نهادهای بالادستی لطفا سوراخ‌ دعاها را ببندند. چرا که برخی‌ها سوراخ دعا را پیدا کرده و برای این‌که از این سوراخ دعا‌ها عبور کنند، زبان‌شان را به نام‌های رمز عبور آغشته می‌کنند تا به دایره قدرت وارد شوند. بر همین اساس به چنین قشری دوستان و دوستداران زبانی و نانی اطلاق می‌شود.

در حکومت‌های دینی و حکومت‌هایی که تعهد بر تخصص ارجحیت دارد، تشخیص موافق و مخالف خیلی سخت است. حکمرانان بپذیرند چنین فضایی بهترین عرصه برای جولان و اثربخشی پروژه نفوذ است. چرا که با مقداری ریش، پیشانی تا حدودی متورم، دو عدد انگشتر و تسبیح و تکرار برخی عبارت‌ها مثل دعا کنید شرمنده شهدا و ...نباشیم و از این دست ادبیات‌ها، از بسیاری موانع می‌شود عبور کرد.

متاسفانه سال‌هاست یکی از مشکلات اساسی مملکت فرزندان برخی مسئولان و عروس و دامادهای‌شان است. بنابراین باید پذیرفت پدیده آقازادگی اشتباه است. عنوان خانم‌زادگی قابل پذیرش و درست است چرا که تا به اکنون هیچ آقایی نتوانسته بر خلاف چرخه طبیعت چیزی را زایش کند. بنابراین پدیده خانم‌زادگی و متعلقات آن یعنی عروس و دامادها تبدیل به آفت و آسیب جدی شده است. به تعبیری چنین قشری تبدیل به عناصری جامعه کُش و یا همان نخبه کُش شده‌اند. بنابراین اصطلاح داماد سر‌خانه و آورده‌های بدون زحمت، باعث شده که اکثریت جوانان مملکت دیدگاه‌شان نسبت به ازدواج پرهزینه تغییر کند. بر همین اساس به دنبال ازدواج‌هایی هستند که برای‌شان سکوی پرش شغلی و پولی باشد. پس در چنین شرایطی اگر حکمرانان تعداد مسئولان را به تعداد جوانان مجرد مملکت کنند، شاید بحث ازدواج نکردن جوانان به دلیل بیکاری، ناامیدی، افسردگی و ...حل شود.

امیدوارم بیان این طنز تلخ باعث شود تا حکمرانان در هر سطحی که هستند، بپذیرند که برخی عملکردهای‌شان، بسیاری از معانی و مفاهیم اصیل را دچار تغییر و تبدیل کرده است. شعر" نابرده رنج گنج میسر نشود- مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد" شاید مصداقی باشد برای دامادها و عروس‌ها و همچنین فرزندان مسئولانی که خیلی مفت و ارزان و از طریق بالا‌رفتن از قواره پدر و پدر زن و پدر شوهرهای‌شان به مواهب دنیا دست پیدا می‌کنند. چرا که طبیعت به دلیل هوشمندی ذاتی‌اش، حق‌ها را تقسیم می‌کند. چیزی که حق کسی نباشد، طبیعت سرانجام خواهد گرفت و چیزی هم اگر حق کسی باشد، طبیعت خواهد داد.

بنابراین مسئولان و فرزندان و داماد‌ها و عروس‌های‌شان در جیک‌جیک مستان، به فکر زمستان هم باشند چرا که چرخ گردون می‌چرخد.

*روزنامه‌نگار