نگاهی ویژه به شرایط فعلی کشورمان و ضرورتها !  (ضیاء مصباح )

•  برنامه ریزی های گسترده  اخیربا توسل به  صندوق رای و ژست دمکراسی که با اسلام فقاهتی سازگاری نداشته و ندارد ، برآمده ازتمامیت خواهی ، که «بر صفرا فزود » گزارشات و تحلیل های بسیار عمیق و اثر بخش وسایل ارتباط جمعی  را با همه محدودیتها با خود اورد .
• بنظر نگارنده نبایداین «خود محوران »را  به حال مخرب شان که با خون عجین شده !رها کرد ،که بر مصیبتها بقیمت از دست رفتن ارزشها و منافع ملیمان میفزایند.
•  همچنانکه بعضی بغلط یا بدرست که روشن شدن ان زمان بر نیست ،میگویند :

آمدن  کارپرداز جد ید حتی با عدم اطاعت شورای سالمندان از دستور مافوق در مورد تائید صلاحیت دیگری ،

 می‌تواند زمینه‌ ساز وخامت بیشتر اوضاع، انسداد سنگین‌تر سیاسی، بسته‌ تر شدن فضا ، اوج گرفتن تنش‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای شود.

• شاهد ماجرا اینکه : خبرنگار روس،در مصاحبه اولین رئیسی خواست بداند که آیا روزی رژیم به آمریکا نزدیک خواهد شد ؟که داستان  آموزنده‌ای همراه با  نگرانی برای همسایه شمالی ، که نکند جماعت  در آینده سیاست خارجی‌ خود را حتی در آینده‌ای بس دور، تغییر دهند .
•  در انتخابات شورای شهر تهران بنابه گفته خودشان 920 ۴۱۳ رای باطله وجود داشته که  به جز چمران (آنهم به اعتبار برادر نیک پندارش )  تعدادآراء هر کدام از۲۰ نفر دیگر« لیست موردحمایت اصولگرایان »کمتر از این رقم  بوده که برتری و پیروزی آرای باطله را مشخص میسازد  .

*بدون تردید تلنگری بیدار کننده برباورباطل مجریان  از بسیاری جهات نواخته شد که واقعیت نگری خاصی را میطلبد، تا این ضربه قوی  در بین جماعت یکسویه نگر، بشدت تاثیر گذارباشد که البته اینده چگونگی آن را نشان خواهد داد  .

*مهم اینستکه تصمیم‌گیرندگان که  بگواه سوابق : تا حدودی عواقب را می سنجند و از درک عقوبت نهائی نا توان ! مانده ، تفسیری درست از کیفیت انتخابات ، نرخ مشارکت و درصد آراء باطله داشته  ومحافل رسمی این  پیام بسیار قدرتمند را گرفته باشند تا «کشتیبان سالمند بدور ازدرک  ضرورتها را سیاستی دگر افتد »

* درک نشدن و اثر بخش نبودن  پیام به درستی ،آیندۀ تیره وتاری برای کشوررقم خواهد زد.

*  جمعی از اهل اندیشه در حوزۀ جامعه ‌شناسی سیاسی، بیطرفانه از پیام انتخابات اخیر اگرگزارشی صریح با ادبیات مناسب  تهیه و به مردم و مقام های‌ یکسویه نگرمستولی بر کشورمان ارائه کنند  ....باحتمال «غبار علایق شخصی و منافع زودگذررا ازچشم‌ها - برای رؤیت واقعیت »بازوباورخواهند کرد  که همه چیز به لبِ مرزرسیده و فرصت اصلاح روش ها بسیار کوتاه است.

* تعین کادرهمکاران کارپرداز جدید حتی  در محدوده خودی ها التهاب بوجود اورده و تا آنجا پیش رفته اند  که به رئیسی توصیه دارند با هماهنگی با رهبر اغلب وزراء، برنامه ها و مدیران میانی را در منصب خودبرای جلوگیری «از ازمون و خطا برای چندمین با ر » ابقاءنماید .

* دیدارهای مکررروحانی با همه گرفتاری ها در همین مسیر بنا بتوصیه بیت میباشد تا کار آموزی مجددی آنهم برای سهم خواهان تمامیت طلب« با هزینه ملت »ضرورت نیابد وتا اواسط مرداد زمان پایان کاراز حملات بیشتر بدولت پرهیز نمایند .

* منصفانه باید گفت دولت فعلی با همه موانع و محدودیت ها در اوج حملات  و الزام او به پاسخگوئی فاقد اختیار، با بودن دولت موازی درحضور تمام قد ( ویروس کو وید 19وتهیه و تزریق واکسن) ، باهمه مصائب از قبیل : فساد کنترل نا شده درونی ، برتری «میدان بر دیپلماسی »  مذاکرات وین ،تورم کمر شکن نه چندان بی ارتباط با تحریمها که کیهانیان منکر آنند و... در حد امکان وضعیت را کنترل و از انهدام بیشترسرمایه ها ی معنوی و مادی جلوگیری کرد،همچنانکه فضای اجتماعی نیمه بازی را شهروندان مخصوصا تحلیل کنندگان و فعالین اجتماعی - سیاسی درونی تا حدی بدون واهمه از نیروی مخالف در اختیار خود می دیدند .

*هر چند عده‌ای بیشمار  تفاوت معناداری میان «جناح نه چندان متحد وپیوسته »روحانی با «جبهه متشکل و یکپارچه رقیب پیروز» در مصاف سازمان یافته اخیرنمیبینند ،بویژه با توجه به عملکرد و مواضع دولت فعلی در قبال اتفاقات سهمگینی مانند سرکوب خونین اعتراضات گسترده خیابانی و شلیک به هواپیمای اوکراینی، که هدف انتقادات گسترده‌ای کماکان قرار دارد.

• از سوئی  ترفندهای  مجموعه رژیم (با تصور اینکه دولت امریکا با تحریمها و مزایای بس انبوه ان مواجه شده !) در وین کارگر نیفتاده وعملا«دور سیم ترامپ »همچنان حاکم ، دعاهای نیمه شبان در دوران انتخابات آن دیار! مستجاب نشده مانده اند که بجز «یافتن پرتقال فروش » در تابستان گرم بدون برق و آب ! و یا نوشیدن جام زهری دیگر برخلاف همه ادعا ها وشعارهای فراموش ناشدنی ،راهی نمانده ، هر چند اعلام شد :  «آژانس هیچ‌گونه وظیفه‌ای برای ارائه گزارش به شورای حکام این نهاد بین‌المللی در مورد تفاهم منقضی شده مشترک و ثبت داده‌ها ،نداشته و ندارد!»  
• همزمان  وزیر خارجه آمریکا  به «نیویورک تایمز» گفته "اختلافات جدی" وجود دارد و  پیشرفت برنامه هسته‌ای رژیم می‌تواند به  "مانعی غیرقابل حل" تبدیل شود.
• همچنین «اقای بایدن »صراحتا هشدار میدهد که : مذاکرات نا محدود نبایستی باشد ومجموعه بر خلاف مانور در زمینه حیله های غنی سازی ، نبود  فرصت برای نظارت بر تشکیلات هسته ای و خاموش ماندن دوربینها ،طبق قوانین مصوب !و دیگرنکات درحال عقب نشینی و نگاه واقدامی از سراجباربه روال گروگان گیریها ، که عمر دو بایست ...

* با اندک امیدی به اثر بخشی ایده ها و باورهای اقلیتی دلسوزملک و ملت  که دردرون همین قوم خود محور و مرتجع ،محدود نمی نگرند و حضورشان دراطاق فکر سیستم مغتنم،اتخاذ چنین بینش و روشی را  بطور نمونه برای حفظ زیرساختها و سرمایه های ملی طرح مینماید :

*  ترامپ با معاهدۀ  نفتا (NAFTA) با مکزیک مخالفت کرد ،دولتِ عاقلِ ان دیاربدون  بحث ویا خط و نشان کشید ن برای کاخ سفید ،مذاکره را قبول واین معاهدۀ  با  جرح و تعدیل به معاهدۀ« آمریکا-مکزیک-کانادا »تغییر یافت و مکزیک کماکان سالانه بالای ۶۰۰ میلیارد دلار با آمریکا تبادل دارد و سیاست‌ مداران هوشمند مکزیک متوجه شدند که به خصوص در دورۀ تیلرسون، ترامپ به دنبال این بود که متفاوت بودن خود را از دموکرات‌ها نشان دهد و کانون تئوریک برخوردعاقلانۀ مکزیک این بود که «واقعیتِ رئیس جمهور شدن ترامپ» را بپذیرد  .

*رهبرانِ دستگاه متبحر دیپلماسی مکزیک که اقتصاد جهان و سیاست آمریکا را دقیق، عمیق و واقع‌ بینانه درک می‌کنند ،نشان دادند که اِعمال منافعِ ملی ابتدا از فهم واقعیت‌ها شروع می‌شود. *رهبران چین نیز بعد از ریاست  ترامپ با او مذاکره کردند و در عین سخت‌ گیری و تداوم گفتگوها، مانع از بدتر شدن فضای سیاسی شدند.

*  با این ترتیب و 4 دهه دشمن پنداری و  طرد ، که  ارزش ریال را حداقل تا لحظه نگارش متن به 3500 برابرکاهش داد و رفتارهای فرهنگی اجتماعی را تا همین حدود تنزل ! که بر عارف و عامی تابناک مانده !آیا زمان درک این ضرورتهای اولیه  پیش نیامده و باید «دربها بر همان پاشنه » با این همه ازمون و خطا آنهم به هزینه این مردمان هشیار موقعیت سنج ،صبور، معترض ،گرفتار معاش و نا توان از هر گونه برنامه ریزی برای خود ، ملک و ملتشان ، بچرخد و«این روال لجوجانه غیر اصولی و مخالف منافع ملیمان » را ، مناسب و پاسخگومی بینید آنهم  با یکدست شدن اخیر؟

* از سوئی دیگر با عافیت طلبی ها همراه با محافظه کاری حتی در طبقات میانی و فرهیخته با تعریف «خواص اشنا با معیارها ی مناسب روز » توام با نگرانی فردای اکثریت گرفتار معاش ، ایا نباید نگران بود که هر اقدامی مغایر مصالح واقعی مردمان ،موجب بدتر شدن وضعیت خواهد شد.

* مماشات و نشستن به امید دیگران ، حاصلش استمرارچنین ساختاری بقیمت نابودی ارزشها خواهد بود که تغییر شرایط «با همت اندیشمندان وطن خواه مردم دوست »با کنار بنهادن تفاوت سلیقه ها و اختلافات «مضحک درون سازمانی اغلب دوستان برآمده از فرهنگ خود محوری » لازمه ان ....

* برخورداری از توانمندی هشیارانه و خاصی  که «عملا  با تحریم انتصخابات ودادن  اراءسفید آنهم  در بهترین شکل ممکن با کمترین هزینه » هفته بگذشته بنمایش در آمد ، در همه فرصتها به راحتی میسور و دور از دسترس نخواهد بود که «کل نفس بما کسبت رهینه » و به فارسی «بجز از کشته ندروی »