همه میمیرند! یکی در برابر یکی نوکر استبداد!
21.10.2021 - 16:49
داود رحمانی، رئیس زندان قزل حصار کرج در دهه شصت که عاملیت و آمریت جدی در شکنجه و قتل زندانیان سیاسی داشت، در اثر بیماری مرد.
یاد خاطرهای از او افتادم برای اواسط دهه هفتاد.
پدرم بخاطر مشکل با او و باندش در بازار، مغازه و کارگاه را داد اجاره و رفت خانه نشست. سال۷۶ که خواستم انبار را بکنم ستاد، گفت ببینم میتوانی کاری کنی این داوود و اون رفیق اسداللهش (لاجوردی) پدرت را در بیاورند یا رویشان کم میشود.
گذشت تا بعد دوم خرداد که در حیاط مسجد شاه دیدمش.
تازه وضو گرفته بود و با پاشنههای خوابیده و لخ لخ کنان میرفت نماز. یک لحظه بازویم را گرفت. یخ کردم! اصلا نگاهم نکرد. هرلحظه منتظر اسدالله بودم برسد و با رفیقش قبل نماز اول وقت گوشمالی اساسیام بدهند و حرف پدرم تعبیر شود. اسدالله هر روز با دوچرخه هرکولسش میآمد در مغازهاش و همسایههایش میگفتند با خودش هم قهر است.
حاج داوود گفت «هرچه خواستی کردی، این یارو هم رأی آورد، اما بساطت رو جمع کن! اینجا بازار مسلمینه، فکر نکن میزاریم اینجا هم قرتی بازی راه بندازید، اینو به اربابات هم بگو که اینجا حرمت داره»
گفتم اربابم کیه حاجی؟، اوستام؟ بابام؟
فهمیدم بهش برخورده و فکر کرده دستش انداختهام. گوشهایش سرخ شد.
گفت وقتی بنیصدر اومد از خونواده خود منم رفتن دنبالش. فکر کردن ما رو میزنن کنار و مملکت مسلمونا رو میدیم دست یه مشت بچه قرتی کمونیست. اما به دو سال هم نرسید.
دو انگشتش را جلوی چشمهایم گرفته بود و چنان با عصبانیت تکانشان میداد که انگار میخواست بکند در چشمم! بازویم را بزور کشیدم.
دوباره تکرار کرد: «یادت باشه پسر رزاق، ۲سال! ببین بعدش اونا کجان و چی شدن و این مملکت کجاس! لچک سرش کرد در رفت. جوونای مثل تو هم هر روز اومدن گفتن اشتباه کردن. خودم مسلمونشون کردم»
با آرامش حرف میزد اما وقتی گفت این مملکت، پایش را کوبید زمین.
حاج داوود امروز مرد، یکهفته بعداز بنیصدر!
مثل همه که میمیرند، اما با فرقهای خیلی بزرگ. نام یکی با تمام اشتباهاتش، بالاخره در برابر استبداد ماند و دیگری نوکر استبداد. اما ظلم و جنایتی که در حق این مملکت و جوانانش شد، هیچوقت از تاریخ این مملکت پاک نمیشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
کیانوش توکلی
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید