رفتن به محتوای اصلی

استمداد افشین سهراب زاده پناهجوی ایرانی در ترکیه: اگر دیپورت شوم اعدامم می کنند
09.04.2021 - 21:20

به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، زندانی سیاسی سابق افشین سهراب زاده پناهجوی ایرانی در ترکیه از روز دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در شهر کایسری ترکیه به دلایل نامعلومی بازداشت شده و به کمپ GGM این شهر منتقل شده است.

نیروهای امنیتی او را با دست بند و پابند در یک سلول قرار داده اند و حتی از صحبت با وکیل و تماس با خارج از این سلول محروم است.

افشین سهراب زاده موفق شده از طریق یک تلفن همراه فایلی را به خارج ازسلول بفرستد و در این فایل از همه سازمانهای حقوق بشری استمداد طلبیده و اعلام کرده در صورت دیپورت به ایران، اعدام خواهد شد.

Missing media item.

بر اساس فایل صوتی از او خواسته شده فرمی را امضا کند اما او از امضای این فرم سرباز زده است.

افشین سهراب زاده اعلام کرده است که شرایط کمپ بسیار دشوار است و او با دستبند و پابند در یک سلول کوچک انداخته شده.

افشین سهراب زاده ۳۱ ساله اهل کرمانشاه روز دوشنبه ۱۸ خرداد ۸۸ در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شده و پس از ۹ ماه شکنجه در سلاول انفرادی اداره اطلاات در یک دادگاه چند دقیقه ای توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب کردستان به اعدام محکوم شد.

این حکم بعدا به ۲۵ سال حبس در تبعید کاهش یافت.

افشین سهراب زاده طی هفت سال تحمل اسارت در زندانهای رجایی شهر، اوین، سنندج ، کرمانشاه، بندرعباس و میناب در سال ۲۰۱۶ زمانیکه برای مرخصی استعلاجی اعزام شده بود به ترکیه رفت.

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام از همه وجدانهای بیدار و از همه ارگانهای حقوق بشری و رسانه های خبری می خواهد صدای این پناهجوی ایرانی باشند.

دیپورت او از ترکیه به معنی اعدام اوست.
یادآوری می‌کنیم مصطفی سلیمی نیز که در ابتدای سال ۹۹ بعد از فرار از زندان از ایران گریخته بود به محض دیپورت به ایران اعدام شد.

شرح شکنجه های افشین سهراب زاده و استمداد از زبان خودش:

من افشین سهراب زاده هستم متولد ۱۳۶۹ صادره از کرمانشاه سال۱۳۸۸ در اعتراضات انتخابات ۸۸ مرا دستگیر کردند و تقریباً ۸ماه و۲۷ روز در اطلاعات در اسارت بودم. بعد از آن در یک دادگاه ۳ دقیقه‌ای شعبه ۲ دادگاه انقلاب محارب و مفسد فی‌الارض به من زدند و حکم اعدام و ۲۵ سا‌ل زندان. من درزندان‌های رجایی شهر، اوین، سنندج، کرمانشاه، بندر عباس و میناب محبوس بودم. زمانی که دستگیرم کردند در اطلاعات بودم دماغم را شکستند. دو تا دستانم را شکستند.

از کف پا تا پشت گردنم را با میله داغ سوزاندند. هنوز هم آثارش هست. به من تجاوز کردند. فتقم را پاره کردند. یکی از بیضه‌هایم را له کردند. مجاری ادراری‌ام پاره شد. مثانه‌ام آسیب دید. فقط ۸ماهی که در اطلاعات بودم در زندان‌های مختلف بودم.

اگر به بهداشت زندان اعتراض می‌کردم یا اگر درخواست می‌کردم که مرا به بیمارستان ببرن، با من رفتارهایی می‌کردند که،تمام آثارش هنوز در بدنم هست. هر وقت حرف می‌زدم با باتوم 25روز تو سلول می‌انداختند. با همین وضع مثل یک حیوان با ما رفتار می‌کردند.

ابتلای به سرطان در نتیجه سالها شکنجه زمانی که من اطلاعات بودم شکنجه شدم تمام شکمم پاره شده بود. در ۸ ماهی که دراطلاعات بودم هیچ رسیدگی به من نمی‌شد. فقط یک باند پیچی می‌کردند و ضد عفونی می‌کردند.همین باعث بروز بیماری سرطان در من شد .

زمانی که من آمدم بیرون حکم خوردم. زندان میناب بودم که حالم رو به وخامت گذاشت و وضعیتم خیلی خراب بود و داشتم می‌مردم. مرا بردن بیمارستان از من آزمایش گرفتند متوجه شدندکه سرطان است.آن سرطان هم به خاطر شکنجه‌هایی بود که کردند . هیچ اقدامی نکردند.

دوسه بار مرا بردند تهران که خودشان موظف بودند که مرا درمان کنند. به پدر و مادرم زنگ می‌زدند می‌گفتند پول بدهید که ما ببریمش بیمارستان که خانواده من هم توان این را نداشتند که پول بدهند. همانجوری ولم کردند یعنی هیچ اقدامی برای من نکردند.

من در زندان‌های مختلف بودم و با زندانیان زیادی هم بند بودم. در آن ابتدا در زندان سنندج با زندانی هوادار مجاهدین سعید سنگر هم‌بند بودم . همین طور با حسن حمزه شجاع که او هم اتهامش هواداری از مجاهدین بود.

آ‌دم‌های زیادی بودند که می‌دیدم همین رفتاری که با من دارند با آنها هم می‌کنند. نمی‌گذاشتند که با خانواده هایشان ملاقات کنند. تلفن به آنها نمی‌دادند. خیلی بد رفتار می‌کردند. در زندان رجایی شهر بودیم اصلاً هیچکس را نمی‌دیدیم.

در بند الف ۲سپاه در اوین که بودیم با آرش صادقی، امیدعلی سراج ، پویا ابراهیمی همبند بودم. اینها وضعیت جسمی‌شان بد بود. وقتی اعتراض می‌کردند همه را به بند ۷ تبعید می‌کردند که بند موادی‌ها بود.

اگر دیپورت شوم اعدام می‌شوم سازمان ملل هم برغم درخواست‌هایم کاری برایم نکرد. نه برای پناهندگی در کشور دیگر و نه تضمین امنیت من در اینجا. من در معرض دیپورت به ایران قرار دارم. از سازمان‌های حقوق‌بشری، از تمامی احزاب که داعیه حقوق‌بشری دارند و از آقای جاوید رحمان و از هر کسی که صدای مرا می‌شنوند درخواست کمک دارم. درخواست کمک دارم که من از این کشور بیرون بروم و به جای امنی برسم. من بیمارم. هنوز آثار زندان بر روح و جان و جسمم پیداست. الان دولت ترکیه هم فشار آورده ‌است.

نمی‌دانم چه کنم. اگر به ایران برگردانده شوم مطمناً اعدام خواهم شد. می‌ترسم که دولت ترکیه مرا تحویل سفارت ایران بدهد.زندگی من و خانواده‌ام در اینجا در خطر است.

به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کانون حقوق بشری نه به زندان
کانون حقوق بشری نه به زندان - نه به اعدام

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.