رفتن به محتوای اصلی

برهم‌زدن برجام همانا و به خطر انداختن آینده همان
01.09.2021 - 17:39
 
ابراهيم اصغرزاده*
سیاست خارجی دولت رئیسی اگر هدفش باز کردن درهای اقتصاد جهانی به سمت اقتصاد ایران نباشد، بقیه آن دیگر مهم نیست و کارایی نخواهد داشت. اینکه رئیسی با وزیرخارجه خود بتواند ابتکار خلاقانه‌ای در راستای سیاست خارجی داشته باشد معلوم نیست اما می توانم بگویم که همه راه‌ها به مذاکرات وین ختم می‌شود.
در حال حاضر بمبی به نام افغانستان در همسایگی ما قرار دارد و
زمانی می‌توانیم بازی را جلو ببریم و این بمب را خنثی کنیم که در آن به نتیجه برسیم. این سیاست نمی‌تواند بر مبنای سیاست تهاجمی و نگاه به شرق باشد.
نمی‌توان تنها به شرق بسنده کرد و مسائل کشور را حل کرد. سیاست نگاه به شرق کاریکاتوری است، چراکه اگر ایران با غرب رابطه نداشته باشد برای ما ارزشی قائل نیستند و این رابطه به رابطه‌ای تاکتیکی تبدیل می‌شود. همین ارتباط با همسایگان که مطرح می‌شود می‌بینیم که آنها در حال پیوند با اسرائیل هستند. وجود طالبان در شرق کشور بدین معناست که مسیر تعالی منطقه معکوس شده و رو به افول رفته است.
طالبان نیامده که دولت مدرن تاسیس کند؛ عجیب است که برخی از آن به عنوان جنبش‌اصیل یاد می‌کنند در حالی که این گروه ترور و خشونت را در پیش گرفته است. این اتفاق تحولات منطقه را تغییر خواهد داد و جریانات افغانستان فرا افغانستانی خواهند شد. همچنین بر ارتباط ایران با جهان خارج نیز تاثیر خواهد گذاشت. نگاه به شرق یک بازی است که باید آن را کنار بگذاریم. نه روسیه و نه چین حاضر نیستند جلوی بمب صدور تروریسم را بگیرند. هر دو در مرزها آسیب پذیر می‌شوند. اتفاق افغانستان و قدرت گیری طالبان یک اتفاق دیالکتیکی است.
در برابر اين حرف كه " قدرت بازدارندگی ایران در منطقه با وجود گروه های مقاومت افزایش یافته است" ، بايد توجه داشت که شوروی بزرگترین زرادخانه اتمی و تسلیحاتی را داشت و از قدرت بازدارندگی نظامی بسیار بالایی برخوردار بود. ضمن اینکه این قدرت شامل قدرت سخت نبود و شوروی آن موقع قدرت نرم بالایی نیز داشت و جهان کمونیزم جهان مترقی قلمداد می‌شد. تمام جنبش‌های آزادی بخش تمام نگاهشان به شوروی و حمایت‌هایش بود اما در نهایت بدون شلیک یک گلوله همچون برف آب شد. بدون اینکه حتی خبردار شود که چه اتفاقی افتاده است، چراکه در توهم قدرت به سر می‌برد چرا که نتوانست منابع اقتصادی را برای ماجراجویی‌های خود ایجاد کند.
نمی‌شود کشوری بگوید که بازدارندگی نظامی دارد و از طرفی اقتصاد کشور را نادیده می‌گیرد و مردمش در خیابان اعتراض می‌کنند و پای صندوق‌های رأی حاضر نمی‌شوند. حتی درک نمی‌کنند که چرا ایران در لبنان، سوریه و عراق حضور دارد.
وقتی قدرت بازدارندگی نظامی ارزش دارد که از پشتوانه مالی، اقتصاد پرتحرک و توسعه یافته برخوردار باشیم. حتی کسانی که در تشییع پیکر سردار شهید قاسم سلیما… شرکت کردند معتقد نیستند که حضور منطقه‌ای ایران باید آنچنان فشاری به ایران بیاورد که نتوانیم گوشت و مرغ کشور را تامین کنیم. حتی تأمین هویج و سایر مواد غذایی نیز دچار مشکل شود. بحث من این نیست که صفر و صدی به موضوع نگاه کنیم مثلا بگوییم نفوذ منطقه‌ای را کاملا تعطیل کنیم و به اقتصاد بپردازیم. مساله این است که منابع قدرت تغییر کرده است و تنها متعلق به وارد شدن به جنگ سرد نیست.
منابع قدرت تغییر کرده است
ایران را به شانگهای راه نمی‌دهند و چطور توقع داریم چین و روسیه متحد استراتژیک ایران باشند؟ چین از سال ۱۹۷۹ و انقلاب ایران همواره به دنبال این بوده که با آمریکا ببندد و زیر سایه آن حرکت کند. در ادامه بزرگترین شریک آمریکا شد و حالا نیز بزرگترین رقیب آمریکا است. با این حال چین ملاحظات خود را دارد و آن را به تهدید برای خود تبدیل نمی‌کند.
نگاه به شرق به عقیده من نگاه شکست خورده‌ای است. البته باید این را بگویم که ایران باید از ظرفیت‌های کشورهای آسیایی از جمله چین استفاده کند اما حرف اصلی من این است که آیا نگاه تک بعدی به چین مشکل ایران را در سیاست خارجی حل می کند؟ آیا قرار است مشکلات اقتصادی ایران در دولت رئیسی را حل کند؟
قطعا اگر آقای امیرعبداللهیان بخواهد درقالب یک سیاست ایدئولوژیکی و سیاست خارجی تهاجمی را در پیش بگیرد باید در نظر داشته باشد که این فقط مساله افغانستان نیست که بیخ گوش ایران ایجاد شده است. اگر بخواهیم به دستاوردهای کوتاه مدت، مُسَکنی اتکا کنیم و بگوییم حالا اندکی قیمت سکه و دلار کاهش یابد و گشایشی ایجاد شود اشتباه بزرگی است.
مهمترین دستاورد دیپلماتیک دولت روحانی که مردم بدان رای دادند این بود که تیم سیاست خارجی وی توانست ایران را از تحریم های شورای امنیت خارج کند. بنابراین می‌خواهم بگویم برهم‌زدن برجام همانا و به خطر انداختن آینده همان. متاسفانه مسئولان نتوانستند این ابهام را رفع کنند. یکی از اشتباهاتی که می‌شود این است که جریانی معتقد است که تمام منابع باید صرف مسائل نظامی شود. فکر نمی‌شود که اگر ملتی گرسنه و دچار شکاف طبقاتی شده باشد و از تبعیض مضمن رنج ببرد و حس نکند که در حکومت مرکزی سهم داشته باشد چگونه می‌تواند با یک ابزار نظامی و نگاه منطقه ای بازی را جلو ببرد.
ذهنیت جنگ سردی، ستیز با غرب یک نگاه محافظه کارانه است و جز تحریک اندیشه‌های مردم در کشورهای آزاد نتیجه نخواهد داشت. صحبت‌هایی که احمدی نژاد قبلا می‌کرد و از رابطه با آمریکای لاتین می‌گفت هیچ چیز برای ما نخواهد داشت. نگاه شرق نیز همین‌طور و تنها کاریکاتوری خواهد شد. آن هم در شرایطی که از بحران اقتصادی شدید، از واکسیناسیون ناقص و غیره رنج می‌بریم.
*گفت و گو در کلاب‌هاوس؛ «وزیرخارجه رئیسی چه خواهد کرد؟»
برگرفته از گزارش صبح ما
Kan være et billede af 1 person
 
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.