رفتن به محتوای اصلی

میدان از آن توست خانم گوهر عشقی
11.12.2021 - 13:34

 

Missing media item.

میدان از آن توست خانم گوهر عشقی.
به تصویردردمند زنی با سری باند پیچی شده وصورتی سخت زخمی می نگرم .زنی که اورا با چشمانی عمیق که گوئی به ابدیت خیره گردیده می شناسم .با چهره ای مصمم، لب هائی فشرده شده بهم که خبر از اندوهی سخت ودردی جانگاه می دهد . زنی با عکسی از پسرش که زیر مشت ولگد جانیان جمهوری اسلامی جان داد می گردد وفریاد می کشد. . پسری که کارگر بود و زحمت کش ، پسری که از آزادی سخن می گفت و شجاعانه از آن دفاع می کرد .چنان شجاعتی که تا آخرین دم زندگی زیر مشت ولگد جانیان زانو نزد و با دهان خونین خندید. قدرت خود را به رخ دژخیمان کشاند! او بزرگ شده کار ومحنت ، بزرگ شده یک لقمه حلال به معنی واقعی بود ! حق کسی را نخورده ،دست رنج شرافتمندانه خود را بر سر سفره نهاده با آزادگی وسرفراز زندگی کرده بود!
ستار بزرگ شده مادری بود که بارنج ، درد ، کارسخت ،اما باشرافت ، عزت نفس وعشق اوراتربیت کرده بود . حماسه او حماسه مادر بود. حماسه میلیون ها زن زحمت کش!همان روز که مادر بر بالای مزار فرزندخطابه دردناک اما شجاعانه خودرا خواند و عکس ستار بر دست همراه نرگس محمدی از ستم ومنگر بزرگ گفت! ستار در وجود او زنده گشت .فرزند به عمق وجود مادر حلول کرد.در عمق چشمان درد کشیده او نشست.از زبان او بار دیگر از آزادی سخن گفت..بی هراس ازجلادی مستبدبنام ولی فقیه.
"امیر تیمور آن خونخواره ترسناک که هیچ کس را یارای نگاه کردن در چشمان او نبود !نشسته بر تخت .رو به زنی که درمقابلش ایستاده وبی هراس در چشمان او خیره شده بود! گفت:" چگونه از این هم راه های سخت عبور کردی ؟ آیا از مرداب ها ، از پلنگان نهراسیدی ؟"گفت " از بسیار راه های دشوار گذشتم .در سر راه پلنگانی دیدم ، با چشمانی ترسناک .امانهراسیدم! من به آن ها گفتم که من مادرم ودر جستجوی پسرم هستم . آن ها کنار رفتند. حال در مقابل تو ایستاده ام !همان گونه بی هراس ! می خواهم پسرم راکه از سربازان توست به من بازگردانی.
تیمور آن خونخواره ، مقهور قدرت مادر ، گفت تنها قدرت وعظمت یک مادر می تواند در چشم پلنگان ودر چشم تیمور خیره شود وفرزند خود طلب کند ! اودستور داد در سرتاسر حکم رانی اوولشگریانش بگردند وپسر اورا به حضورش بیاورند و چنان شد که او دستور داده بود ." خلاصه شده از داستان کوچک مادر گورکی .
خون خواره ای چون نیمور در برابر عظمت مادرسر خم می کند !خونخواره ای چون خامنه ای امر بر ضرب وشتمش می دهد نه از سر قدرت از عجز وناتوانی .
اما او زنده است واستوار هر چند نحیف . مادرانی چون مادر ستار هیچ هراسی از کسی ندارند. آن ها روح فرزندانشان را در درون خود زنده می کنند . یک روح زنده شده در وجود یک مادر را نمی توان گشت ، به زندان برد ویا شکنجه کرد ! او نماد روح های زنده شده در وجود مادرانی است که فرزندانشان نا جوانمردانه قتل وعام شدند !نماد درد و روح زنده شده یک ملت ! دردی که بر مادران خاوران ها رفته است! مادران آبان ،مادران تمام روزها .مادرانی هراس انگیز برای شحنگان وزیبا درچشم آزادی خواهان . خانم گوهر عشقی مادر!سیمای مصمم تراکه سیمای زنان مبارز این سرزمین است دوست می دارم.سیمای ترا که خبر از نبردی نابرابروناجوانمردانه میدهد .تو فاتح میدانی! میدان نه از آن" سلیمانی"ها بل از آن توست میدان دار ! ابوالفضل محققی
Kan være et billede af 4 personer, folk, der står, udendørs og træ
 
 
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.