42 سال پیش نوشتم :آی مسلمانها، یك نفر دارد میسپارد جان!
30.09.2021 - 23:08


دهم اکتبر روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام است. من در ۴۲ سال گذشته ده ها مقاله در باره اعدام نوشته ام و در هر یک به مساله اعدام از زاویه یا زوایای خاصی پرداختهام. اولین مقاله را در پاییز سال 1358 و بلافاصله پس از اشغال سفارت آمریكا و سقوط حكومت بازرگان كه به ایران باز گشته بودم نوشتم. ماشین اعدام صادق خلخالی همچنان كار میكرد و پس از خرد كردن عمده رهبران رژیم شاه به جان مطرودان اجتماعی و از جمله معتادان و روسپیان افتاده بود. قتل دو روسپی را كه به فرمان خلخالی صورت گرفته بود بهانه كردم و مقاله محترمانهای تحت عنوان «آی مسلمانها، یك نفر دارد میسپارد جان!» نوشتم و علیه مجازات اعدام استدلال كردم. در این مقاله به خصوص با استناد به آیاتی از قرآن و با تكیه بر «روحانیت» روحانیان از آنان خواستم كه جانب روحانیت و انسانیت را بگیرند، رحمت و شفقت را بر سختگیری و خشونت برگزینند و در كشتن آدمیان احتیاط را رعایت كنند و از آن دست بكشند. مضمون مقاله و این كه اصولا در آن فضا نوشتاری از این قبیل میتوانست كمترین تأثیری داشته باشد یا خیر، موضوع این نوشته نیست - مهم آن است كه این مقاله در طول چند هفته به ترتیب به سه روزنامه تحت كنترل «لیبرالهای» آن روز، یعنی كیهان (تحت كنترل آقای ابراهیم یزدی)، میزان (ارگان نهضت آزادی) و انقلاب اسلامی (آقای بنیصدر) عرضه شد و هركدام به بهانهای از نشر آن سر باز زدند.
طرح مسئله لغو اعدام در داخل كشور البته كار آسانی نبوده است. و درست در روزهایی که شعار «اعدام باید گردد» همه جا را پر کرده بود و مخالفان «مترقی» جمهوری اسلامی نیز به کشتارهای خلخالی دست مریزاد میگفتند و خواهان برخورد «قاطعتر» او بودند، عدم درج مقاله فوق تعجب آور نبود. بار دوم، تلاش نویسنده كه پس از یك فاصله طولانی ٢٠ ساله صورت گرفت موفقتر بود و به نشر مقاله كوتاهی در روزنامه نشاط در سال ١٣٧٨ منجر شد. ولی نشر آن بهانهای برای سركوب مطبوعات به دست مخالفان اصلاحات داد و به توقیف روزنامه و دستگیری و زندانی شدن سه تن از دستاندركاران آن آقایان باقی، شمسالواعظین و صفری انجامید.
در همین فاصله تلاشهایی به عمل آمد تا شاید نیروهای سیاسی داخل كشور نیز به پیكار علیه مجازات اعدام بپیوندند. از جمله «گروه ایرانی حقوق بشر» (كه من افتخار عضویت آن را داشتم) در سال ١٣٧٤ فراخوانی برای لغو اعدام در ایران صادر كرده و از همه سازمانهای سیاسی ایرانی خواسته بود كه به این فراخوان پاسخ مثبت دهند و متن این فراخوان را برای سه سازمان سیاسی داخل كشور نیز فرستاد. از این سه تنها یكی، حزب ملت ایران به رهبری زندهیاد فروهر، به این فراخوان پاسخ مثبت داد. دو تشكیلات دیگر، از جمله نهضت آزادی ایران، هیچگاه به پیام گروه پاسخ ندادند. صرف نظر از مواضع این سازمانها در مورد مجازات اعدام، به روشنی اعلان صریح هر گونه موضع علیه این مجازات در فضای سیاسی ایران در آن هنگام نیاز به حدی از شجاعت داشت كه غالب این سازمانها فاقد آن بودند.
این فضا در دو دهه اخیر و به خصوص پس از مقاله روزنامه نشاط در سال ١٣٧٨ كه این تابو را در هم شكست در حال تغییر بوده است. نویسندگان متعددی به مناسبتهای مختلف بحث اعدام را در روزنامهها پیش كشیدهاند و روزنامهها و خبرگزاریها بارها انتقادهای سازمانهای حقوق بشری از ادامه مجازات اعدام در ایران را منعكس كردهاند.
در این مورد به خصوص باید از تلاشهای پیوسته و محققانه آقای عمادالدین باقی باد کرد كه پس از تجربه روزنامه نشاط و تحمل زندانی سنگین به خاطر دفاع از درج مقاله علیه اعدام، به فعالیتهای حقوق بشری روی آورده، و در یك سلسله کتاب ها، مقالات و گفتارهای تحقیقی به زمینهسازی فرهنگی علیه مجازات اعدام، به خصوص از دید مذهبی و فقهی، پرداخته است و به این بحث در فضای سیاسی و اجتماعی ایران دامن میزند.
اکنون به مناسبت دهم اکتبر روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام در ده روز آینده گزیده ای از ده ها مقاله در باره اعدام را که در ۴۲ سال گذشته نوشته ام و در هر یک به مساله اعدام از زاویه یا زوایای خاصی پرداختهام این جا بازنشر میکنم. امیدوارم آنها را بپسندید.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید