رفتن به محتوای اصلی

شاعر و ناسیونالیسم موجود در آذربایجان
29.07.2012 - 19:03

نامه به یک شاعر

موضوع «شاعر و ناسیونالیسم موجود» مسئله توست. میکوشم نظرم را به صورت فشرده دربعد «عمومی و خصوصی» اینجا بیاورم.  تشریح مطالب را خودت میتوانی در منابع گوناگون پیگیری کنی . بهرحال این اندیشه من است - حال چه قبول افتد و چه در نظر آید.
 امیدوارم با دقت روی گزاره ها اندیشه کنی.

در آذربایجان ما «ناسیونالیسم» به اشکال میانه رو و افراطی رواج دارد و سیاست و ادبیات را در چنگ خود گرفته است.
شاعر و نویسنده آگاه به زمانه خود و ارزشهای جهانی ضمن تأیید «رفع تبعیض همه جانبه» ضرورت دارد که خود را از دایره تنگ ایده لوژی ناسیونالیسم که در انتهای خود میتواند به راحتی به دیکتاتوری و توتالیتاریسم و فاشیسم منجر بشود، رها سازد.

قلمزن آگاه، مستقل میاندیشد و در هیچ جمع ناسیونالیستی نمیگنجد و پیدایش نمیشود، او راه خود را میرود و میداند که ناسیونالیسم برای پیشبرد اهداف خود تبعیض و نیازهای مردم را وسیله قرار میدهد- به این دام نمیافتد.
او میداند این ایده لوژی علی رغم شعارهای خوب خوبش که از اینجا و آنجا وام گرفته بیگانه با دموکراتیسم-عدالت اجتماعی و رفع تبعیض همه جانبه به نفع توده های مردم است.

ناسیونالیسم در آذربایجان ما مستقیم و غیر مستقیم در تئوری و پراتیک به سوی امپراطوری ترک و ترکیه هدایت میشود- سخنان احمد داود اوغلو- وزیر امور خارجه ترکیه- از تئوریسین های این راه در مورد ایجاد نئوامپراطوری ترکیه قابل دقت است. و همینطور تشکل و گردهمایی های آذربایجانیها درآنجا. مانند اولین همایش «بین المللی ترکهای آزربایجان جنوبی» در آنکارا - ماه می 2012.  

در نوشته خود با عنوان «سیاست غیر مستقل : تفسیری بر نخستین همایش تشکل های آذربایجانی در آنکارا»  در این مورد چنین قید کرده ام:
« چرا این گردهمایی در اروپا به صورت مستقل - تنها توسط خود آذربایجانیهای تحت تبعیض و استبداد با همبستگی نمایندگان حرکات مدنی و دموکراتیک باکو و ترکیه- برگزار نشده است؟ بدون شرکت سیاست مداران دولتهای ترکی زبان؟
و اگر گزارش روزنامه «تودی زمان» ترکیه مبنی بر اینکه« اعضای این شورا از مقامات دولت کنونی باکو و ترکیه هستند» درست باشد- چرا این تشکلها، مستقل- بدون شرکت حکومتی های باکو و آنکارا- کار خود را پیش نمیبرند؟ تشکلهای آذربایجانی مستقل «در سازماندهی و سیاست» زیر تصویر رسول زاده و کمال آتاترک چکار میکنند؟»
در حقیقت شعار «استقلال» ابزاریست برای سوء استفاده از« اعتراض ضد تبعیض در آذربایجان» به نفع سیاستهای نئوامپراطوری گرایانه ی همسایه. یعنی بازی با خواسته ها و سرنوشت مردم تحت ستم آذربایجان.

آگاهی از این مسایل و آنالیز آنها لازمه ی کار هنریست. شاعر و نویسنده آگاه به قول زنده یاد صمد بهرنگی: «  راه زمان خود و اجتماعی را که در آن زندگی میکند به اندازه یک سیاستمدار و حتی گاهی بیشتر و بهتر از او میشناسد». مجموعه مقالات.

به تئوریهای نئوامپراطوریسم داود اوغلو در این بندها و در قسمت تکمیلی -پایین نوشته- دقیق شویم: 

[1-داود اوغلو: يجب علينا الهيمنة علی العالم العربي لاحياء الامبراطورية العثمانية
داوود اوغلو: برای احیاء امپراطوری عثمانی باید بر جهان عرب مسلط شویم.

2-داود اوغلو: يجب إسقاط حکومة بشار الأسد للهيمنة على العالم العربي
داوود اوغلو: برای تسلط بر جهان عرب باید حکومت بشار اسد را ساقط کنیم.

3-داود اوغلو: نزل القرآن في مکة وتمت قرائته في مصر الا أنه کتب ونشر على أيدي العثمانيين
داوود اوغلو: قرآن در مکه نازل شد و در مصر خوانده شد اما بدست عثمانی ها کتابت و نشر داده شد.

4-داود اوغلو: يجب علينا إحياء عظمتنا السابقة والدولة العثمانية نموذج فريد
داوود اوغلو: باید عظمت گذشته خود را احیاء کنیم و دولت عثمانی نمونه ای بی نظیر برای این کار است.

5-داود اوغلو: يجب علينا إحياء الدولة العثمانية دون تحريض الدول العربية
داوود اوغلو: باید بدون تحریک کشورهای عربی امپراطوری عثمانی را احیاء کنیم. ]

  نقل شده ازمقاله «نفرت اعراب از "امپراطوری جدید عثمانی"» - ایران گلوبال .* 

ناسیونالیسم موجود در آذربایجان نه قادر به ایجاد فدرالیسم است و نه استقلال. آن تنها میتواند وسیله ای برای سوء استفاده در راه امیال امپراطوریگرایان و نژادگرایان ترک باشد- چنان که هست.
 جریانی  ناسیونالیستی که آذربایجان را با «زا»  مینویسد متعلق به ناسیونالیسم افراطی ترک گرایی ست؛ و در مسیر یاد شده تلاش میکند.

راه آذربایجان ناسیونالیسم نیست بل دموکراتیسم بدون ناسیونالیسم است. با تکیه به زحمکشان یدی و فکری جامعه. رهایی آذربایجان بدون رهایی  همه ایران از استبداد و دیکتاتوری و تبعیض ممکن نیست.
ناسیونالیسم ایده لوژی و اهداف کلان سرمایه داران برای تصاحب قدرت و استثمار زحمتکشان آذربایجان با وسیله قراردادن ستم ملی و تبعیض است- بهمراه حاصه های نژاد پرستی و نژاد ستیزی.
 ضرورت دارد شاعران و نویسندگان آذربایجان با توجه به این مسایل راه دموکراتیک و آزاد اندیشی و عموم بشری و عدالت خواهی و رفع تبعیض خود را از این جریانهای موجود جدا کنند.

و اما در بعد خصوصی:
استعداد و زندگی قلمزن در مسیر آزمایش ایده لوژی ها- اینجا ناسیونالیسم- سوخته و تلف میشود. او  میتواند راه زندگی خصوصی و عمومی خود را در بیرون این جریانها بجوید.
با توجه به پرورش خصایل دموکراتیک در شخصیت خود از راه خودسازی و خود تربیتی در زندگی روزمره ؛ و درک عمیق ارزشهای جهانی و آزاد اندیشی. 
بدون تربیت دموکراتیک زندگی خصوصی دموکراتیک نیز ممکن نیست.

قلمزن با ایده لوژی ناسیونالیسم- نه میتواند مستقل بیندیسد و نه میتواند آزاد اندیش باشد ، چرا که در چهارچوبه اعتقادی آن منجمد شده است . او مجبور به تفکر دگماتیک است.
یعنی بدون تربیت و پرورش خصایل دموکراتیک در خود ، زندگی و تفکر دموکراتیک - بصورت نسبی، و آزاد اندیشی ،ممکن نیست.

شاعر و نویسنده ایکه گوشه چشمی به عرض اندام در فراسوی زادگاه خود و در بیرون مرزها دارد لازم است خود را از قید و بند اندیشه های محلی و ایده لوژیها برهاند.
شاعر و نویسنده ایکه همیشه در این یا آن جمع ناسیونالیستی میپلکد فاتحه اش خوانده شده است.
او زندگی خصوصی و عمومی خود را سوزانده و تباه میکند. شعر و نوشته ماندگار با این چشم اندازها و نگرشها پدید نمیاید.
لورکا و نرودا و جویس ها در این کوره راهها متولد نمیشوند.

-----------

* تکمیلی :«  مولفه های تشکیل دهنده دکترین عمق استراتژیک داود اوغلو را می توان چنین نام برد: ۱) ‌ترکیه باید نقش پررنگ، فعال(proactive) و متناسب با تاریخ پرشکوه گذشته و عمق جغرافیایی خود ایفا کند؛ ۲) برای اجرای بهتر آن می بایست بر روی قدرت نرم خود سرمایه گذاری کند. چرا که به نظر او کشورش با همه مناطق ذکر شده دارای روابط تاریخی و فرهنگی است؛ ۳)نهادهای سیاسی داخلی این کشور می توانند الگویی برای کشوهای این مناطق باشند؛ ۴)اقتصاد آن بازوی قدرتمندی برای پشتیبانی از این روابط است؛ ۵) باید در مدیریت بحران های منطقه ای و بین المللی نقش مهمی را ایفا کند؛ ۶) با همکاری اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه، نیاز به مداخله قدرتهای خارجی را از بین ببرد و ۷) به جای التماس و صرف هزینه های گزاف برای پیوستن به اتحادیه اروپا، باید روی کشورهای منطقه سرمایه گذاری کند مخصوصاً کشورهایی که زمانی جزء امپراطوری عثمانی بوده اند.»

نقل شده از : بررسی مولفه های دکترین “عمق استراتژیک” داود اوغلو- نوشته سعید شکوهی- مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC - ایران گلوبال
لینک: http://www.iranglobal.info/node/9627

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!