ریشهشناسی یک واژه
28.05.2021 - 20:30
ریشهشناسی یک واژه
کنجکاوی زبانشناسانه بجانم افتاد که "پخمه" را ریشهشناسی کنم. بدرستی دانسته نیست این واژه از کجا آمده است، ولی به نگر میرسد از پارسی کهن a-paxwa-ka همریشه با "پُختن" در پارسی نو و در چم "ناپخته" یا "خام" باشد.
انسان پَخمه کیست؟ نخستین ویژگی پخمه این است که گمان میکند بدون پرداخت کمترین هزینه، میتواند به همه چیز برسد. گذشته از آن، او گمان میکند آسانترین راه، همیشه بهترین راه است. همچنین او هر پرسشی را با "انشاءالله" پاسخ میدهد و برای گریز از اندیشیدن و پژوهیدن و درگیر شدن با خود، بسادگی به هر فریبکاری باور میآورد و بدتر از آن از نیرنگبازان میخواهد که او را فریب دهند. به ایران خودمان اگر بازگردیم:
کسانی که در این 24 سال گمان کردند رأی آنها در یک رژیم الهی-ولایی به پشیزی میارزد، یا خوانده میشود، یا شمرده میشود، پخمهاند.
کسانی که از خود نپرسیدند رهبر و سپاه که همه قدرت را در دست دارند، چرا باید راهی بگشایند، تا مردم بتوانند بخشی از این قدرت را از آنان بگیرند، پخمهاند.
کسانی که فریب بازیهای "پلیس بد، پلیس خوب" را خوردند و در نمایش شرمآور رژیم اسلامی بازی کردند و رأی دادند و رقصیدند، پخمهاند.
کسانی که صندوق رأی را با صندوق صدقات یکی گرفتند و گفتند «رأی ما (بخوان صدقه) رفع صد بلا میکند»، پخمهاند.
کسانی که بازی بد و بدتر نهادهای امنیتی رژیم را باور کردند و در رأیدادن به آدمکشان و شکنجهگران و دژخیمان سر از پا نشناختند، پخمهاند.
کسانی که . . .
کوتاه سخن اینکه صندوقپرستان در این 24 سال پخمگی را معنی نکردند، آنها پخمگی را زندگی کردند.
شگفتا که گاهی برای ریشهیابی یک واژه باید 1400 سال درنگ کرد و شکیبا بود و بجای خواندن واژهنامهها، در رفتار گویشوران آن زبان ژرف شد!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید