این موسسات خیریه با سودجویی از مسائل مذهبی، کارگران بیکار و در معرض خطر را به کار میگیرند. آنها کارگران را با دستمزدی بسیار پایینتر از حداقل تعیین شده و بدون پرداخت بیمه به کار میگیرند. موسسات خیریه با استفاده از لابیهای قدرت تلاش میکنند، با ارائه طرحی به مجلس، اقدامات استثمارگرانه خود را قانونی کنند. همچنین نمایندگان وابسته به این موسسات با ارائه طرحی به مجلس در نظر دارند، حداقل دستمزد در کارگاههای روستایی را ملغی کنند. آنها تلاش میکنند، مزد توافقی را جایگزین حداقل دستمزد کنند.
- خیز دوباره مجلس برای ضایع کردن بیشتر حقوق کارگران
- خیز سرمایهداران برای افزایش استثمار کارگران با آمدن رئیسی
تعاونیهای مشارکتی به جای موسسات خیریه
واضح است، هدف این موسسات، نیروی کار ارزان قیمت در حاشیه شهرها میباشد. اقشار آسیبپذیری که برای تامین حداقل معیشت، حاضر به انجام هر کاری هستند. پر واضح است که فلسفه وجودی این موسسات خیریه استثمار هر چه بیشتر نیروی کار ارزان است. زیرا اگر ایجاد اشتغال هدف اصلی این موسسات بود، بایستی آنرا به مسیر تعاونیهای کارگری هدایت میکردند. ایجاد تعاونیهای مشارکتی حتی در قانون اساسی این حکومت هم آمده است. در بسیاری از کشورهای فقیر، این موسسات تحول زیادی در وضعیت کارگران ایجاد کرده است.
یک جامعهشناس در باره عملکرد تخریبی موسسات خیریه میگوید:
«ما باید بدانیم که این خیریهها ایجاد اشتغال نمیکنند. چرا که شغل هنگامی ایجاد میشود که فرد به شغلی پایدار، مطمئن و ایمن دست پیدا کند و حقوق قانونی دریافت کند. کاش تسهیلاتی که در اختیار اینگونه مراکز خیریهای و انجیاوها قرار میگیرد، در دستان دولت بهگونهای هزینه میشد که برای افراد جامعه شغلهای پایدار به وجود آورد تا شاهد کاهش این آمار باشیم… همانگونه که گفتم دولت از همه چیز آگاه است، اما خود را به خواب خرگوشی و بیخیالی زده و این خواب سبب تقویت این مسائل در کشور شده است.»
بی عملی دولت و وزارت کار در حمایت از حقوق کارگران
سیستم وزارت کار بایستی حافظ و حامی حقوق کارگران باشد. اما واقعیت این است که کارفرماها با دور زدن قانون به استثمار کارگران میپردازند. آنها با قراردادهای موقت و بدون بیمه امنیت شغلی کارگران را نابود میکنند. بسیاری از آنها نه تنها حقوق و مزایای قانونی را به کارگران نمیدهند، حتی از آنها چک و سفته میگیرند تا حق شکایت نداشته باشند.
بسیاری از کارگران در حال حاضر دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. استثمار شدید و بیکاری روزافزون امید به آینده و روزهای روشن را از آنها دریغ کرده است. این کارگران با خانوادههایشان، بیشتر در حاشیه شهرها زندگی میکنند. چند سال گذشته نشان داده، حاشیه شهرها مراکز اصلی اعتراضات بوده است. این کارگران نیز همیشه، بدنه اصلی هر اعتراضی را در آینده نزدیک تشکیل میدهند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید