توضیح : با ادب فراوان و امید به سلامتی و پویائی دوستان / اندیشمند وارسته جناب «فریدون مجلسی »چنین  مینگارند که با همه ارادت دیرین حضورشان ،  بهتر دیدم مکتوب رابدون هر گونه دخل و تصرفی  به اقتراح انهم

از طریق رسانه ها ئیکه اصل مطلب بمناسبت 29 اردیبهشت  139 همین سالروز تولد دکتر مصدق  این چهره ملی پاکد ست را منتشر نموده بودند ... بگذارم

  طبعا جمع بندی دیدگاهها به معرض قضاوت نهائی گذارده خواهد شد هر چند موضوع انتصخابات ممکنست از الویت واهمیت مطلب بکاهد  ، از مفصل بودن پوزش میطلبد .

    انتقاد از نامه آقای مصباح در تقدیس کیش شخصیت

   دوست گرامی آقای مجلسی

کدام یک از باورهای زنده یاد دکتر مصدق را ما هواداران جبهه ملی ایران  به مرحله اجرا در آوردیم !؟

ارادتمند هوشنگ آریان پور

  شعار در باب کیش شخصیت برای همه یکسان است و موجب نقد متقابل و  رنجش  مریدان میشود!    

فریدون مجلسی، تهران

این گونه روضه خوانی های مبالغه آمیز در شأن مرحوم مصدق نیست. ایشان انسانی بود سنتی مانند رجال برجسته اواخر قاجار و وطن پرست هم بود. به مشروطه اعتقاد نداشت و آن را پخت سفارت انگلیس می دانست. اصولا به قاجاریه که از کودکی با انتصاب به مستوفی گری خراسان در خدمت و منتفع از آن بود وفادار بود. و چون کودتای سوم اسفند را هم موجب تضعیف قاجاریه می دانست با آن و با شخص رضاشاه و سید ضیا دشمن خونی بود. خصوصا که در یک سال آخر حکومت رضاشاه که عمو زاده و دامادش دکتر متین دفتری نخست وزیر ژرمانوفیل برکنار و زندانی شد،  مصدق نیز نخست به بیرجند و سپس به احمد آباد ملک شخصی  اش تبعید شد و آشتی سیاسی او با رضا شاه پایان یافت و به تشدید دشمنی خونی بدل شد. اشان در خاطرات و تألمات خود سه بار از احمدشاه ستایش می کند! به نظر بنده که شیفتگان مصدق را خوش نیاید، که در نوجوانی خودم نیز در شمار آنان بودم.  انسان پدرش را قوی ترین و داناترین کس می داند، اما زمانی میرسد که به صفت محبوب ترین کس اکتفا می کند، زیرا آگاهی های خودش و واقع بینی بر آن تصورات غالب می شود.  زمانی می رسد که انسان به خطاهای بیشمار پیشینیانی که زمانی در نظرش انتقاد ناپذیر بودند واقف می شود. باید درباره آنان با همان معیارهای زمان خودشان داوری کند و احترامشان را محفوظ بدارد. مصدق در ملی کردن نفت که مورد حمایت ملت ایران بود علاوه بر وطن پرستی و اهدافی که به ایجاد نوعی وحدت ملی در کشور منجر شد و از هم گسستگی ملی ناشی از سرشکستگی بعد از قرارداد ترکمانچای جدش را تسکین بخشید، دشمنی شخصی خودش با پهلوی و اخراج شاه را که تا آن زمان هیچ دخالتی در امور اجرایی نداشت در پی اخراج خواهر و مادرش در پی گرفت. دکتر فاطمی پرشور که زمانی برای ما بُت بود بعد با بزرگتر شدن ما به حد روزنامه نگاری باهوش اما جنجالی و کم سواد و هیجان زده کاهش یافت که در پی قتل محمد مسعود توده  حامی دوره کارآموزی دوساله روزنامه  نگاری و آموختن زبان فرانسه اش در پاریس بود به دست حزب توده که آن را به گردن دربار انداختند انتقام حامی اش ا ز دربار و اشرف را هم به برنامه ویرانگرش افزود. در آن زمان که هفتاد سال گذشته ایم، سخن از دموکراسی  آن هم بستن آن به دکتر مصدق اشرافی متکبر و مستبدی که جز به حرف و عقیده خود  نمی اندیشید شوخی است! دموکراسی با گرفتن اختیارات قانونگذاری در دست خودش! باطل کردن مجلس سنا و ابطال مجلس شورای  ملی که خودش انتخابات ناقص آن را انجام داده بود! به جرم اینکه منتخبین نوکر خوانین و قدرت های محلی بودند! می خواستید نوکر کی باشند! در هفتاد سال پیش و 80 درصد روستایی و بیسواد و نوکر خان و ایلخان و آخوند. امروز نوکری کی هستند که 90 درصد باسواد و با فرنگی و شهری هستند! اگر نبود چه می شد؟ ما میمردیم؟ نفت ما به اندازه کویت و بحرین و عربستان هم که پیش از ایران به قراردادهای 50-50 دست یافتند به همان صورت باقی میماند؟ آیا بدون قتل هژیر و رزم آرا و «رفع موانع ملی کردن نفت« نمیشد نفت را ملی کرد؟ آیا تبدیل امر قانون ملی کردن به امر غیر قانونی مصادره شرکت بیگانه به تحریک فاطمی بیسواد ضربه نهایی را نزد؟ آیا پالایشگاه آبادان و شهرهای مدرن آبادان و مسجدسلیمان و خطوط لوله و تاسیسات بندیر را ایران با 20 درصد سهم خودش ساخته بود که بدون غرامت انتظار داشت رها کنند و بروند؟ و با قطع روابط سیاسی باب مذاکره و قانونی کردن امر ملی کردن را هم ببندند؟ آیا آزادی روزنامه ها که همه در اختیار موافقان بود هنر است که هنوز حاجی بابا را با کاریکاتور شاه به صورت شتر به یاد دارم که نوشته بود شتر شتر عنینه، گربه سرت برینه! و چلنگر از آن بدتر! آزادی روزنامه های حامی شاه که احدی آنها را نمی خواند که ارزشی نداشت!!! آزاد گذاشتن حزب توده برای بهره برداری  تا مرز سقوط کشور! تایید و تشویق فاطمی به نوشتن آن مقالات دشنام و فحاشی در روزنامه باختر امروز به گزارش آیت الله زنجانی. آیا فروش نفت نصف قیمت هنر قابل استناد بود؟ قاچاق چی ها همیشه آمادگی ارزان خری دارند! بعید بود از آقای ضیا مصباح که در سن کمال این چنین که ما را به پرستش تنها سیاستمدار خادم و آگاه ایرانی در طول تاریخ دعوت می کنند! کدام مجلس مصدق را نخست وزیر کرد؟ غیر  از مجلس شانزدهم که رزم آرا را با آرای بیشتری نخست وزیر کرده بود؟ یا مجلس هفدهم که پس از تغییر رأی بلافاصله با پوپولیسم و آن رفراندوم غیر قابل دفاع از سوی دکتر صدیقی شذیف و سنجابی خودخواه هم مردود بود! چرا به جای شرح خدمت و اهمیت اقتصادی و سیاسی نفت در زندگی و آینده ایران نمی نویسند؟ چون کم می آورند و شعار آسان تر است؟

&&&   در زیر همان نامه و شعارها با تبدیل نام آقای مصباح به «یک بسیجی» اهل شعار  چه فرقی ایجاد می کند؟؟؟؟

به مناسبت چهل و دومین سالگرد برقراری جمهوری اسلامی ایران به وسیله حضرت آیت الله العظمی امام خمینی             (یک بسیجی مرید ولایت )

• یاد خمینی را بزرگ می داریم  زیرا  : 

• این وارسته اسلامی در اوج آزاد منشی و پاک پنداری ،پیشگام وبانی تحولات بسیاری در سطح منطقه گردید و طی مدت زمامداری خود توانست دموکراسی کامل را در کشور برقرار نماید ، 

• دولت امام خمینی حقوق بشر اسلامی را ارج نهاد .

• همه رسانه‌ها و مخالفان در نقد اوضاع نظام منحط پهلوی آزاد بودند. 

• دولت با مفهوم واقعی از پشتیبانی کامل ملت برخوردار بود .

• پیوسته اسلامی می‌اندیشید و اسلامی رفتار می‌کرد. 

• در این دوران اقلیت‌های قانونی قومی و مذهبی جذب هیچ گروهی برای ناتوان کردن حکومت نشدند زیرا دموکراسی ، آزادی و غرور ملی ، خردمندی و عدالت‌گستری را  در آنان تقویت کرده بود.

• در اسلامیت مورد توجه حضرت امام احساس برتری‌جویی نژادی یا عقیدتی، سلطه‌طلبی سیاسی یا گسترش مرزها وجود نداشت . 

•  رهبر امت با فرهنگ ، خرد و دانش خود و با دوستی ، همکاری و گرامیداشت ارزشهای فرهنگی اسلامی و آیینی همه ایرانیان ، ارزشهای درست را انتقال داد.

• این چهره اسلامی در مدت زمامداری با مفهوم واقعی به برقراری دموکراسی و حاکمیت اسلامی هویت بخشید .

• مانند همه مردان بزرگ و خردمند تاریخ بر عشق به میهن اسلامی و دفاع از منافع اسلام اهتمام می ورزید .

• حاکمیت ملی را به معنای راستین و اصولی برقرار کرد و  همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی اسلامی خود آشنا نمود. 

این مرد شایسته تاریخ معاصر وطنمان پیوسته معتقد بود :  

-     دولت باید بر پایه شایسته‌سالاری و درستکاری ارزشی استوار باشد ، 

- سیاستگذاری‌ها بایستی پیش از اجرا «در راستای منافع اسلامی شور  امکانات » کارشناسی شود و روش ‌هایی که در رابطه با جامعه جهانی تعریف میشود باید با « مطالعه شرایط بین‌المللی، خردورزی و رعایت حقوق اسلامی دیگران » انجام شود، 

- بینش رهبران براین مبنا بایستی استوار باشد که مدیریت کلان جای «خود رائی » نبوده و کشور ایران « جزیره ای » جدا نیست و توجه به ارتباطات انقلابی بین المللی لازمه توسعه میباشد .

- سیاستگذاری اگر با شعارگرایی، توهم ، ناآگاهی و ارزیابی‌های یکسونگرهمراه باشد به فاجعه می‌انجامد.

- در برخوردهای بین‌المللی که در راستای تلاش برای احقاق حقوق کشور و ملت اجتناب ناپذیر بنظر می رسد ، می توان با دانش، خردمندی و برنامه‌ریزی هوشمندانه، آگاهی از قانونهای بین‌المللی و ارزیابی و توجه لازم به قدرت و توان «طرف های رویارو» پیروز میدان شد  به همین. ‌دلیل موفق شد.

- در صحنه بین‌المللی، مبارزه باید توام با آگاهی، هوشمندی و شعور باشد نه شعار

- باید فرصتها را یافت و از آنها سود جست و اگر فرصتی وجود نداشت، آن را بوجود آورد. 

دولت حضرت امام حاکمیت اسلامی را به تعریفی راستین در ایرانمان برقرار کرد و  همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق اسلامی و سیاسی خود آشنا نمود و راه و روشی که «نبی اکرم » با آیات الهی در باب «حقوق بشر » شناساند و عمل کرد « مبنای حکومت » خود تعین نمود .

«ارزش گرایی اسلامی ایرانی» از دید رهبر وارسته اُمتمان یعنی : تبعیت از خواست مردم و بی توجهی به  امیال فرد ی یا به ایدئولوژی خاص و ابرقدرتها .

امام در طول فعالیت سیاسی اش رهایی اقتصاد کشور از وابستگی و درمان روحیه سرخورده ملت از استیلای سرطان‌گونه ابرقدرتهای زمان را سرلوحه برنامه های خود قرار داد .

یک بار شعار نداد، ستیزه گری، پنهانکاری، خشونت‌گرایی نکرد، با بستن رسانه‌های ارزشی جلوی آگاهی مردم را نگرفت ، مخالفان را به بند نکشید،به مردم و به جامعه جهانی دروغ نگفت. 

مهمتر از همه، در مبارزه‌ برای آزادی اسلامی و احقاق حقوق ملت با خردمندی و رعایت قوانین بین‌المللی با کاربرد بهینه افکار عمومی درجهان، دشمن را در زمین خودش شکست داد در حالی که جهان علیه وطنمان بسیج نشد و دولتمردانمان توهین و استهزای جهانیان را بر نیانگیختند، محبوب و قهرمان جهانیان نیز شدیم. 

گرامیداشت حقوق اسلامی شهروندی و بشری همه قوم‌ها، مذاهب‌ و آیین‌ها ، بخش‌هاییجدانشدنی از ارزش مداری اسلامی ایرانی بود .

از دید امام: بازگشت اعتماد به نفس و استقلال فکری مردمان کشور که زیر نفوذ ، خشونت بیگانگان و فساد و خیانت فرمانروایان از بین رفته بود ، به مراتب مهمتر از درآمدی بود که از فروش ذخایر طبیعی کشور حاصل می شد .

معتقد بود : نخست بایستی خودباوری ملت بازگردانده شود تا بدون اتکا به درآمد « بی زحمت نفت » بتواند با پشتوانه اندیشه، نوآوری، کار و تولید خود زندگی کند . 

معتقد بود اعتماد به نفس ملی پیش زمینه استقلال فکری و در نتیجه استقلال اقتصادی و سیاسی کشور بشمار میرود . 

خرد این بزرگ مرد ما را در  این زمان از سرخوردگی، از خود بیگانگی، فقر و فساد اقتصادی، وابستگی سیاسی و ناامیدی اجتماعی نجات داد و کشورمان را به اوج شناسایی و احترام جهانی رساند ،

ایرانیان را به توانایی‌های نهفته در خود آشنا نمود و زنگ بیداری ملت را به صدا درآورد. 

بالاخره اینکه این رهبر منزه و وارسته : احیاء حقوق و آزادی های اسلامی فردی و گروهی در قالب احزاب و سندیکاها که نادیده گرفته شده بود ، اثبات حقانیت  ملت در مبارزه با نظام سلطنتی و برنامه ریزی برای اعتبار بخشیدن به فرهنگ وطنمان  «اسلامیت ایرانی» را با تعریف اصولی حیاتی دوباره بخشید ، 

** باید برای آگاهی نسل جوان ،از زبان رهبر آزاده ملت  یادآور شد :

«دشمنان اسلام» در میان نظامیان و رجال نظام پیشین  با تصور اینکه مشابه وعده های پاریس جمهوری نوع فرنگی را بپذیرم ، بلافاصله با قانون اساسی ولایت فقیه موافقت کردم و با رأی اعتماد اکثریت نزدیک به تامه ملت به  رهبری انتخاب شدم. 

موافقتم به این دلیل بود که طرح قانون اساسی ولایت فقیه تصویب شود ،چنانچه قانون اساسی فرنگی » تصویب می‌شد - بقای ما ماندگار نمی‌ماند و چه بسا تبعید هم میشدیم ،چنانچه شخص دیگری هم متصدیان مهم می‌شد- نمی‌توانستم ولایت فقیه را استوار کنم ...    به این دلایل و بسیاری شواهد دیگر در مناسبت ها  بزرگداشت این چهره اسلامی و مردمی را گرامی میداریم!