیدی نیانجامیده ولی چنین احتمالی را نمی توان نادیده گرفت. درجریان تکامل انسان عواطف جدیدی به وجود آمده اند و پیچیدگی آنها افزایش یافته است. بر خلاف ادوار پیشین که آدمیان از طریق فرایندهای تکاملی با تغییرات تطبیق می یافتند امروزه این تغییرات چنان سریع روی می دهند که نمی توان میلیون ها سال منتظر ماند تا فرایندهای تکاملی امکان تطبیق ما با محیط جدید را فراهم سازند.

بنابر این، برای پاسخ به این تغییرات به راهبردی آگاهانه و هوشمندانه نیاز داریم زیرا می توان انتظار داشت فضای مجازی پاره ای ازهنجارهای اجتماعی و اخلاقی را تغییر دهد و بر زندگی اجتماعی و عاطفی ما تاثیر گذارد. مثلا با افزایش امکان ایجاد روابط عاطفی در فضای مجازی، ارزش ثبات و تعهد در روابط عاطفی افزایش خواهد یافت و به کالایی محبوب بدل خواهد شد. ماهیت پویای فضای مجازی هرگز جایگزین ماهیت پایاتر فضای حقیقی نخواهد شد زیرا آدمی نمی تواند در تغییر و تحول همیشگی به سر برد. معنای روابط عاطفی همچون دیگر انواع معنا نیازمند بستری پایدار است که معنا در آن آفریده می شود.

زیگمنت باومن، جامعه شناس نامدار لهستانی-بریتانیایی درمجموعه آثار خود درباره مدرنیتۀ سیال، ما را با سه نمونه آرمانی زائر، گردشگر و خانه به دوش آشنا ساخته است. باید به خاطر داشت که این ها نمونه هایی آرمانی اند که به مثابه ابزارهایی تحلیلی برای مقایسه پدیده ای واحد با دیگر پدیده ها یا با خودِ آن پدیده در گذر زمان به کار می روند.

در جهان واقعی با نمونه های آرمانی ناب سر و کار نداریم بلکه با ترکیب های گوناگونی از این نمونه ها روبروییم. خانه به دوش، بدیل سوژۀ متحرکِ اندیشه پساساختارگرایی یعنی همان ایلاتیِ محبوب دلوز و گوتاری است. ایلاتی ها هرچند سیارند ولی مبدا و مقصد مشخصی دارند. می دانند چه زمانی از کجا به کجا کوچ می کنند و چه هنگام دوباره به محل پیشین باز می گردند. خانه به دوش اما نه می داند چه مدت در محل فعلی سکنا خواهد گزید و نه از مقصد بعدی خود خبر دارد. همچنان که طی طریق می کند تصمیم می گیرد در کجا توقف نماید پیش از آن که دوباره راهی محل دیگری شود. تابلوهای راهنمایی را می خواند ولی نه از توقف در ایستگاه بعدی اطمینان دارد و نه می داند چه مدتی آن جا خواهد ماند. تنها می داند که ایستگاه بعدی نیز موقتی خواهد بود. آنچه او را به پیش می راند سرخوردگی از منزل پیشین و امید به مقصد پسین و بازپسین است. امیدی نا آزموده او را به سوی خود می کشد و امیدی ناکام او را از خود می راند. خانه به دوش، زائری سرگردان است، ایلاتی ای بی نقشۀ سفر. خانه به دوش استعاره ای است از هستیِ بی ریشه و بنیاد پست مدرن.

گردشگر، همزادِ متحرک خانه به دوش است. او نیز بی وطن است و پیوسته از محلی به محل دیگر می رود با این تفاوت که حق انتخاب دارد و برای خوش گذرانی سفر می کند. همه از گردشگر استقبال می کنند ولی خانه به دوش را از خود می رانند. گردشگر همان شهروند مرفه غربی ست و خانه به دوش همان پناهنده و مهاجر اقتصادی کشورهای در حال توسعه. خانه به دوش در مقام خدمتکار هتل، پیشخدمت رستوران، نظافتچی فرودگاه و راننده اتوبوس در خدمت گردشگر است. طرفه این که هموست که مظنون به تبهکاری و تروریسم است.

این دو نمونه هایی آرمانی اند که دو سرِ طیف سوژه پست مدرنِ متحرک را مشخص می سازند یعنی همان مدرنیتۀ سیالی که در آن به باور باومن هر آن چه سخت و صلب است بخار نشده بلکه همچون آب ماهیتی سیال، گذرا و متحرک یافته است. به نظر باومن، زائر نماد زندگی مدرن است چه که می داند از کجا به کجا رهسپار است. آداب و مناسک خاصی را به جا می آورد و سفر را جدی می گیرد. در مقابل، خانه به دوش و گردشگر غریبه هایی اند که در مقصدی موقتی به گوشه و کنار سرک می کشند. از سطح امور، اشیاء و افراد گذر نمی کنند. دزدکی عکسی می گیرند بی آن که از دل این عکس ها روایتی از مقصد به دست دهند. در حرکت آنها همه چیز تکه تکه و ناپیوسته است. میان آنها و ساکنان محل فاصله ای پر نشدنی وجود دارد زیرا دیگری از سطح ابژۀ زیبایی شناسی و کامجویی فراتر نمی رود و به سوژه ای اخلاقی بدل نمی شود. گردشگر به دیگری تعهد ندارد و تنها در پی آن است که از او کام برگیرد.

با وام گیری از باومن می توان گفت بسیاری از کاربران فضای مجازی همچون گردشگران و خانه به دوش ها از ایجاد هر گونه ارتباط پایداری گریزانند زیرا نمی خواهند تعهدی همیشگی را بپذیرند. به شبکه ها داخل می شوند تا پیوندهایی گذرا برقرار سازند که گسستن آنها با فشار دادن یکی دو کلید امکان پذیر است.

بر خلاف روابط زندگی واقعی، پیوندهای مجازی را می توان به آسانی و با کمترین هزینه به طور یک جانبه گسست چه که در منطق شبکه پیوستن و گسستن مشروعیت یکسانی دارد. افزون بر این، سیطرۀ فرهنگ مصرفی می تواند پیوندهای مجازی را به کالایی بدل سازد که پس از مدتی مصرف دورانداختنی می شوند.کالایی شدن، کمیت پیوند ها را بر کیفیت آنها برتری می دهد.

رایج‌ترین معیارِ ارزشِ کالاییِ کاربران شبکه‌های اجتماعی، تعداد دوستان آن هاست اما این پایان ماجرا نیست. تعداد دوستانِ دوستان آن ها و شهرت ایشان هم اهمیت بسزایی دارد. کسی که به فهرست دوستان یکی از کاربران فیس بوک نگاه می‌کند بر اساس تعداد مشاهیر موجود در آن فهرست او را مهم یا ارزشمند می‌شمارد. چون برداشت دیگران از ما بر تصویری که از خود داریم تاثیر می‌گذارد عزت نفسِ کاربران فضای مجازی می‌تواند از این منطق کالایی متاثر شود و بسیاری از آنها را دچار احساس حقارت یا بحران هویت کند.

در جهانی که هر آن چه سخت و صلب بوده سیال و گذرا شده‌ چه بر سر خویشتنِ خویش و ارزش های هنجارین می‌آید؟ تقریر این حکایت را به گفتاری دیگر وا می‌گذاریم.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
بی بی سی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.