انتشارات فروغ منتشر میکند:از طریق مسکو در مسیر جادۀ ابریشم
26.06.2021 - 07:15
انتشارات فروغ بزودی منتشر میکند:
از طریق مسکو در مسیر جادۀ ابریشم
داستان نخستین سالهای بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
ابوالفضل محققی
برگآرایی: پانتهآ شهرزاد
طرح جلد: حامد کریمی
از متن کتاب:
«... کمی آنطرفتر در قسمت ویرانشدۀ آربات جدید، بالاتر از خانۀ پوشکین گروهی از نوازندگان ملودیهای تند روسی را مینوازند. صدای بالالیکا، رقص طلب میکند. تنی چند از ولگردان دائمی این کوچه، لولِ لول خود را با ریتم موسیقی تکان میدهند. سه مرد و دو زن، زنی با پیراهن سفید که از زور چرک به سیاهی میزند با بطریای در دست و کفشهای سرخ پاشنهبلند در وسط کوچه با زن دیگری میرقصد، چرخ میزند، بالا و پائین میپرد، شورتش دیده میشود. یکی از مردها داد میزند: «بریژیت باردو، لنگهای خودت را آنطور هوا نکن! با آن شورت پارهپوره تا تهت دیده میشود.» زن تندتر میچرخد و لنگهای خود را بالاتر میبرد. فریاد میزند: «بگذار دیده شود.» دامنش را بالا میزند. پارگی شورت به چشم میخورد. میگوید: «این شورت من نیست، شورت روسیه است که پاره شده و تا ته تهش دیده میشود.» پاها را باز میکند، روی زمین دراز میکشد و بلند میگوید: «بیائید، بیائید، تنها یک دلار. من روسیه گرسنهام، روسیه هرجاییام که روی زمین افتاده و پاهایش را هوا کرده است. آی خارجیها نمیخواهید با روسیۀ یکدلاری همبستر شوید؟» برخی اعتراض میکنند، برخی میخندند. پلیسها از راه میرسند. با زور زن را که از فرط مستی روی پا بند نیست، میگیرند و بهطرف ماشین میکشندش. زن داد میزند: «شورت شما هم پاره است! شلوارتان را پائین بکشید تا همه ببینند، شورت همهمان پاره است. اصلاً امروز روسیه کون لخت است! آن هم که از کمرتان آویزان شده باطوم نیست، ... خارجی است تا بکنید توی ماتحت این مردم.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید