تاریخی که برای این کار در نظر گرفته شده، مهم است: ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ مصادف با بیستمین سالگرد حملات القاعده به برجهای نیویورک در آمریکا؛ حملاتی که از افغانستان برنامهریزی و کنترل شد و به دنبال آن ائتلافی به رهبری آمریکا، طالبان را از قدرت خلع کرد و القاعده را به طور موقت از این کشور بیرون راند.
هزینه جانی و مالی این حضور ۲۰ ساله نظامی و امنیتی در افغانستان به شکلی نجومی بالا بوده است. طی این سالها بالغ بر ۲۳۰۰ نظامی زن و مرد آمریکایی کشته و بیش از ۲۰ هزار نفر مجروح شدهاند، همینطور بیش از ۴۵۰ نظامی بریتانیایی و صدها نفر دیگر از ارتش سایر کشورها.
اما در این میان مردم افغانستان بیشترین صدمه را دیدهاند . بیش از ۶۰ هزار نفر از نیروهای امنیتی این کشور کشته شدهاند و تلفات غیرنظامیان هم چیزی حدود دو برابر این بوده است. هزینه اقتصادی حضور نظامی آمریکا در افغانستان برای مالیات دهندگان آمریکایی هم رقمی سرگیجهآور و نزدیک به یک تریلیون دلار بوده است.
اما سوال ناخوشایندی که در این میان باید مطرح شود این است: آیا ارزشش را داشت؟
پاسخ به این سوال به معیاری بستگی دارد که برای اندازهگیری وضعیت استفاده میکنیم.
بیاید لحظهای به عقب برگردیم و ببینیم در درجه اول، چرا نیروهای غربی وارد عمل شدند و قصدشان چه بود. به مدت ۵ سال، از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، یک گروه تروریستی فراملی به نام القاعده توانست تحت هدایت رهبر کاریزماتیک خود اسامه بنلادن در افغانستان مستقر شود. آنها اردوگاههای آموزش تروریستهای جهادی بر پا کردند که آزمایش گاز سمی روی سگها از جمله فعالیتهای آن بود و طبق تخمینها حدود ۲۰ هزار داوطلب از سراسر دنیا را آموزش دادند. القاعده علاوه بر آن در ۱۹۹۸ حملات دوقلو به سفارتخانههای آمریکا در کنیا وتانزانیا را هدایت کرد. حملاتی که ۲۲۴ کشته برجای گذاشت و بیشتر آنها هم غیرنظامیان آفریقایی بودند.
سفارتخانه آمریکا در نایروبی بعد از انفجار بمب
القاعده آزادانه و بدون هیچگونه محدودیتی در افغانستان فعالیت میکرد چون از سوی طالبان که آن زمان در کشور قدرت را در دست داشت، حمایت میشد. طالبان بعد از عقبنشینی ارتش سرخ شوروی و چندین سال جنگ داخلی مخرب در ۱۹۹۶ در افغانستان به قدرت رسیده بودند.
آمریکا از طریق همپیمانان سعودی خود کوشید طالبان را به اخراج القاعده از کشور ترغیب کند اما آنها نپذیرفتند. بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، جامعه جهانی از طالبان خواست مسئولین این ماجرا را به آنها تحویل دهد اما طالبان باز هم از این کار سر باز زد. اما یک ماه بعد ، نیروهای ائتلاف ضد طالبان موسوم به ائتلاف شمال با حمایت آمریکا و بریتانیا کنترل کابل را دست گرفتند. به این ترتیب با سقوط طالبان از قدرت، نیروهای القاعده هم از مرز پاکستان فرار کردند.
منابع ارشد امنیتی به تازگی به بیبیسی گفتهاند که از آن زمان تا کنون هیچ یک از حملات تروریستی بینالمللی که در افغانستان طراحی شدهاند، با موفقیت همراه نبودهاند. بنابراین اگر معیار صرفا مقابله با تروریسم بینالمللی باشد، حضور نظامی و امنیتی غرب در این کشور به هدف خود دست یافته است.
زنانی که بعد از انفجار کامیون حامل بمب، بیرون بیمارستان کابل در حال عزاداری هستند
اما این بدون شک معیاری بیشاز حد سادهانگارانه است چون تاوان سنگینی که مردم افغانستان، چه نظامی و چه افراد عادی بابت این جنگ پرداختهاند - و هنوز هم میپردازند- را نادیده میگیرد. بیست سال از آن زمان میگذرد و این کشور هنوز روی صلح را به خود ندیده است. به گفته گروه تحقیقاتی "اقدام علیه خشونت مسلحانه"، در ۲۰۲۰ افغانستان بیش از هر کشور دیگری از دنیا شاهد مرگ با وسایل انفجاری بوده است. القاعده، گروه موسوم دولت اسلامی ( داعش) و سایر گروههای پیکارجو از میان نرفتهاند و شکی نیست که با خروج قریبالوقوع باقیمانده نیروهای نظامی غربی از افغانستان به بازگشت ترغیب خواهند شد.
سال ۲۰۰۳ برای پوشش خبری به همراه "واحد دهم کوهستان" ارتش آمریکا ( 10th Mountain Division) در یک پایگاه دوردست در ولایت پکتیکا بودم و خوب به یاد دارم که فیل گودین، همکار پرسابقهام در بیبیسی نسبت به میراث حضور نظامی نیروهای ائتلاف در افغانستان ابراز تردید کرد. او گفت: "ظرف ۲۰ سال، طالبان دوباره کنترل بیشتر مناطق جنوبی را در دست خواهد گرفت."
اما با توجه به مذاکرات صلح در دوحه و پیشرویهای نظامی در خاک افعانستان، طالبان امروز آماده است تا نقشی تعیینکننده در آینده کل کشور بازی کند.
با این حال ژنرال سِر نیک کارتر، رئیس ستاد ارتش بریتانیا که در چند ماموریت در افغانستان حضور داشته از شکلگیری " جامعهای مدنی" صحبت میکند که به گفته او " قواعد مربوط به مشروعیت عمومی که طالبان به دنبال آن هستند را تغییر داده است."
او میگوید: "کشور در مقایسه با ۲۰۰۱ در موقعیت بهتری قرار دارد و ذهن طالبان هم نسبت به گذشته بازتر شده است."
با این حال دکتر سجان گوهل از بنیاد آسیا اقیانوسیه نگاهی بدبینانهتر دارد. او میگوید: "یک نگرانی جدی وجود دارد و آن هم این است که افغانستان ممکن است دوباره مثل دهه ۱۹۹۰ میلادی به محل رشد و نمو افراطگرایی تبدیل شود." این البته دغدغه بسیاری از سازمانهای اطلاعاتی غربی هم هست.
دکتر گوهل در رابطه با آینده میگوید: "حالا موجی جدید از پیکارجویان خارجی برای آموزشهای تروریستی از کشورهای غربی به افغانستان سفر خواهند کرد. اما غرب قادر به مقابله با آن نخواهد بود چون در آن زمان نیروهای خود را به طور کامل از افغانستان خارج کرده است."
این اتفاق احتمالا اجتتابناپذیراست و به دو عامل بستگی دارد: اول این که آیا طالبان به القاعده و داعش اجاز فعالیت در مناطق تحت کنترل خود را خواهد داد و دوم این که جامعه جهانی که دیگر منابعی در افغانستان ندارد، برای مقابله با آنها چه میزان آماده خواهد بود.
به این ترتیب آینده امنیت در افغانستان تصویر چندان مشخصی ندارد. کشوری که نیروهای غربی تابستان امسال آن را به طور کامل ترک میکنند، فاصله زیادی تا امنیت دارد. اما در روزهای پر از التهاب پس از حملات ۱۱ سپتامبر هم کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند که آنها دو دهه در افغانستان باقی بمانند.
وقتی به سفرهایی که به همراه نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و اماراتی برای تهیه گزارش به افغانستان داشتم نگاه میکنم یک خاطره پررنگتر از بقیه در ذهنم باقی مانده است. در یک پایگاه نظامی ارتش آمریکا که فقط ۶ کیلومتر با مرز پاکستان فاصله داشت، زیر آسمانی پر از ستاره و در قلعهای با دیوارهای کاهگلی روی جعبههای مهمات چمباتمه زده بودیم. شکم همهمان پر بود از استیکهای راسته گاوی که از رامشتاین در آلمان فرستاده بودند و بله این اتفاق واقعا افتاده بود.
پیش از این که پایگاه هدف حملات موشکی طالبان قرار بگیرد، یک سرباز ۱۹ ساله اهل شمال ایالت نیویورک برایمان تعریف کرد که چطور چندین نفر از همرزمانش را در افغانستان از دست داده است. او شانهاش را بالا انداخت و گفت: "اگر نوبت من رسیده باشد، اتفاق خواهد افتاد." بعد یک نفر گیتاری بیرون آورد و ترانه "هیولا "ی گروه ریدیوهد را خواند. ترانه با این کلمات به پایان میرسید: "اینجا چه غلطی میکنم؟ من به اینجا تعلق ندارم." و خوب یادم هست که در آن لحظات با خودم چه فکری میکردم: "نه، ما قطعا به اینجا تعلق نداریم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید