رفتن به محتوای اصلی

جلادید دیگر..بی شک
15.02.2022 - 17:03

جلادید دیگر..بی شک...
امروز پانزدهم فوریه دوهزار و بیست ودو شصت و پنجمین جلسه محاکمه حمید نوری در دادگاه استکهلم برگزار شد،شاهد اول که قرار بود در ساعت هشت صبح حضور بهم برساند، به دلیل بیماری نتوانست حاضر شود،اما شاهد بعدی جلال سعیدی که از هواداران سازمان راه کارگر در راه آزادی طبقه کارگر بود در دادگاه حضور پیدا کرد.شاهد در کمال اطمینان و قاطع به سوالات دادستان و قاضی و وکلا جواب میداد.و بدون شک از حمید نوری با نام مستعار حمید عباسی سخن میگفت،گاهی که دادستان میخواست چهره و ظاهر او را بدرستی تشریح کند ،او اعلام کرد که پرتره کشیدن کار و حرفه اوست ،و حتی آناتومی پرتره را تدریس میکرده است،جلال بیست و هشت ساله بوده است که دستگیر میشود و در سن سی و هشت سالگی دچار سکته قلبی میشود ،با وجود سلامت کامل جسمی اما بدلیل فشار زیاد که از طرف جلادان و شکنجه گران جمهوری اسلامی بر او اعمال شده است ،دچار بیماری قلبی شده است ،جلال از کابوس هایش میگفت و دلیل آن هم دیدن صحنه های شکنجه و اعدام و کشتن هم رزمان و رفقایش در زندان بوده است،. جلال تاکید کرد که تلاش کرده است به هر طریقی این مشکلات و حوادث را فراموش کند اما برایش دشوار بوده است،و به دادستان پاسخ داد:هرگاه در کودکی شخصی وارد حریم شخصی شما میشود و بدون خواست شما به شما تجاوز میکند شما هرگز ،هرگز چهره او را فراموش نمیکنید و این حمید عباسی از همان چهره های فراموش ناشدنیست. در ادامه دادستان از نامهای جعفر و صادق و بقیه خواست که آیا شاهد او را می شناسد،که نهایتا در مورد آنها توضیحات کافی و زمان اعدام و چگونگی شنیدنش را چه از طرف دوستان و رفقا و چه از طرف خانواده خود اعدامی به دادگاه ارائه داد،شاهد با بغضی سنگین گاهی صحبت میکرد،نمیتوانست به راحتی رفتن رفیقش را هم رزمش را هم فکرش را رفیق آزادی خواه و انسان دوستش را باور کند،و گاهی از طعم و آهنگ حرفش این آشکاری را می‌شنیدم،در ادامه دادستان خواست از خاطرات یکی دیگر از رفقایش بگوید و او بادبغضی هنوز سنگین تر گفت او هم به دست جلادان اعدام شد،به محض بکار بردن کلمه جلاد حمید نوری جلاد پرید در صحن دادگاه و فریاد زد:حق نداری توهین کنی،مترجم ترجمه کرد و باز جلاد نوری فریاد زد جلاد و پدر و مادر و هفت جد وآبادت هست‌‌فرهنگ جلادان و شکنجه گران مسلمان زندانهای گوهر دشت و کرج را بکار برد،در اینجا قاضی عصبانی شد و جلال(شاهد) هم ادعای شکایت کرد و گفت من چیزی نگفتم که مربوط به شخص او بود من گفتم جلادان رفیقم را بردند و دار زدند ....و قاضی با عصبانیت گقت من متوجه نشدم چه چیزی بین شما رد و بدل شد و مترجم چگونه و چه کلمه ایرا ترجمه کرد که نوری وحشی و (اگرسیو )aggressiva شد و اینگونه برخورد کرد و من بهیچوجه این بحثها و رفتارها را در دادگاه نخواهم پذیرفت و قاضی باز ادامه داد ،تا آنجاییکه متوجه شدم حرف خاصی و شخصی به نوری زده نشد و الان اعلام پاووسpause میکنیم و استراحت برای ناهار و در این مورد اندیشه خواهیم کرد،اما برگردیم به جلاد نوری اول از اینکه جلادی و جلادید و شکنجه گر و آدم کش شکی نیست ،اپسیلون شکی نیست،دوم این جلسه شصت وپنجم دادگاهی و محاکمه توست اگر روز اول توانستی روضه بخوانی و قرآن بخوانی سوره بقره و یاسین و ماسین،آیات مرگ را زمزمه کنی الان دیگر دیر است زیرا تو حکمت را بزودی خواهی گرفت و در حبس خواهی ماند،افشا شده ای همانند یک جلاد،!! زیرا تو وهمکاران و هم دستانت جلاد و شکنجه گر و قاتل بوده اند و هستند،،ازیرا تهاجم کردی و مانند گرگی درنده به میدان آمدی تا جلال سعیدی را بدری،اما نتوانستی،خوب چرا باور نداری شکنجه گری و جلاد؟هستی....جلادی تو حمید نوری و تمام شکنجه گران زندان های ایران.‌‌فعلا تیم دادگاه در وقت ناهاری ، بعد از ناهار به بقیه محاکمه حمید جلاد نوری گوش میکنیم.
رویا صادقی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.