در دو ماه گذشته، ما شاهد سه برآمد مهم بوديم. اولين و مهمترين آن تحريم انتخابات فرمايشی و امتناع دستکم ۵۸ درصد مردم از ريختن رای در صندوق های رای بنفع ليست حکومت بود.
دومين برآمد اعتصاب گسترده کارگران پيمانی صتعت نفت است که بيش از ۱۰۰ هزار نفر در آن شرکت دارند و بيش از يک ماه است که ادامه دارد.
سومين برآمد خيزش مردم خوزستان است . اعتراضها ابتدا به بیآبی در ۱۱ شهر آغاز شد و به سرعت به دیگر شهرهای این استان و به شهرهای شاهینشهر و یزدانشهر اصفهان، کرج، بوشهر، گناوه،جونقان، اليگودرز، بجتورد و سقز گسترش یافت.
خوزستان سرزمین ثروتمندی که بیش از ۸۵ درصد نفت کشور را تولید میکند، بیش از ۳۰ درصد آبهای کشور در آن جریان دارد، ۱۵ درصد محصولات کشاورزی کشور را تأمین میکند
یک پنج جمعیت خوزستان زیر خط فقر مطلق قرار دارند و میزان بیکاری جز سه استان اول کشور است و بحران بی ابی که خود داستان دیگری دارد. مجموعه اینها موجب طغیان مردم را فراهم می سازد
اعتراضات مردم خوزستان ابتدا با شعار عليه بی آبی آغاز شد. ولی در تداوم اعتراضات به شعار عليه جمهوری اسلامی، ديکتاتوری و خامنه ای فراروئيد.
شعارهای ضدحکومتی در تهران، تبريز و شهرهای ديگر هم تکرار شد. نارضايتی گسترده مردم، مسدود شدن راه تغيير از کانال صندوق های رای، بی کفايتی حکومت در اداره کشور، فساد ساختاری و حدت يافتن شکاف های اجتماعی، زمينه را برای فراروئيدن اعتراضات مردم به برآمد سياسی فراهم می کند.
عليرغم تيراندازی ها، کشتن ۸ تن از تظاهرکنندگان جوان و نوجوان، دستگيری های گسترده و حاکم کردن جو شديد امنيتی در تعدادی از شهرها، خانه گردی و قطع اينترنت، ارگان های سرکوب قادر شده اند که خيزش اعتراضی مردم خوزستان را تا حدودی فروبنشانند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید