اگرچه در طی دو سه سال گذشته زمانی که این سد در حال تکمیل شدن بود و ناچارا آب بسوی سیستان جریان داشت و همچنین باران فراوان هامون جان تازه ای گرفته است. اما احداث این سد علاوه بر سد دیگری بنام کجکی در افغانستان, همانند پنجه بیرحمی بر گلوی هیرمند و هامون خواهد بود.
در طی دو دهه گذشته بسیاری از مردم سیستان اعم از شیعه و سنی بلوچ و سیستانی و غیره ناچار به ترک آن منطقه شده اند. اهداف اعلام شده توسط افغانها برای انسداد آب هیرمند نه تنها بر خلاف قرارداد سال 1352 بلکه بر خلاف روحیه برادری و انسانیت و بر علیه مردم سیستان است. آن هم برای کشوری که سالهای متمادی توسط پاکستان تحت فشار و حملات نیابتی قرار گرفته و تنها شاهراه حیاتی آن برای کالاهای اساسی و نفت و گندم و غیره بند چابهار و سیستان و بلوچستان است.
آنچه که مشخص است این است که این سد برای کشاورزی و زراعت نیست . چون گندم و بسیاری از محصولات کشاورزی مورد نیاز افغانستان توسط هند و از طریق بندر چابهار فرستاده می شود. بندری که علنا و عملن به هندوستان و افغانستان واگذار شده است و جاده هایی که به دلیل استهلاک کامیون های افغانی و ترافیک بالا سالانه به قتلگاه قریب به هزار انسان در استان شده است. بخش وسیعی از این آب برای مزارع خشخاش است که محصولات نهایی آن خانواده های بسیاری را سیه روز کرده است.
مردم ما نه تنها بندر خود چابهار بلکه جان عزیزشان را برای ترانزیت کالاهای افغانی قربانی می کنند. و باید به برادران و خواهران افغانی و مسئولین آن کشور بگوئیم که این رسم برادری و همسایگی نیست. شما اگر با جمهوری اسلامی ایران مشکل دارید چرا باید مردم سیستان در شمال و بلوچستان در مرکز و جنوب هزینه بدهند و قربانی شوند؟
اگر اعتراضی صورت نگیرد و در دراز مدت این سد هامون را برای همیشه نابود کند و مردم بلوچ سیستان برای گدایی به بقیه شهرهای کشور مثل یزد و مشهد و تهران بروند و سیستانی ها در راستای طرح آمایش سرزمینی سواحل مکران در چابهار و کنارک و دشتیاری اسکان داده شوند. این یعنی نابودی سیستان و تغییر بافت جمعیتی بلوچستان با همکاری دولت های افغانستان و ایران.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید