رفتن به محتوای اصلی

دو چهره دو شباهت
تقدیم به نرگس محمدی و زن بی نام شهرم
20.03.2021 - 09:04
 
در انتظار نخستین روز بهارم در انتظار سالی جدید ،قرنی تازه با هزاران آرزو وامید. می خواهم از سالی که گذشت بنویسم .در میان کوهی از درد ،میخواهم از شهامت زنان سرزمینم، شهرم بنویسم. زنانی که شهامت ایستادن در برابر سختی زندگی ،تاب آوردن ورویانیدن گندم از زیر ناخن های خود وامیدواربودن به آینده را با استقامت وپایداری به تعهد خویش در برابر زندگی بما می آموزند .
دو زنی که در سخت ترین روزهای زندگی مردمان این سرزمین بما یاد آوری می کنند که توانائی انسان را حد ومرزی نیست زمانی که تعهد با عشق وعشق با اراده آدمی درهم می آمیزد.آمیزه ای می سازد از عظمت انسان که در مصاف با سرنوشت. از افتادن وبرخاستن ، کمر خم کردن ، اما طاقت آورن و قامت به اراده راست کردن.
سینه گشودن در برابر طوفان ، بال زدن اوج گرفتن و بیهراس در دل حادثه رفتن وطفرمندانه چونان پرومته آتش زندگی را از خدایان ربودن و روشنی بخشیدن! وپس آن گاه به جزای آن تن به دریده شدن هر روز جگر خویش دادن!
زنانی که هرگزتن به نا امیدی و تسلیم ندادند تا نشان دهنده اراده ملتی باشند که سرانجام جایگاه انسانی خود راباز خواهد یافت و آزادی بدست آمده در سایه رنج چنین جان های عزیز را گرامی خواهد داشت.
من از دو زن مینویسم! زن نخست بر سر ایمان خویش برای آزادی . درد شکنجه وزندان ،درد طاقت آوردن به سلول های انفرادی وسال ها زندان را بجان خرید تا ازحق و آزادی دریغ شده یک ملت دفاع کند. از ساده ترین خقوقی که حاکمان از ما سلب کرده اند.
نامش نرگس محمدی است نامی که امروز نماد مقاومت ،نماد عصیان بر حاکمان وعصیان بر هر آن چه که آزادی وارزش های انسانی را تهدیدو تحدید میکند.او یک چهره پر شور مدافع حقوق بشروحقوق زندانیان در بند است.نامی آشنا برای همگان .
اما آن دیگری نا می ندارد نامش بر زبان نمی آید .زنی پیچیده در چادری سیاه باپا های ورم کرده ودستانی بدرد آمده از سنگینی کار که هیچ کجا چهره اش دیده نمی شود. زنی که روزانه از طلوع آفتاب تا پاسی از شب با چرخ دستی سنگین خود در شهرمی چرخد زباله جمع می کند تا نانی بر سر سفره فرزاندن خود ،مادر خود و طفل دیگری که زیر بال حمایت خویش گرفته است بگذارد.
زنی که هرگز بر تلخی زندگی و کار او درنگ نمی کنیم و بی آن که اورا ببینیم از کنارش می گذریم.زنی که طاقت آوردنش بر سختی زندگی تحمیل شده بر او کمتر از طاقت آوردن بر شکنجه وزندان نیست .
زنی که نان سر سفره خویش را ببهای ساعت ها کار، ساعت ها کشیدن بار سنگینی از کیسه های پلاستیکی جمع آوردی شده از میان زباله های شهرو چرخیدن با آن ها زیر نگاه های سنگین و سر تکان دادن ها تخقیر کننده تامین می کند.زنی که نه عرق پیشانی بلکه خون دل را قاتق نان می کند تا از شرف انسان بودن، زن بودن و مادر بودن خود دفاع کند .
زنی که می گوید تلخ ترین لحظه زندگیم "لحظه ای بود که خواستم دست دختر کوچکم را بگیرم واو دست خود بمن نداد و گفت من ازگرفتن دست تو خجالت می کشم او کوچکتر از آن بود که درک کند من چگونه با همین دست ها زندگیش را تامین می کنم ."
دختر کوچکی که مسلما در بازی های کودکانه خود در کوچه توسط همسالان خود بعنوان دختر مادری زباله گرد تحقیر می شود. دختر کوچکی که در بیرون از نهادن دست کوچک خود در دست مادر شرم می کند ودر خلوت خانه با همان دست های کوچک پاهای تاول زده مادر را می مالد.
زنی که کمرش را نه زندان بل حاکمان مستبد و فاسد خم کرده اند شیار بر پوست دستش افکنده و جوانی از او گرفته اند. خانه او کمتر از تنگنای سلول نیست خانه ای که پیوسته هراس اجاره اول ماه با آنست .اطاقی که در آن تنها فرصت می یابد بر دیوار تکیه کند تا لختی دردمندی تن از کار سنگین روزانه را کم سازد .
مبارزه او در مصاف با زندگی و حراست از شرف آن نه کاریست کمتر از مبارزه دیگر زن این شهر.
اما یک تفاوت فاحش وجود دارد. نرگس چهره ای است ملی و بین المللی که بخاطر سال ها مبارزه در جهت دفاع از حقوق انسان کاندید جایزه نوبل می گردد و دیگری زنی که او نیز با چنگ ودندان از حقوق انسانی خویش از شرافت خویش وحقوق کودکان ومادر پیر خود با کاری سخت سنگین وتلخ در زیر نگاه هائی که عظمت اورا نمی بینند دفاع می کند .
آسان و بی سپاس از این تلاش انسانی از کنار او نگذریم از کنار زنیکه نماد فداکاری ومهر بانی است.نماد عظمت زن در برابر دنیای خشن وبی گذشت مردانه علی الخصوص در جمهوری اسلامی.
زنی بی ادعا که تمامی روز در جستجوی نان حلالی است که بر سر سفره خانواده خود بگذارد سفره ای خالی که دزدان حکومتی بر آن شبیخون زده اند پاس می دارم شرف وبزرگی این دو زن آزاده شهرم رادر دو سیمای انسانی زیبا و چه میزان شبیه هم .ابوالفضل محققی
قسمت ۶۲ - هزار داستان(فصل سوم) | شبکه نسیم - 14 آبان 1397

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.