رفتن به محتوای اصلی

گوشه هایی از خاطرات زندان
08.12.2021 - 18:09

زندانی سیاسی سرشناس، هاشم خواستار، که در زندان «وکیل آباد» مشهد دربند است، گوشه هایی از رخدادهای زندان و برخورد های خود با بازجویان را بازگو می کند.

*    *    *    *

نکته هایی از کلاس درس فاشیسم دینی بچه بازجو، معاون اداره اطلاعات، بازجوی آقای نوری زاد، سال ۹۸
۱ــ فیلم همراه با چای و میوه
بارها مرا چشم بسته از سلول انفرادی به اتاق بازجویی برده و ضمن دادن چایی و میوه برای ارشادم فیلم نشان می‌دادند. قلم و کاغذ هم می دادند تا نکته ها را یادداشت کنم. فیلم ها اکثرا از رحیم پور ازغدی و شهریار زرشناس بود که به اصطلاح به دانشجویان بسیجی درس می دادند. اگر بپرسید که چه تدریس می کردند ،در دو کلمه می گویم فاشیسم دینی! بر روی کاغذ نوشتم: هر انقلابی که آزادی را حذف و نابود کند آن انقلاب به زودی نابود می شود .بچه بازجو فوراً عکس العمل نشان داد که دقیقا درست است! گفتم: من برای چی اینجا هستم ؟! ایران از نظر آزادی از هفت نمره ۱ هست( یعنی از ۲۰ کمتر از ۳) بچه بازجو به دست انداز افتاده، سکوت مرگباری کرد . مرگ چی؟! مرگ نظام آخوندی و تولد نظام مبتنی بر آزادی و دموکراسی و رای مردم که هر کس بتواند رای دهد بتواند کاندید نیز بشود.

۲- داستان ۱۳ آبان
روز ۱۳ آبان طبق معمول با چشم بند مرا به اتاق بازجویی بردند. بچه بازجو با تاکید گفت : ضمنا امروز ۱۳ آبان است. گفتم بله سپاه هرسال مثل امروز دو اتوبوس به هنرستان ما می فرستاد تا دانش آموزان را به خیابان ها برده و شعار مرگ بر آمریکا سر دهند . گفت: دوستان شما گفته اند که مردم در ۱۳ آبان به حرکت درمی آیند. گفتم: دوستان اختیار شان را دارند، اما شکی نیست که مردم به حرکت در خواهند آمد . اواخر آبان بود که برعکس شب‌های گذشته که گاه گاهی درسلول ها باز و بسته می شد آن شب با ترق و تروق مرتب درب سلول ها باز و بسته می شد. آن شب زباله ها را هم نبردند جالب است دیگر برای بازجویی و تماشای فیلم هم مرا نبردند. در آذر ماه ۹۸ بود که مرا به اتاق آقای نوریزاد بردند . آقای نوریزاد گفت بخاطر گران کردن بنزین قیام همگانی صورت گرفته و تعدادی را به اتاق مانیز آورده، امازیاد آنها را نگه نداشتند و بردند .
به گفته بازجوی ایشان در شیراز تنها یک پمپ بنزین سالم مانده!
درتهران مردم به فروشگاهها حمله کرده و از لامپ و کلید و پریز آن نگذشته اند.
تعداد زیادی از شهرها همچون کرج و ماهشهر بسیار کشتار داده .
گفتم: عجب! پس ترق و تروق درب سلولها آن شب به خاطر قیام مردم بوده است. پایان شب سیاه سفید است. اندکی صبر سحر نزدیک است.

۳-امیدوارم گریه های تورانبینم
هرزمان بچه بازجو مرا عصبانی می کرد به او می گفتم امیدوارم گریه های تو را نبینم.
داستان ازاین قراراست:
شاهپور بختیار ــ آخرین نخست وزیرشاه ــ به زنده یاد طاهر احمدزاده که بعدا اولین استاندار خراسان شد تلفن کرده که به پادگان برو و تعهد بده که فردا(اواسط بهمن ۵۷)مردم در تظاهرات سراسری به موسسه های دولتی حمله نخواهندکرد. طاهراحمدزاده می گویدتا وارد پادگان شدم و چشم یک سرهنگ به من افتاد شروع به گریه کرد! پرسیدم چراگریه می کنی ؟! با شرمندگی و گریه گفت :من شما را محاکمه کرده ام. احمدزاده صورتش رامی بوسد.
آهای بچه بازجوها و... امیدوارم گریه های شما را نبینم!

۴-تجمع باپلاکارد؟!
درمقابل حرفهای زور و بی حساب و منطق بچه بازجو که در ایران آزادی است، نوشتم مردم آمریکا در اعتراض به دولت شان سه ماه در وال استریت تجمع و اعتراض و پیاده روی کردند و شهردار نیویورک از آنها پذیرایی و برایشان دستشویی سیار گذاشت و در آخر معترضین بدون کوچکترین درگیری و بازداشتی به خانه هایشان رفتند. اما ما تنها ۱۴ نفر در اعتراض بحکم ظالمانه دوستمان آقای جعفری( ده سال حبس) در جلو دادگستری جمع شدیم و اطلاعات همه ما را بازداشت کرد. بچه بازجو فوراً گفت: با پلاکارد؟! گفتم بله با پلاکارد. مگر پلاکارد چی هست؟ تکه مقوایی که متنی بر روی آن نوشته شده است. بچه بازجو سکوت کرد ، سکوت مرگباری که دلم به حالش سوخت. به زودی ملت قهرمان ایران گریه های بسیاری را خواهد دید.

۵ -باز هم فیلم و نمودار
همانطور که گفتم بسیار فیلم و نمودار نشان می داد که ثابت کند ایران از نظر مخابرات و مقالات و موشکی و زیردریایی و... بسیار پیشرفت کرده است. نوشتم از نظر مخابرات از میان ۱۳ کشور منطقه، رتبه ۱۲ و تنها از افغانستان جلوتریم. از نظر مقاله اگر نتوانیم از آن در صنعت استفاده کنیم باید مقاله را به زباله دان انداخت، چه ارزشی دارد؟ از نظر نظامی که بکشیم و کشته دهیم و هیچ دستاوردی نداشته باشیم و تصور کنیم که می‌توان امپراطوری باطل شیعه صفوی را احیاء و زنده کرد بسیار احمقانه است. کشور سنگاپور تا حدود ۶۰ سال پیش مستعمره انگلیس بوده و اکنون درآمد سرانه اش از آمریکا و انگلیس هم بیشتر و بسیار پیشرفته است.

اتفاقاً نخست وزیرش خانم حلیمه یعقوب یک زن مسلمان محجبه است. بچه باز جو فوراً گفت حکومت سنگاپور الهی نیست حکومت ما الهی است. گفتم مشهد تایلند خاورمیانه (فاحشه خانه) شده است، آن وقت حکومت ما الهی است؟! نوشت شما دفاع از مستضعفین را قبول ندارید؟ نوشتم در ایران مستکبر مستکبر تر و مستضعف مستضعف تر شده است.

بچه بازجو سکوت کرد. پررویی و وقاحت تا کجا!؟

۶- دموکراسی اسرائیل
ظاهراً مأموران اطلاعات در نشستی که در سال ۹۴ در حراست آموزش و پرورش با من داشتند گفته بوده ام که در اسرائیل آزادی و دموکراسی هست. بچه بازجو پرسید آیا هنوز چنین اعتقادی دارم .گفتم: بله برای اینکه در کشورهای آزاد و دموکراتیک پشت رئیس جمهور و نخست وزیر و نمایندگان مجلس یک حزب وجود دارد که در رقابت انتخاباتی پیروز شده است. حال پشت رئیس جمهور ها و نمایندگان مجلس در ایران از ابتدا تاکنون کدام حزب بوده و هست که ادعا می کنی در ایران آزادی و دموکراسی هست و در اسرائیل استبداد و دیکتاتوری است؟ وجه مشترک تمام دیکتاتورها مادام العمر بودن آنهاست واحزاب و نشریه های ریشه دار از مشخصات بارز دموکراسی های پیشرفته است .در ایران کدام حزب و نشریه ریشه دار وجود دارد؟ از انقلاب مشروطیت تا امروز دیکتاتورهای ایران به ترتیب محمد علی شاه، (احمد شاه دیکتاتور نبود) رضا شاه، محمد رضا شاه، آقایان خمینی و خامنه ای هستند. حال بفرما دیکتاتورهای اسرائیل تا امروز چه کسانی هستند؟ حزب کارگر از احزاب ریشه دار مدت‌ها بر اسرائیل حکومت می کرد. اما مدت‌هاست که دیگر رای نمی آورد. این دموکراسی نیست پس چیست!؟

۷- چرا در جنگ شرکت نکردم؟
در آذر ماه از انفرادی به اتاق عمومی که آقای نوری زاد در آن بود منتقل شدم به آقای نوری زاد گفتم به زودی زندانیان دیگر که اکثراً در رابطه با روزنامه شهرآرای مشهد هستند را خواهند برد و بردند. یک روز معاون سیاسی امنیتی اطلاعات با بچه بازجو و بازجوی آقای نوری زاد وارد اتاق شدند آقای معاون اطلاعات در ضمن صحبت ها از من انتقاد کرد که چرا به جبهه نرفته ام؟( آقای نوری زاد بعداً گفت در آن موقع عصبانی بوده و ابروها را در هم کشیده) آقای خواستار همانطور که در کلاس درس با تعدادی شاگرد سر و کار داشته ایران و دنیا را کوچک و کلاس درس می بیند.(نقل به مضمون). اقرار کرد از این که مرا به بیمارستان روانی برده‌اند به من ظلم کرده اند . بارها گفته ام و باز هم میگویم اگر آقای خمینی به حرف سفیرش در عراق آقای دعایی گوش کرده بود جنگی صورت نمی گرفت. در ابتدای جنگ هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا گفت دو کشور ایران و عراق از دشمنان آمریکا هستند، همدیگر را ضعیف کنند به نفع ماست. این جنگ پیروزی ندارد. انور سادات رئیس جمهور وقت مصر نیز گفت هیچ کدام در جنگ پیروز نمی شوند اقتصاد هر دو ضعیف میشود. اما آقای خمینی حرف از ادامه جنگ تا ۲۰ سال زد و جنگ را نعمت شمرده و جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم سر می‌داد که ناگهان اعلام کرد من جام زهر را نوشیدم و آتش بس را قبول کردم!! حال با کدام استدلال باید در جنگ شرکت می‌کردم؟! شعار دانشجویان در ۱۶ آذر بدرقه راهشان کردم از خراسان تا تهران معلمان در زندان فورا معاون گفت کدام دانشگاه دانشگاه سمنان

- بازجوی آقای نوری زاد و جنبش دانشجویی رژیم شاه
بازجوی آقای نوری زاد هرچند مدت احوال ایشان را می پرسید و چند بار پیام داد که در صورت موافقت مسئولین دوست دارم که آقای خواستار از جنبش دانشجویی رژیم شاه برایم بگوید و بالاخره سه یا چهار جلسه از جنبش دانشجویی دانشگاه ارومیه ( ۵۱-۵۵) برایش گفتم .یکی از سوالاتش این بود آیا دانشجویان به نفع امام هم شعار می دادند؟ گفتم بله شعار درود بر مصدق سلام بر خمینی درود بر مجاهد سلام بر فدایی از شعارهای همیشگی دانشجویان بود. اما آقای خمینی مزد تمام آن دانشجویان چه مذهبی و چه غیر مذهبی را داد و همه را اعدام کرد .(مسعود حاجیان از تهران، سعید مرآت از مرند و ساکن تهران، مرتضی نبی اللهی از تبریز ،عباس قبادی از بابل، عادل قربانی از اردبیل ،سیروس قصیری از سنندج، مهدی مقتدری از جهرم فارس و ...)

۹- زندانیان اعدام شده تابستان ۶۷ از بهترین فرزندان ملت
بچه بازجو برگه کپی نشانم داد که در یکی از مصاحبه ها و یا مقالات هم گفته و یا نوشته بودم زندانیان اعدام شده تابستان ۶۷ از بهترین فرزندان ملت ایران بودند. چند بار با عصبانیت بر روی کلمه بهترین مانور داد و تکرار کرد که نوشته و یا گفتم بهترین و از من خواست امضا کنم. طبق معمول فوراو با عصبانیت امضا کردم. من فقط ملت قهرمان ایران را به شهادت و قضاوت می گیرم که نظر شما چیست. با نظرم موافقید که زندانیان سیاسی اعدام شده تابستان ۶۷ از بهترین فرزندان ملت ایران بودند؟

۱۰ــ رژیم چنج در کار نیست!
بچه بازجو جهت اطلاع من‌گفت که ظریف وزیرامور خارجه به کنفرانس هفت کشور صنعتی رفته( بدون دعوت) و با ماکرون رئیس جمهور وقت فرانسه ملاقات و چندین بار تکرار که رژیم چنج در کار نیست !! در دل خندیدم، اگر رژیم چنج در کار باشد علنی نمی کنند و به شما نمی گویند. بیاد کنفرانس گوادلوپ سال ۵۷ افتادم که بعدها رئیس جمهور وقت فرانسه بیان کرد که در آن کنفرانس تصمیم گرفته شد که از رژیم شاه حمایت نشود، که حدود یک ماه بعد رژیم شاه سقوط کرد. در دل گفتم از کجا معلوم که آنها نیز تصویب نکنند رژیم ملاها در ایران باید برود؟ سادگی تا کجا؟ شاید ظریف به همین منظور رفته باشد که چنین مصوبه ای نداشته باشند. تاریخ نشان خواهد داد.

هاشم خواستار، نماینده معلمان آزاده ایران
بند ۶/۱ زندان وکیل آباد مشهد
آذرماه ۱۴۰۰

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
https://t.me/jonbesheiranian/17583

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.