تفسیر دائی جانی
صدای مشکوک در غرب
چُرت‌ها را در تهران پاره کرد!

دو شب پیش، اندک زمانی پس از درگذشت ایرج پزشکزاد، نویسنده رمان "دائی جان ناپلئون" که ناصر تقوائی از آن موفق ترین سریال تلویزیونی را ساخت و در حقیقت دائی جان ناپلنون پزشکزاد را معروف کرد، یک صدای مشکوک در غرب ایران (حوالی همدان) شنیده شد.
داستان دائی جان ناپلنون، با یک صدای مشکوک در یک میهمانی خانوادگی آغاز شد. درست در زمانی که دائی جان ناپلنون که بزرگ خانواده بود، از فتوحات ناپلئون و شرکت خودش در جنگ با "ممسنی ها" تعریف می کرد و برای جلب توجه میهمانان تفنگ را به نقطه ای در سقف اتاق پذیرائی نشانه رفته بود، صدائی از میان مهمانان برخاست و همه زدند زیر خنده. دائی جان که گوئی دوش آب سرد را روی سرش باز کرده بودند، خشمگین و خجالت زده تفنگ را پائین آورد و خواست بداند آن صدای مشکوک کار چه کسی بود؟ کسی زیر بار مسئولیت آن صدای مشکوک نرفت و داستان و اختلاف خانوادگی از همینجا آغاز شد.
صدای مهیبی که دو شب پیش غرب کشور را لرزاند، قابل مقایسه با آن صدای مشکوک در مهیمانی دائی جان ناپلئون نبود، اما اختلاف بر سر این که صدا از کجا بلند شد و کار چه کسی بود، شباهت بسیاری پیدا کرده با آن صدای مشکوک. فرماندار همدان گفته رعد و برق بود، سپاه گفته تمرین پندافند هوائی بود، فرمانده سپاه در محل گفته رزمایشی نداشتیم، صداوسیما گفته ضد هوائی بود، امنیتی ها گفته اند کار فضای مجازی بود و اصلائی صدائی نبود، مردم هم به سبک "مش قاسم" نوکر دائی جان ناپلنون در همان سریال دائی جان ناپلنون چهار انگشت دست راستشان را شمرده و گفته اند "دروغ چرا، تا قبر آ.آ آ. آ. خودمان با گوش خودمان نیمه شب صدای مهیب را در چهار استان کرمانشاه، همدان، ایلام و کردستان شنیدیم و همراه خانواده پریدیم توی کوچه."
سازمان هواپیمایی کشوری که تازه در تهران چند ساعت پس از صدای مهیب از خواب برخاسته بود بی خبر از دلائلی که فرماندهان و امنیتی ها آورده بودند گفت: "پروازها در آسمان غرب کشور متوقف شده است." و به این ترتیب گریبانش را داد دست فرماندهان سپاه و احتمالا بیت رهبری که دراین زمینه ها اعتقاد دارد نباید تشویش اذهان عمومی کرد و دروغ جایز است. مثلا نباید گفت که هواپیماهائی در آسمان غرب ظاهر شده بودند و آن صدای مهیبت صدای ضد هوائی ها بود که به سمت آن هواپیما و یا هواپیماها که بر فراز چهار استان دنبال هم کرده بودند و گُرگم به هوا بازی می کردند شلیک کرده اند.
در این میان فرماندار اسدآباد همدان هم گفت: «فکر کردیم رعد و برق است که بعد از بررسی فهمیدیم اینطور نیست». و البته نگفت که وقتی اینطور نبوده، پس چطور بوده؟
روز به نیمه نرسیده بود که معاون استاندار همدان هم خود را نخود آش کرد و گفت: «منشاء صدای مهیب دیشب مشخص نیست، اما احتمالا مربوط به اقدامات آموزشی است و به دستور استاندار همه دستگاه‌ها و نهادهای امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی بسیج شدند تا منشاء صدای انفجار را بیابند.»
بالاخره قرارگاه مشترک پدافند هوایی خاتم‌الانبیا برای اعلام فصل الخطاب راسا وارد میدان شد و گفت: «در شب گذشته هیچگونه رزمایش، تمرین و اقدامات عملیاتی در شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور صورت نگرفته و کلیه گمانی‌زنی‌ها در این خصوص تکذیب می‌شود».
سازمان هواپیمایی کشوری که پس از آن اظهار نظر آب نکشیده اول، گوشش را کشیده بودند بعدا و در تکمیل اظهار نظر پدافند خاتم الانبیاء گفت: «توقف پروازها در آسمان غرب کشور تنها به دلیل ناپایداری شرایط جوی در این مسیر است و به صداهای شنیده‌ شده در غرب کشور ربطی ندارد اما فعلا پروازها در منطقه متوقف شده است.»
حالا باید منتظر ماند تا شاید صاحب صدای مشکوک در اسرائیل شناسائی شود.