حدودا این ساعت ها بود که صدای آمبولانس ها را از پنجره خانه می شنیدم. آمبولانسها مجروحین را به بیمارستان می بردند. دیگر بمب ها منفجر شده بودند و "برویک جانی خودش را به جزیره رسانده بود. "برویک ضد جامعه التقاطی با فرهنگ ها مختلف بود" بریویک با تک تیراندازی های خود یکا یک نوجوان و جوانان را با شلک بر مغز و قلب و ..... می کشت.... این نوجوانان عضو حزب کارگر نروژ بودند. نوجوانان و جوانانی که آینده سیاسی این کشور را رغم می زدند در واقع "برویک" من و تو و کل جامعه بشری را مورد ترورهای خود قرار داده بود. اندیشه "بریویک ها" همان انحصارطلبانی هستند که به قلب "ندای" ایران شلیک کرد. این همان اندیشه ای بود که دانشجویان را از طبقه بالا به پیائین انداخت... این همان اندیشه تنگ نظری است که قتل ها زنجیره ای را دامن زد و بدان این همان اندیشه ای است که من و شما را با هم و همپیوسته نمی خواهد... وظیفه ما نیز در این میان پیداست درود بر همه آزادی خواهانی که جان خود را برای دنیائی بهتر باختند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید