شهرام همایون بار هادر تلویزیون خود اعلام کرده است که در مراجعه به امضا کنندگان کمپین" نه به جمهوری اسلامی "؛ تاکید شده بود که:" به دیگران نگویید که امضا کنند " بعبارت دیگر سعی شد تا تعداد اندکی امضا جمع شود تا از این طریق ابروی شاهزاده رضا پهلوی را ببرند؛ آیا چنین بوده است؟
2- امیر طاهری گفت، با موضع منفی یعنی نفی کننده موفق به همبستگی نخواهیم شد. و در ادامه گفت : طرح آشتی ملی و نه به جمهوری اسلامی هر دو کاملا مبهم هستند و امکان این که با هم مرتبط باشند، هست .
3_منوچهر مقصود نیا ؛ ابتدا بگویم که خودم هم آنرا امضا کردم. ولی برایم این سوال وجود داشته و دارد که از این بیانیه ها، کمپین ها و ... با امضای 100، 1000، 10000 و .. نفری چه هدفی داشته و چه نتیجه ای از آن می توان گرفت؟ شبیه چنین حرکاتی را در گذشته هم شاهد بودیم. وسیعترین و پر امضا ترین شان، " خواست برگزاری رفراندم" بود که امضای چند ده هزار نفره را در زیرش داشته و در مرحله ای هم صدها نفر در کنفرانس های اجرایی اش شرکت داشته اند. در آن زمان هر یک از نیروها، تلاش داشت تا این حرکت را بخود منتسب کرده و برای خود نیرو جمع کند. و همین هم باعث شد تا از آن "جنبش" وسیع نتیجه ای گرفته نشود. فرض کنیم که حرکت جدید منجر به امضای بیشتر شود، با این امضا ها چه می شود کرد؟ اگر هدف هماهنگی بین اپوزیسیون است، راه اش این نیست! اگر نشان دادن مخالفت با رژیم است، که مردم در اعتراضات خود آنرا نشان دادند.! اگر هدف برگزاری یک کمپین است، که تا حالا به اندازه تورمی اش انجام گرفته است! ترسم این است که هدف، جذب نیرو و طرح خود باشد، با وسیله قرار دادن یک خواست ملی. که در آن صورت باید بر خود گریست.
4_ اتابک فتحالهزاده: ایراد اساسی من به این گونه بیانیهها این است که با چیدن صغرا و کبرا و با فرمول بندیهای شیک و به ظاهرا مسالمت آمیز میخواهند افکار عمومی را در عمل به این نتیجه برسانند که هیچ راهی جز قهر و سرنگونی و تغییر کل نظام باقی نمانده است.
اجازه دهید که موافق این نگاه نباشم. جان کلام این است اگر نگاه بنیادی ما مبتنی بر اصول رفرمیستی و پرهیز از قهر و انقلاب، شورشهای خیابانی و روشهای خشونت آمیز باشد و باز اگر خواست استراتژیک ما بر قراری جمهوری بر پایه دموکراسی و حقوق بشر باشد نمیتوان با متن این بیانیه که بطور صریح خواستار «برچیدن بساط جمهوری اسلامی» شده است، موافق بود. افزون بر این بیانیه مزبور به کلی گویی پرداخته است و دوستان هیچ گونه توضیحی مبنی بر این که چگونه و با چه روش و تاکتیکها میخواهند بساط جمهوری اسلامی را برچینند، نمیدهند
سئوالات پراکنده:
شعار «نه به جمهوری اسلامی» کافی نیست بلکه باید دید در پس کلمه «نه به جمهوری اسلامی» چه مضمونی خوابیده است. هر «نه ای» در محتوا یکی نیست. هنوز فراموش نکردیم نه گفتنهای شاهپور بختیار، ایرج اسکندری و دیگران در آستانه انقلاب بهمن با نه دیگران چقدر تفاوت ماهوی داشت.
ترانه "نه" از داریوش
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید