زمین لرزه ۶/۳ ریشتری روز شنبه ۲۱ مردادماه در شهرستانهای اهر، ورزقان، کلیبر و هریس از توابع استان آذربایجان شرقی دهها روستا را تخریب و صدها خانوار را بی خانمان و داغدار عزیزان خود کرد. در این فلاکت طبیعی بخشهای وسیعی از منطقه قره‌داغ آذربایجان دچار تخریب ناشی از زلزله و پس لرزه‌های پی در پی آن گردید که پس لرزه‌ها همچنان ادامه دارد. 
روستاهای دورافتاده منطقه به دلیل فقدان دسترسیهای مناسب و تاخیر نیروهای امدادگر در کمک رسانی به آسیب دیدگان، زیانهای جانی و مالی مضاعفی را پذیرا شده‌اند. عدم آمادگی دستگاههای اجرایی مرتبط در امدادرسانی سریع و کافی و فقدان مدیریت بهینه بحران، حجم و سطح تخریبات فیزیکی و تلفات انسانی مناطق آسیب دیده را افزایش داده است و به آمار کشته شدگان هر لحظه اضافه می‌شود.
اطلاع رسانی دستگاههای رسمی رژیم با واقعیتهای مشهود فاجعه در سطح مناطق آسیب‌دیده تفاوتهای اساسی دارد. شبکه های استانی صدا و سیما در اطلاع رسانی کمرنگ خود بیشتر از کم و کیف فاجعه, به مانورهای تبلیغی حول امدادرسانی دستگاههای محلی، پخش سخنان و بازدیدهای نمایشی عوامل سیاسی امنیتی رژیم در استان می‌پردازد. صدا و سیمای ملی به اطلاع رسانی همگانی در خصوص حادثه اهمیت لازم را نمی‌دهد و همچنان به پوشش وسیع “نیایش و تضرع شب‌های قدر”، مراسم “روز جهانی قدس” و “شب‌های طلایی المپیک” مشغول است و عملا مانع همگرایی ملی در توجه به این فلاکت طبیعی و فاجعه انسانی می‌شود. جهتگیری اطلاع رسانی در جلب حمایت و گسیل نیروهای امدادگر مردمی و داوطلب به مناطق زلزله زده نیز عمدتا امنیتی است.
علیرغم گذشت نزدیک به بیست و چهارساعت از وقوع زمین‌لرزه هنوز هم هماهنگیهای لازم در کمک رسانی به آسیب‌دیدگان بر سیاستهای جاری دستگاههای مسئول رژیم، حاکم نیست؛ انواع ممانعت‌ها و اشکالتراشیها در امدادرسانی نیروهای مردمی و داوطلب شهرستانهای دیگر به آسیب‌دیدگان اعمال می‌شود و هنوز هم مسئولین محلی چشم به راه اوامر و دستورات ملوکانه سران نظام مرکز گرای اسلامی در چگونگی کمک به آسیب‌دیدگان هستند.

ارائه کمک‌های زیستی همچون چادر و دیگر ملزومات ضروری به روستاهای آسیب دیده قطره چکانی صورت می‌گیرد و از عمق فاجعه در بخشهایی از مناطق روستایی تحت تاثیر زمین لرزه هنوز اطلاعات کاملی در دست نیست. خارج شدن روستاهای دورافتاده آسیب دیده در شب گذشته از شعاع امدادرسانی موجود نیز عملا به عمق فاجعه شدت بخشیده است. در نتیجه، بار اصلی امدادرسانی و عملیات نجات بر دوش خود اهالی محل و آسیب دیدگان و کسانی افتاده است که خود نیازمند یاری و کمک همه جانبه هستند و چشم به راه گروههای امدادگر و نجات و ملزومات ضروری زندگی می‌باشند.
در چنین شرایطی است که باید از تمام امکانات و اشکال ممکن بهره جست و به یاری هموطنان آسیب دیده شتافت و تسلیم مانع تراشیهای ایادی امنیتی رژیم در کمک رسانی به آنان نشد.
امروز وظیفه انسانی تمام نیروهاست که به دور از هر گونه پیشداوریهای سیاسی و اجتماعی و جدا از هر نوع نگرش امنیتی رژیم به عملکرد آنها، گروههای امدادگر داوطلب را سازمان دهند و به یاری آسیب دیدگان بشتابند. امروز این فاجعه انسانی و فلاکت طبیعی و ترمیم تبعات آن، عزم و همگرایی ملی و یاری جهانی را طلب می‌کند.
ما بعنوان بخشی از دمکرات‌های چپ آذربایجان ایران ضمن همدردی با کلیه خانواده‌های داغدیده و آسیب‌دیدگان، در این راه از هیچ کوششی چشم‌پوشی نمی‌کنیم و یاری به هموطنان آسیب دیده را به اشکال انفرادی و سازمانی جزو وظایف انسانی خود می‌دانیم.
به یاری هموطنان زلزله زده بشتابیم
نیروهای امدادگر مردمی را سازمان دهیم.

دمکرات‌های چپ تبریز
۲۲/۰۵/۱٣۹۱