نقدی برنظریه مارتین سلیگمن و قیاس نتیجه این آزمایش با مردم شریف ایران توسط برخی از معاندین
04.09.2021 - 11:07
چندی پیش یکی از عزیزان قیاسی را با عنوان :(( آیا سگ های مارتین سلیگمن را می شناسید؟ )) در گروها منتشر کرد که مورد اعتراض بسیاری از عزیزان قرار گرفت، قضیه از این قرار بود که این شهروند که در مقام علمی دکتر معرف است ، با بیان آزمایش یک دانشمند با عنوان درماندگی آموخته شده که آن را بر روی تعداد سه گروه از سگ ها آزمایش کرده بود در نهایت به وضعیت بشریت و انسانها ربط داده که این دکتر عزیز با عرض معذرت از محضر مخاطبین گرامی وهموطنان گرامی ، در نهایت این نظریه را به ملت شریف و بزرگوار ایران ارتباط داده و بیان داشت : ((با کمال تاسف ما ایرانیان داریم با بدبختی هایی که به سرمان می آید سازش می کنیم ، ما ایرانیان داریم یاد می گیریم که با بدبختی کنار بیاییم و حاکمیت هم به خوبی تشخیص داده که عکس العمل مردم فقط سازگاری و غر زدن است ،!! اگر با این شرایط کنار بیاییم تنها چیزی که برای نسل ما باقی خواهد ماند نفرین و لعن نسلهای آینده خواهند بود!!)) و با این تمثیل می خواست بگوید مثلا ملت ایران نیز با چنین شرایطی سختی ها را تحمل می کنند !!
صرفنظر از اینکه طرح این نظریه به نوعی سیاسی و تحریک آمیز است ،در آنجا که می گوید اگر ما این وضعیت را تحمل کنیم مورد لعن آیندگان هستیم که مفهوم مخالف آن به عدم تحمل و.... لذا در این خصوص لازم دیدم که مطلبی هرچند کوتاه در نقد آن بنگارم ، اینجانب به این فکر می کنم چرا برخی افراد ادعای سواد دارند ولی هنوز متوجه نیستند که مؤمنان هرچه را از وحی رسیده باشد، به تسلیم میپذیرند و اگر مفهوم نص یا حکمت حکمی شرعی بر آنها پوشیده بماند، دانش آن را به دانایان واگذار و از انکار یا شک در نصوص خودداری میکنند در اینجا ذکر نکاتی منهجی ضروری است تا از این خطا ها دوری شود:
خداوند تبارک و تعالی در آیه شریفه 197 سوره مبارکه اعراف می فرماید :
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
و محققا بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی است بیادراک و معرفت، و دیدههایی بینور و بصیرت، و گوشهایی ناشنوای حقیقت، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند، آنها همان مردمی هستند که غافلاند
در اینجا می بینیم انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبيه حيوان است، ولى كيفيّت و هدف بهرهبردارى انسان از نعمتها بايد بهتر و بيشتر باشد، وگرنه همچون حيوان بلكه پستتر از اوست ،!!! انسان بايد علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببيند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمههاى باطنى و معنوى را بشنود.
حالا بحث اینجاست که وقتی خداوند تبارک و تعالی انسان های پست را به چهارپایان مقایسه می کند که سگ نیز علاوه بر داشتن ذات نجس از زمره چهارپایان است ، چرا باید کسی که ادعای علم (دکتر) دارد، مردم شریف ایران را به نتیجه آزمایش یک دانشمند ملحد و ندانم گرا تشبیه کند!!؟
چرا که باید بدانیم که علم و دین، هردو از نعمتهای خداوند متعال هستند و ستیزی میان آن دو وجود ندارد. در حقیقت هر دو مفهوم در دو زمینهٔ متفاوت قرار دارند و بە دو پرسش متفاوت پاسخ میدهند. علم بە سؤالات چیست؟ و چگونە؟و دین بە سؤال چرا؟ پاسخ میدهد. علم بە دنبال شناخت پدیدەهای طبیعی و مهارکردن آنها است؛ اما دین دلیلها را بازگو میکند، بهعبارتی، دین به ما میگوید: چرا انسان و وقایع وجود دارند؟ چرا انسان اینجا است؟ و هدف او در زندگی چیست؟ این درحالی است کە علم هرگز نمیتواند معلوم کند کە هدف از وجود انسان چیست؛ چراکه علم هرگز نمیتواند بە کلمه پرسشی چرا؟ پاسخ بدهد. هرگز پاسخ کلمات پرسشی چیست؟ و چگونە؟ با پاسخ کلمهٔ پرسشی چرا؟ یکسان نیست ، در گفتمان علم، بیان هدف یا پاسخ به این پرسش چرا این چیز چنین است؟ وجود ندارد، درحالیکه این پرسش بە پاسخ نیاز دارد و پاسخِ آن نیز در دین یافت میشود ،زندگی فقط خوردنوخوابیدن نیست؛ چنانکە استیون وینبرگ آن را تبلیغ میکند؛ بلکه ترکیبی از مادیات و معنویات است، بە این دلیل لازم است همراە با ماهیت وجود، بە دیگر جنبههای پدیدەها نیز توجە داشتە باشیم، از اینجا معلوم میشود کە اگر پرسش علم بە دین پایان دادە است؟ تحلیل عینی شود، نتیجەاش اشتباە خواهد بود!!! چراکه خود سؤال اشتباە است و هیچکدام از آن دو نمیتواند دلیل حذف دیگری باشد
سوال دیگر ما اینجاست که آیا عقل ما کامل است و هرچیزی که از نظر ما عقلانی باشد واقعا درست است؟ آیا ممکن نیست موضوعی از نظر ما کاملا غیرعقلانی باشد اما در عین حال درست باشد؟ در طول قرن ها این موضوع برای مسلمانان وجود داشته است و هرچقدر که جلوتر میرویم مطالب برایمان روشن تر می شود. مطالب فراوانی در قرآن و سنت وجود دارد که در گذشته مردم آن را مخالف خرد میدانستند اما بشرِ امروزی آن را به سادگی می پذیرد و کاملا عقلانی میداند،زیرا وقتی مسئله یا حکمی موافق یا مخالف عقل دانسته می شود؛ باید توجه داشت که آن عقل با توجه به شخص و تجربیات و دانسته ها و محیطی که در آن زیسته است، شکل گرفته و ادراکی نسبی است که ممکن است با گذر عمر، كسب دانش بیشتر یا تجربیات متفاوت تغییر کند ، در نتیجه عقلی که معیار سنجش قرار می گیرد، آنی و متغیر است. و هر آنچه را كه شخصی موافق عقل بداند، در سوی دیگر کسانی آن را مخالف بدیهیات عقلی خواهند دانست.
لذاقیاس صورت گرفته از اساس غلط است زیرا حوزه ی دین و حوزه ی علم کاملا" از یکدیگر جداست دین قوانینی را وضع می کند تا دانشمندان فعال در حوزه ی علم استفاده ای درست از امکانات و تخصص شان داشته باشند، در واقع دین روح خدمت رسانی به تمام بشریت است و ابلاغ دین برای تمام افراد و اقشار است، دین اسلام هرگز با علم مخالفت نداشته و نخواهد داشت زیرا متون اصلی آن مشوق مردم برای دنبال کردن علوم تجربی هستند ،ذهنیت نادرست برخی اسلام ستیزان بخاطر تاثیرات غلط حاکمیت کلیساست
که در قرون وسطی بر مردم اروپا تحمیل شد و هرگز برای اسلام صدق نمی کند.پس نباید ما فریب اینگونه آزمایشات سطحی که مثلا انسان را با چهارپایان که فاقد عقل و خرد هستند، با انسانی که دارای قوه عقولیت و تصمیم گیری و اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند بر روی زمین است مقایسه کنیم و سپس در کمال شرمساری این قیاس را به ملت شریف ایران ربط دهیم در حالی که ملت ایران اگر در تنگناهی قرار گرفته اند به واسطه ستمی بوده که از طرف همین غربیان و خداناباوران بی دین و ملحد صورت گرفته است و خداوند متعال در قرآن به کرات مسلمانان را به صبرو بردباری در سایه عبادت الهی سوق می دهد چنانکه در آیه 153 سوره مبارکه بقره می فرماید :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ای اهل ایمان، (در پیشرفت کار خود) از صبر و مقاومت کمک گیرید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا با صابران است ، چگونه می شود که خدای تبارک و تعالی مومنان را به صبر و بردباری تشویق می کند ولی امثال (دکتر) نظر می دهند که تحمل این وضعیت باعث می شود که نسل های آینده ما را لعنت می کنند !! اینگونه تفکرات و اندیشه ها جز از زبان لیبرالها ،سکولارها ، لایکها و مادیگرایان خارج نمی شود ، که همه چیز را بر پایه مادیات می بینند تا جایی که خصایص انسانی را نیز با چهارپایان و نجاساتی مثل سگ قیاس می کنند .................
به قول مولانا :
شبهه ای انگیزد آن شیطان دون *** در فتند این جمله کوران سر نگون
پای استدلالیان چوبین بود*** پای چوبین سخت بی تمکین بود
*خبرنگار
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید