نظر من یک باور کاملا شخصی است و حتما مخالفان بسیار هم خواهد داشت اما من که خود 43 سال است از کشور بیرون آمده و در حد توانم برای برگشت حکومت قانون به ایران کوشش کرده ام می توانم با توجه به تجربیاتم نظر مشخص و احتمالا دگرگونه ای از باور عمومی داشته باشم . آقای مقدس  دو پرسش را مطرح کرده که همان پرسش نخست  اصل نوشته ایشان را بیان میکند و باید هم میهنان خرده گیر پاسخ دهند ، پرسش دوم  موردی است بدیهی  و فکر نمی کنم کسی در نفی آن پرسش همراه نباشد . در اینجا من روی سخنم را به نویسند بر میگردانم و می گویم . خرده گیران از شاهزاده همان هایی هستند که با تند روی های خود که در تمام سال های گذشته اعمال کرده اند شاهزاده را از سایر مبارزان ایران جدا کردند و فراوان باعث ناراحتی های ایشان گردیدند. فقط یک نمونه را می گویم که  العاقل و فی الاشاره  و باید کافی باشد .

 شاهزاده از روز آغاز مبارزه بهتر از همه سیاستمداران پیر و جوان می دانست که وضع ملت ایران با گذشته فرق کرده است و دیگر نمی توان به سبک پدر و پدر بزرگش در ایران به حکومت برسد ، این بود که از همان دوران نوجوانی و پس از سوگند وفاداری برای ادامه راه مبارزه ، نخستین واژه و شعار انتخابی اش ، امروز فقط اتحاد بود ! اتحاد چه کسی یا چه کسی ؟ یا با کدام یک از گروههای دیگر؟ آیا اتحاد مورد نظر فقط  اتحاد بین پادشاهی خواهان بود یا همبستگی بین همه اقشار ملت مورد نظر شاهزاده جوان بود؟ که در بین ملت جمهوری خواه و فعالان چپ و ملی مذهبی و حتا اسلامی هایی که خمینی را قبول نداشتند وجود داشتند . بدون تردید اتحاد مورد نظر اتحاد بین همه گروههای سیاسی بود نه فقط  بین خود پادشاهی خواهان .

 دلیلش مصاحبه او با تلویزیون جام جم در سال 1983 بود که مدیر و مجری  تلویزیون آقای منوچهر بی بیان پرسید ،شاهزاده  نظر شما در مورد آقای دکتر محمد مصدق چیست و بلافاصله شاهزاده پاسخ داد آقای دکتر محمد مصدق یکی از بزرگترین خدمت گذاران و میهن پرستان ایران بودند . شاهزاده با چنین بیان شفاف و محکمی مسیر راه مبارزه را برای پادشاهی خواهان مشخص کرد که مبادا جدایی های گذشته که ایران را به دو بخش بزرگ تقسیم کرده بود دو باره مانعی برای مبارزه گردد،  او بخوبی می دانست پس از رخداد 28 مرداد کشور در بطن خود دو پارچه شد یک بخش مردمی بودند که پادشاه فقید را دوست داشتند و بخشی دیگر که بیشتر در بازار بودند و در دانشگاهها و در بین مذهبیون  و حتا در بین نظامیان هم دیده می شدند  دوستداران دکتر مصدق بودند و رخداد 28 مرداد را کودتا می دانستند در صورتیکه طرفداران پادشاه آن رخداد سیاسی را  قیام ملی می دانستند که بنظر من (دلیل مستند دارم) نه قیام ملی بود و نه کودتا که قبلا در جای دیگری نوشته ام ، پاسخ صریح شاهزاده در مورد زنده یاد دکتر مصدق  را پادشاهی خواهان تند رو، همان ها که امروز بر علیه شاهزاده شده اند پذیرا نشدند و برعکس شروع کردند به جمهوری خواهان و جبهه ملی و سایر گروههای سیاسی  بد و بیراه گفتن  و به این شکل اجازه ندادند همبستگی مورد نیاز و مورد درخواست شاهزاده به وجود بیاید که طرفداران دکتر مصدق هم از آن سوی چاره ای جز مقابله به مثل نداشتند و این هر دو گروه  که خیلی هم پر سر و صدا  هستند بجای مبارزه با دشمن مشترک  بیشتر به جنگ با همدیگر بر خاستند .

 تا جایی که شاهزاده یکبار برعلیه یکی از تلویزیون های پادشاهی خواه اعلامیه ای منتشر کرد و به این شکل خود را از آنان جدا دانست اما شوربختانه تندروهای پادشاهی خواهان کوچکترین توجهی به نظر شاهزاده در مورد همبستگی با سایر گروههای سیاسی نکردند و هنوز هم نمی کنند . و باعث گردیدند هیچ گروه سیاسی دیگری به فراخوان های شاهزاده نپیوندد . و این افراد امروز هم به همان مسیر اشتباه خود ادامه میدهند و ادعاهای  نا ممکن  و به دور از منطق ابراز می کنند مانند انتخاب یک پادشاه دیگر که محال است رای پنج هزار نفر از هشتاد میلیون ایرانی را بدست بیاورند . تردیدی نیست هر تلاش دیگر آن ها که از روی بغض  و نه ار سر منطق انجام می گیرد به هیچ جا نمی رسد و به شیوه چهل سال گذشته فقط می توانند به مبارزه مردم ایران آسیب های زیادی وارد کرده و انرژی زیادی از مردم بگیرند .

سیاوش لشگری مدیر ماهنامه بیداری.