آقای وزیر بهداشت، قیمت به کرسی نشستن شما جان چند نفر از مردم سرزمین ماست؟
شهربانو امانی
تجربه نشان داده است که در هیچ سپهر سیاسی و در هیچ کشوری با بخش حداقلی جامعه نمیتوان کشور را اداره کرد. در کشور ایران دو جریان شناخته شده وجود دارد که سابقه و تجربه جدی دارند و کارنامه هر دو جریان نیز در اداره کشور مشخص است لذا عدهای تلاش کردند و با حذف نیروهای اصلاحطلب و مدیران توانمند پیروز شوند و دولت تشکیل دادند و امروز میتوانند بدون بخش مهمی از جامعه کشور را اداره کنند، تجربه از سال ۸۴ نشان داد که قطعاً باید از تجارب بشری استفاده کرد. آن هم در زمان انفجار دانش و علم و ارتباطات و رسانه.
متاسفانه با عملکردی که از سال ۹۶ شروع شد و انتخابات سال ۹۸ مجلس شورای اسلامی و بعد از آن ریاست جمهوری و شوراها، در واقع با بحث حذف نیروهای اصولگرایان معتدل مانند آقای لاریجانی، انتخابات با حضور حداقلی مردم برگزار و دولت تشکیل شد و تاکنون دولت سیزدهم در روزمرگی گرفتار است و هیچ برنامه مشخصی برای اداره کشور ندارد.
آقای وزیر بهداشت دولت سیزدهم، بهرام عین اللهی، قیمت به کرسی نشستن شما جان چند نفر از مردم سرزمین ماست؟ که یک زمانی درخواست ممنوعیت ورود واکسن را میدهید و امروز با افتخار از واردات واکسن خبر میدهید.
متاسفانه آن چیزی که از تیم اقتصادی دولت شنیده میشود، طرحهای تئوریک مانند ایالتی و ولایتی کردن کشور است که آقای محسن رضایی به عنوان معاون اقتصادی مطرح میکنند، ایشان باید بگویند درآمد کشور و مزیت اقتصادی و سرمایهگذاری کشور در دولت سیزدهم چیست و چگونه کشور را اداره خواهند کرد.
اگر همه جریانهای سیاسی و همه مدیران توانمند جمع شوند، شرایط کشور به گونهای است که میتوان بر برخی از ابرچالشها غلبه کرد.
پس از انتخابات سال ۹۲ اعتقاد بر این بود که با دولت تدبیر و امید، کانال ارتباطی بین بخش سخت قدرت و بخش مهمی از جامعه سیاسی کشور که اصلاحطلبان هستند میتواند وارد گفتگو و گفتمان شود کما اینکه با به نتیجه رسیدن برجام، بحث گفتوگوی ملی و گفتوگوی داخلی مطرح شد. اما در مجموع بخش سخت قدرت معتقد است که با همین روال میتوان کشور را اداره کرد و در واقع بعد از انتخابات ریاست جمهوری، آقای رئیسی هم با کاندیداهای پوششی نشست داشتند و هم با آقای همتی و همچنین از دفترشان با برخی از اصلاحطلبان تماسهایی گرفته میشد، اما طبیعتاً مشاوران و برخی از سیاسیونی که آقای رئیسی را روی کار آوردند و پیروز انتخابات کردند، تمایلی ندارند که آقای رئیسی دولتی فراگیر تشکیل دهد و با اکثریت جامعه ارتباط کاری و مشورتی داشته باشد.
بنابراین علیرغم پیغامهایی که داده شده بود، در بحث بستن لیست کابینه مشخص شد که از کدام طیف و چگونه باید کابینه به مجلس معرفی شود و شاهد بودیم که همانگونه که پیام میزان مشارکت پایین مردم در انتخابات و آرا باطله و شرکت نکردن بیش از ۵۰ درصد مردم در انتخابات، شنیده نشد، آقایان گفتند در بر همان پاشنه خواهد چرخید که ما میخواهیم؛ لذا اینکه آقای رئیسی بخواهد و یا بتواند و یا بگذارند که با کارشناسان مهم از هر طیفی در اداره کشور بهره ببرد، بعید است و کارشناسان ضعیفترین دولت چهل سال اخیر را دولت آقای رئیسی میدانند.
پیش بینی این بود در زمانی که آقای روحانی در قدرت بود و حتی قبل از دولت دوازدهم و پس از انتخابات ۲۹ اردیبهشت سال ۹۶ روحانی با توجه به تجاربی که از روسای جمهور قبل از خود دارد، نه به سرنوشت آقای خاتمی و نه به سرنوشت آقای احمدینژاد دچار نشود یعنی خط میانهروی و اعتدال را دنبال کند تا بتواند گفتمان اعتدال را پیش ببرد، اما تا به امروز من ندیدم که آقای روحانی موضع گیری کند.
در مورد احتمال تشکیل حزبی جدید توسط حسن روحانی و علی لاریجانی، بايد گفت كه نجات و توسعه کشور بدون اصلاح امور امکان پذیر نیست کما اینکه شعار همه کاندیداها اصلاح طلبانه است، اما اکثراً وقتی به قدرت میرسند و بر کرسی انتخابی مینشینند میگویند ما حزبی نیستیم؛ ضمن اینکه قانون احزاب در کشور ذیل منویات وزارت کشور است و از دوره آقای احمدی نژاد تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی دچار خلسه شد و امروز انتخاب شوراهای مرکزی حتی عضوگیری احزاب نیز با محدودیت جدی مواجه است و اینها مشکلات سیاسی کشور است و من پیش بینی نمیکنم که این افراد حزبی تشکیل دهند.
*برگرفته از گفت و گو با ایلنا
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید