رفتن به محتوای اصلی

استراتژی محوری در سوریه: پشتیبانی از مردم کُرد
18.08.2012 - 11:40

 استراتژی محوری در سوریه: پشتیبانی از مردم کُرد

 

◄  نقاط مشترک جمهوری اسلامی و حکومت سوریه

● در مورد اتحاد و همبستگی نظام جمهوری اسلامی با حکومتهای موروثیِ خاندان اسد در سوریه بطور مستقیم و یا بدون واسطه تحلیلهایی را در چندین مقاله انتشار دادم از جمله در نوشتار: استراتژی اتحّادِ : جمهوی اسلامی ، کشور سوریه، و حزب الله لبنان، که در آن دلایل اولیّه این اتحاد را در چهار فاکتور مشترک ارزیابی شده است:

1- فاکتور صدام حسین بود که هر دو حکومت با این فرد و حکومت دست نشاندهءِ آن دشمنی داشتند

 2- سیاستگذاری و منافعِ مشترک آنها در کشور لبنان و برخورد با آمریکا و اسرائیل در این کشور

3- دیدگاه و سیاست ورزی مشترک آنها در بحرانِ خاور نزدیک یعنی کشور اسرائیل و مردم فلسطین میباشد

 4- هر دو رژیم دارای سیستمهای دیکتاتوری یکی آخوند سالاری و دیگری خاندانی موروثی هستند و مشروعیّت خود را از مردم نمیگیرند.

5- امروز هم آشکار گشته است که مسئلهء دینی علوی بودن خاندان بشار اسد در این اتحاد هم نقشی را بازی کرده است.

● در استراتژی اتحاد بین نظام جمهوری اسلامی و حکومت بشار اسد، کشور سوریه بهترین بهره برداری سیاسی، اقتصادی، و منطقه ای را کرد و رژیم ملایان تهران بازنده و باج دهنده و بر باد دهندهءِ سرمایه های ملّی و منزوی کردن سرزمین و ملّت ایران در این اتحاد بوده اند.

◄ اختلافات بین جمهوری اسلامی و سوریه

در پُشت پردهءِ این اتحاد به ظاهر محکم بین این دو نظام، اختلافات شدید و شکافهای عمیق سیاسی با موضع گیریهای متفاوت وجود داشته که از میان آنها میشود:

 1- مسئلهءِ هژمونی و کنترل حزب الله لبنان که نظام جمهوری اسلامی مؤسس آن هست را بر شمرد، بویژه بعد از اینکه ارتش سوریه مجبور شد خاک لبنان را ترک کند که کاهش نفوذ سوریه را در لبنان باعث شد.

2- مسئلهءِ دیگر اختلاف نظر در مورد پروسهءِ صلح در خاورمیانه بود که سوریه از آن حمایت میکرد و نظام تهران مخالف این پروسه بود. حکومت بشار اسد چندین بار بدون مشورت با نظام ولایت فقیه تهران در کنفرانسهای برای پیشبرد پروسهءِ صلح در خاور میانه و حتّی با حکومت اسرائیل نشست و شرکت کرد.

3- مورد دیگر مورد اختلاف مشارکت و عضویّت و همکاریِ کشور سوریه در بین "کشورهایِ عرب شورای هماهنگی خلیج فارس" هست. سیاست این شورا بر علیه تمامیّت و منافع ملّی ایران بود و هست.

 4- مورد اختلاف دیگر روابط دوستی و همکاری نزدیکِ دو حکومت جمهوری اسلامی و حکومت ترکیه هست، چرا که کشور سوریه به مناسبت تجاوز نظامی مکرر مرزی و تسخیر سرزمینهای این کشور از سوی ارتش ترکیه نگران و در حالت دفاعیِ جنگ هست،

5- از سویی دیگر دو حکومت تهران و ترکیه در سرکوب مردمان کُرد متحد هستند، در صورتیکه کشور سوریه از بعضی از احزاب مردم کُرد پشتیبانی میکرد،

6- مورد اختلافِ غیر مستقیم دیگر بین دمشق و تهران، دوستی و روابط دیپلماسیِ خوب دو کشور ترکیه و اسرائیل بود که نظام جمهوری اسلامی از این ارتباط رنجور بود، از سویی دیگربر اساس همین برقراری روابط دیپلماسی بین ترکیه و اسرائیل، رهبر حزب "پ ک ک "را وزارت اطلاعاتی" موساد "دستگیر و به ترکیه تحویل داد.

● اتحاد بین نظام اسلامی تهران و حکومت سوریه در واقع یک ازدواج اجباری و با اهداف کاملأ متفاوت بوده که هر گاه رژیم بشار اسد دست یابی به منافع خود را حتّی با اسرائیل نزدیک دیده است، از نظام جمهوری اسلامی فاصله گرفته و او را تنها گذاشته است، در مقابل این نظام جمهوری اسلامی است، که بنا به موقعیّت استراتژیک و ژئو پلیتیک سرزمین سوریه با لبنان ، با کشور اسرائیل، و با عراق و در میان کشورهای عربی به خاندان و حکومت بشار اسد وابسته بوده و در حقیقت به دلیل سیاست خارجی ایدئولوژیک و اشتباه خود مجبور بوده که به حکومت سوریه باج بدهد. امّا امروز می بینیم که این دو حکومت به هیچکدام از اهداف خود دست نیافتند و هر دو در حال فروپاشی هستند.

●  در مجموع جهان عرب، ترکیه و سوریه یک جمهوری اسلامی ایی را در ایران میخواهد که: 1- تبلیغ دین اسلام و ترویج فرهنگِ عربی محور سیاسی آن باشد 2- ناسیونالیسم ایرانی را تحقیر کند و بکوبد 3- هیچگاه رژیم اسلامی تهران ادعایی را نکند و پیوسته در کنترل و زیر سقفِ پان عربیسم و پان ترکیسم قرار داشته باشد، در غیر اینصورت جهانِ عرب و ترکیه در مقابل آن متحّد خواهند ایستاد.

نظام جمهوری اسلامی در مدّت سی و سه سال عمر خود وظایف و مأموریت های در بالا مذکور را بخوبی به سرانجام رسانده است و اکنون زمان آن هست که آنرا از میان بردارند. بهای این برداشتن نظام جمهوری اسلامی از سوی بیگانگان برای ما ایرانیان در کوتاه و دراز مدّت از هر جهت بسیار سنگین تمام خواهد شد. چاره جویی در این مورد میبایستی از خیلی وقتها شروع میشد.

 

 ● آمار و در صد پراکندگی به نمایش گذاشته ملّت کُرد در ندیاگرام بالا، از دفتر مرکز اطلاعاتی و  آموزش سیاسی آلمان، شمارهء 277  فصل چهارم سال 2002 در مورد کشور ترکیه و مردم شناسی آن برداشته شده است .

◄ وظایف ایرانیان و هرحکومت ایرانی  در شرایط فعلی در سوریه

 ● امروز وظیفهء هر انسان دمکراتی هست که از جنبش ضد بشار اسد در سوریه حمایت کند. بویژه پشتیبانیِ بی دریغ ما ایرانیان که رژیم سوریه از ستونهای اصلی نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی میباشد، از سویی دیگر تأکید و حمایت بسیار بر جایگزینی دمکراسی در سوریه از ضرورتهای پیش روی ماست. امّا هدف و پیام این نوشتار در راستای اتخاذ یک استراتژی پشتیبانی ایرانیان از مردم کُرد در سرزمین سوریهءِ امروز و سوریهءِ بعد از سرنگونی رژیم دیکتاتور بشار اسد میباشد. همکاری و نزدیکی هر چه بیشتر و زودتر بین ایرانیان و ملّت فرهنگی کُرد در هر کجا و در همهء ابعاد بسیار ضروری و بسود آینده نگری طرفین هست. چرا که دوری جستن و عدم همبستگی تنگاتنگ بین ایرانیان و مردم ایرانی تبار کُرد در منطقه و خاورمیانه مانند گذشته پیامدهای ناگواری را برای طرفین به همراه داشته و در آینده اگر موضع گیریهای درست گرفته نشوند، کنترل مسائل از دست هر دو طرف خارج خواهد شد و خسارات واردهءِ چند جانبه، بسیار شدت و شتاب خواهند گرفت.

● جنبش دمکراسی خواهی در سوریه  که بعد از 5 ماه از شروع بهار عربی حرکت خود را آغاز کرده است اکنون به مرحلهء بسیار حساس و سرنوشت ساز پایانی خود رسیده است. در سوریه در سطح بالا قطب بندی و جنگ سردِ دیگری در جریان هست. در خود منطقه و در سوریه اکنون جنگ به دو جبههء: سنّی ها تحت رهبری و حمایت آمریکا، عربستان سعودی، ترکیه، و قطر، و در جبههءِ دیگر شیعه گری به رهبری حکومتگرانِ نظام جمهوری اسلامی به طرفداری از بشار اسد در مقابل هم قرار گرفته اند.

● هر چه زمان میگذرد روند جنگ سرد و چگونگی آن در سوریه به زیان بشار اسد و جمهوری اسلامی به پیش میرود. "سازمان همکاریهای کشورهایِ اسلامی" در مکه به معلق در آوردن و لغو عضویّت سوریه بشار اسد در این سازمان رأی داد، بشار اسد در لیگ عربی هم جایی ندارد. جهان غرب و دمکراتیک، اتحادیه اروپا و افکار عمومیِ جهانی بر علیه سیاست دیکتاتوری و نظامی بشار اسد هست. هر روز بر شمار افسران و ارتشیان بریده از دستگاه بشار اسد افزوده میشوند، افزایش تعداد پیوستن وزیران و از افراد ردهء بالای کابینه و حکومت بشار اسد به مخالفین حکومت سوریه در جریان هست، آوارگان جنگ در سوریه به کشورهای همسایه پایانی ندارد، ادامهء جنگ سوریه در سرزمین لبنان آغاز شده است و در واقع خاورمیانه و شمال آفریقا و جهان را درگیر خود کرده است،حکومت بشار اسد بزودی امروز و یا فردا سقوط خواهد کرد و قدرتهای جهانی و دست نشاندگان آنها و کشورهای همسایه از چندی قبل به منظور تأمین منافع  خویش در سوریه دست بکار شده اند. در این میان رژیم جمهوری اسلامی غرق در اشتباهات خود میان زمین و آسمان گرفتار هست و سرنوشت مردم کُرد در سوریه هم در ابهام مانده است. و احزاب آنها باز هم دچار یک سر در گمی  حاد دیگر هستند.

 ◄ اهداف دخالت: آمریکا، کشور ترکیه، و عربستان سعودی، در سوریه

● آمریکا برای غلبه بر بحران اقتصادی خود و برای برقراری توازن قدرت در عرصه جهانی بسود خویش، در پی تضعیف سیاست روسیه در منطقه و در جهان عرب بویژه کاهش قدرت مانور ارتش و نیروی دریایی این کشور در دریای میانه هست، هدف آمریکا رقابت اقتصادی و سیاسی و تضعیف بازاریابی چین در منطقهء خاورمیانه و شمال آفریقا میباشد. برای آمریکا سقوط بشار اسد، تضعیف حکومت ملاّها در تهران میباشد. منزوی شدن فراگیر و از جامعهءِ جهانی اسلام رانده و اخراج شدن حکومت سوریه و سقوط بشار اسد، در حقیقت  و در قدم اوّل حکومت نظام جمهوری اسلامی و رهبر آنرا شامل میشود. امروز این نظام آخوند سالار هست که در جهان دمکراتیک و حتّی در جهان اسلام از درگاه رانده شده و اخراج و منزوی گردیده است. جمهوری اسلامی دیگر فاقد هر ارزش و فاقد هر وجههء سیاسی درونی و بین المللی است، این نظام فقط درآمد پول نفت و گاز و یک میلیون سپاه پاسدار و بسیجی دارد که میتواند مدّتی دیگر او را سر پا نگهدارد.

● همکاری دو کشور ترکیه و عربستان سعودی در سوریه گذشته از رهبری مشترک اسلام(سنّی ها) در جهان، یک استراتژی درازمدت برای همکاری پان ترکیسم و پان عربیسم در خاورمیانه و حوزهءِ خلیج فارس و در آسیای کوچک میباشد که از ترکیب این دو  پان، پان اسلامیسم شکل خواهد گرفت که قصد منحل و هضم کردن نظام جمهوری اسلامی را در بدنهء خود دارد. همکاری دو کشور ترکیه و عربستان سعودی و آمریکا بعد از پایان دادن به رژیم بشار اسد در سوریه بر روی جغرافیای ایران و چگونگی شتاب بخشیدن به فشارها و منزوی کردن بیشتر و فروپاشی جمهوری اسلامی البتّه طبق اهداف و منافع مشخص خود، متمرکز خواهد شد،

 ● ترکیه بر تُرک تباران هوادار خود در ایران و عربستان بر اعراب خوزستان در اشکال مختلف سرمایه گذاری خواهند کرد. احتمال تجاوز به جغرافیای سیاسی ایران در شمال غربی و شمال و در جنوب غربی و جنوب مانند حرکتی که صدام حسین در خلاء قدرت سیاسی و تضعیف ارتش ایران کرد وجود دارد. منافع  و اهداف مشترکی که آمریکا و ترکیه و عربستان اکنون در سوریه دارند، دقیقأ مانند آنرا در ایران دارند و بطور یقین آنرا  در فرصت مناسب و با همکاری همدیگر دنبال خواهند کرد.

◄ رژیم جمهوری اسلامی بعد از سرنگونی حکومت بشار اسد

● با سرنگونی رژیم بشار اسد در سوریه رژیم جمهوری اسلامی پتانسیل سیاسی و نظامی خود را در جهان اسلام، در خاورمیانه، در جنوب لبنان، در سوریه و در عراق بطور کلی در جهان از دست خواهد داد، دیگر دسترسی به مرزهای کشور اسرائیل را ندارد و دیگر برای این کشور تهدیدی مستقیم به حساب نخواهد آمد. برای روسیه و چین جمهوری اسلامیِ بدون پتانسیل، هم دیگر وزنه ای سیاسی ایی نیست که با آن  در داد و ستد سیاسی بین المللی امتیاز گیری کنند، از این دو کشور هم برای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی بجز بلوکه کردن در سازمان ملل کاری جدی ساخته نخواهد بود، 48 نفر ایرانی وابسته به سپاه پاسداران نظام اسلامی در سوریه از سوی مخالفان اسد به گروگان گرفته شده اند، در چنین حالتی نظام جمهوری اسلامی بجز تسلیم شدن به آمریکا و غرب و به متحدان آنها یعنی ترکیه و عربستان راه و انتخاب دیگری را در پیش ندارد.

ناگفته نماند رژیم اسلامی بعد از وفات خمینی زمینهء چنین تسلیم شدنی را آغاز کرده است و اکنون آنرا به پایان میرساند. با هر اخطار و هشداری از سوی کشور ترکیه و عربستان سعودی علی خامنه ای در اسرع وقت وزیر امور خارجه و یا رئیس جمهور خود را برای عذرخواهی و دست بوسی به آنکارا و ریاض میفرستند. ترکیه و عربستان سعودی برنامه می ریزند و فرمان صادر میکنند و علی خامنه ای عمل میکند.

● امروز رژیم جمهوری اسلامی فاز  فروپاشی ساختار خود را با تمام وجود لمس میکند و اکنون بر آن هست، تا زمانیکه در جنوب لبنان بوسیلهء حزب الله کشور اسرائیل را در تیر رس خود دارد، و بشار اسد کامل بر زمین نیفتاده است، و ارتش دریایی و زمینی روسیه در  سوریه و در دریای میانه هنوز پایگاهی دارد، جنگی را بر علیه ملّت اسرائیل راه اندازد و در حقیقت خاورمیانه و شمال آفریقا را به آتش جنگ بکشاند، علی خامنه ای در این خیال خام هست که گروههای رادیکال اسلامگرای جهان اسلام هم او را در این جنگ یاری خواهند داد. نتیجهء این سیاست ویرانی و متلاشی شدن سرزمین ایران هست، حکومت اسرائیل باید بداند ایران و ملّت ایران نظام جمهوری اسلامی نیست و باید در تصمیمات خود خیلی عمیق بازنگری کند، و بهترین و کم هزینه ترین استراتژی را انتخاب کند.

◄ همکاری رژیم تهران با سوریه و شعار آزادی بیت المقدس

● از اساسی ترین علل حیاتی روابط جمهوری اسلامی با حکومت سوریه و شعار آزادیِ بیت المقدس از سوی رهبران رژیم اسلامی به منظور حمایت مسلمانان جهان و کشورهای عربی از نظام ولایت فقیه و به منظور تحکیم و استمرار حکومت نظام جمهوری اسلامی بوده است. با نگرشی کنجکاو به سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی، رهبران این نظام برای حفظ بقای خود در عرصهءی جهانی و در همهءِ زمینه ها کوتاه آمده اند و به موقع جام زهر را نوشیده اند، بر بنیاد همین تجربیات گذشته این رژیم ضد ایرانی بعد از سرنگونی رژیم بشار اسد، علی خامنه ای تن به هر پیشنهادی از سوی غرب و از سوی ترکیه و عربستان سعودی، از سوی لیگ عربی و شورای هماهنگی کشورهای عربی حوزهءِ خلیج فارس خواهد داد.

 علی خامنه ای مانند شاهان دوران قاجار که برای حفظ تاج و تخت، ایران را جزءِ ممالک محروسهء تزار روسیه درآورد و قراردادهای ننگین گلستان و ترکمن چای را به بهای از دست دادن بخش قابل توجهی از خاک ایران را امضاء کرد، این بار قرارداد فروش جغرافیای سیاسی ایران را در پنهان امضاء کرده و میکند، تسلیم شدن و هر خفت و خواری را برای ایرانیان پذیرفته و می پذیرد، علی خامنه ای سالهاست که بازار اقتصاد و زیربنای اقتصادی ایران را به ترکیه هدیه کرده است، به مدّت 33 سال است که نظام جمهوری اسلامی بسود عربستان سعودی و جهان عرب، شعار اسلام اسلام را سر داده است، ولی محصول آنرا ترکیه و عربستان سعودی درو میکنند. جمهوری اسلامی امروز خدمتگزار ترکیه و عربستان سعودی است.

● جمهوری اسلامی مجبور هست که از پشتیبانی بشار اسد دست بردارد، فقط علی خامنه ای منتظر امان نامه و تضمین نامهء رسمی برایِ بقایِ بارگاه و دستگاهِ تخت و تاج ولایتِ فقیهِ خود از سوی آمریکا، از سویِ اتحادیه اروپا، و از سویِ ترکیه و عربستان سعودی است. علی خامنه ای برایِ بقایِ تختِ سلطانی خود، ایران و ملّت ایران را فروخته و نابود کرده است، بشار اسد که دیگر به حساب نخواهد آمد، علی خامنه ای تنها به منظور تأمین منافعِ ملّی پان ترکیسم به رهبری ترکیه هم که باشد در شرایط لازم از همه چیز چشم پوشی و از همهء مسائل خواهد گذشت. حال تکلیف ما ایرانیان و مردم کُرد که فرهنگ و تاریخ مشترک، منافع مشترک و سرنوشت مشترک، و رقیبان و دشمن مشترک در منطقه و خارومیانه داریم چیست ؟ باید دست روی دست گذاشت و شاهد گذر مسائل بود !.

◄ حکومت ترکیه و سقوط بشار اسد در سوریه

● حکومت ترکیه با چرخش و بازگشت به اسلامگرایی تاکتیکی و روبنایی، و با ایجاد اختلاف زرگری با حکومت اسرائیل، با استفاده از تز حلال و حرام بودن و اسلامی جلوه دادن کالاهای خود، و با فروش اسلام دمکراتیک به جهان، توانست در بین کشورهای اسلامی و جهان عرب مکانی کسب کند و رشد اقتصادی خود را بالا ببرد. از سویی به نمایندگی از جهان اسلام با اروپا و کشورهای صنعتی به گفتگو بنشیند و امتیازهای سیاسی و اقتصادی کسب کند.،

علاوه بر فاکتورهای در بالا مذکور، حکومتهای ترکیه با خاندان اسد با داشتن چشم طمع به تسخیر بیشتر سرزمین و ساحل های دریای میانه با سوریه دشمنی داشته است و اکنون فروپاشی ساختارها و ویرانی سرزمین سوریه و سقوط خاندان و حکومت اسد با برقراری یک آنارشیسم و خلاء قدرت سیاسی در سوریه برای حکومت ترکیه گنجی باد آورد.

● امّا موضوعی که  حکومت کشور ترکیه را با سقوط  بشار اسد در سوریه نگران میکند، وجود مردمان کُرد هست که بیش از 10 درصد جمعیّت سوریه را تشکیل میدهند. مردم کُرد در سوریه هم اکنون کنترل جغرافیای چندین روستا را در اختیار خود دارند و آنرا مانند شمال عراق منطقهءِ آزاد اعلام داشته اند. حکومت ترکیه از نفوذ و نقش جدید مردم کُرد در ساختار سوریه بعد از بشار اسد نگران هست. از همه مهمتر رهبران ترکیه بیم آنرا دارند که منطقهء آزاد در سوریه با منطقهءِ آزاد اقلیم کردستان شمال عراق و با جغرافیا و جمعیّت %25 درصد مردم کُرد از جمعیّت کل ساکن ترکیه جبههءِ متحدی را بر علیه دشمن مشترک خود یعنی حکومت ترکیه سامان دهند.

 حکومت ترکیه و عربستان سعودی بارها تأکید کرده اند، که سرزمین سوریه هویت و ناسیونالیسم عربی داشته و باید بعد از سقوط بشار این هویت عربی پر رنگ تر و مؤثرتر جای باقی بماند، و این خود به این مفهوم هست که مردمان کُرد در سوریه برجسته نشوند و به حاشیه رانده شوند و یا بطور کلی انکار گردند !.

● حکومت ترکیه به مناسبت دخالت و تأثیر گذاری مستقیم در سرنوشت سوریهء بعد از اسد و به مناسبت پیشگیری و مهار جنبش و هر حرکت جدید مردمان کُرد در سوریه، رهبران حکومت این کشور مانند در آسیای مرکزی بعد از سقوط شوروی سابق که دست کش آمریکا بودند، اینک در سوریه وظیفهء دست کشی آمریکا را بر عهده گرفته و در واقع رهبران ترکیه جنگ  سرد آمریکا با رقیبان خود را با همکاری عربستان سعودی عملأ در سوریه به پیش میبرند، تا آنجا که آمادگی حملهء مستقیم ارتش ترکیه به سوریه را اعلام داشته اند.

● استقلال مردم کُرد در شمال سوریه و همبستگی آنها با مردم کُرد شمال عراق و در ترکیه ، آنها را به دریای میانه نزدیکتر میکند، دسترسی آنها به کنترل و امنیّت خطوط لوله های نفتی عراق و قفقاز و سایر مناطق دیگر به بندر جیحان را بیشتر میکند. بندر جیحان شاهراه آبی بار گیری کشتی های ترانسپورت مواد انرژی نفتی و فسیلی و جانشین خلیج فارس و تنگهء هرمز به جهان صنعتی میباشد و برای کشورهای غربی و اروپا و برای اقتصاد ترکیه نقشی حیاتی دارد،

 سهیم شدن مردمان کُرد در کنترل و گردش کار بندر جیحان امتیازات مهم سیاسی و اقتصادی منطقه ای و فرا منطقه ای را برای آنها به همراه خواهد داشت که ترکیه و غرب از آن بیم بسیار دارند. بی جهت نیست که وزیر امور خارجهء آمریکا خانم کلینتون در دیدار جدید خود از ترکیه به سفارش رهبران سیاسی  و حکومت تُرکیه، حزب پ.ک.ک را بنادرستی کنار سازمان تروریستی القاعده گذاشت. از اینها گذشته از وجود پنج منابع ذخیرهء نفتی و انرژی فسیلی در کشور ترکیه تنها چهار تا از این منابع در نواحی مرکزی سرزمین مسکونی کُردهای ترکیه میباشد.

 

 پاره نقشهء شرق سرزمین ترکیه در بالا از دفتر مرکز اطلاعاتی و آموزش سیاسی آلمان شمارهء 277  فصل چهارم سال 2002 در مورد کشور ترکیه و اقتصاد آن برداشته شده است. در دو دایرهءِ قرمز منابع و مخازن ذخیره انرژی نفتی یا فسیلی در جغرافیای مسکونی مردم کُرد ترکیه نشان داده شده است.

◄ وظایف مردمان کُرد در ترکیه، در عراق، و در ایران

● ضرورت هست که احزاب سیاسی کُرد در همهء کشورها بویژه در ایران، در سیاست ورزی و استراتژیهای قرن گذشتهءِ خود تجدید نظر کنند، جهان امروز دارای شاخص ها و پارامترهای سیاسی دیگری است، خاورمیانهء امروز همان شصت سال پیش نیست، موضع گیریها، جبهه بندیها، نحوهءِ موج دمکراسی خواهی، و سمت و سوی دسترسی به منافع ملّی کشورها و  استقلال گروههای أتنیکی بکلی تغییر کرده است،

● مردمان کُرد موفق نخواهند نشد در مقابل ارتش کلاسیک و منظم چهار کشور حداقل در چهار جیهه استقلال و پیروزی یدست آورند، ایدئولوزهای سوسیالیستی خرده بورژوازی و فئودالیتهء ما قبل سرمایه داری و صنعتی شدن و یا از طریق راه رشد غیر سرمایه داری، دیگر ابزار مبارزاتی سیاسی و اجتماعی امروز نیست، کسب قدرت سیاسی و نایل آمدن به اهداف در جهان پیرامونی دیگر از اقتدارگرایی قومی و قبیله ای نخواهد گذشت. امروز خود آگاهی و شناخت دقیق تاریخی خود در محور مختصات سیاسی منطقه ای، بارآوری اقتصادی، داشتن نیروی انسانی ماهر، برخورداری از تکنولوژی و پیشرفت صنعت تولید کالایی،  و با جبهه بندیها و همکاریهای منطقه ای، با بدست آوردن قدرت سیاسی و استقلال رابطه ای تنگاتنگ دارد.

● نیاز مبرم امروز مردمان کُرد در کشورهای مختلف، ایجاد و سامان دادن به یک پلاتفرم سیاسی واحد و مشترک پایدار و فراگیر هست که در چند کشور به عنوان اصول و قوانین راهبردی یکسان بستر حرکت سیاسی این مردمان در همهء کشورهای مسکونی آنها قرار گیرد. از خود محوری خاندانی و قبیله ای و از جنگهای درونی قومی و سازمانی و حزبی بشدت جلوگیری شود، از همکاری گروهی آنها با حکومت ترکیه، با جمهوری اسلامی، و با حکومت بشار اسد، و با کشورهای خارجی و از همسویی و همکاری بدون آینده نگری با گروههای قومی دیگر در منطقه حودداری کنند، حزب "پ.ک.ک" اکنون در سوریه به دو جبهه تقسیم شده اند، گروهی طرفدار حکومت ترکیه در صف مخالفین اسد، و گروهی دیگر  طرفدار بشار اسد هستند و این دو گروه در مقابل همدیگر ایستاده اند.

● امروز ملّت کُرد دارای آن پتانسیل سیاسی و شناخت جهانی هست که در خاورمیانه در جبههء مستقل شعار واحد ملّی خود را بدهد، میتواند خطوط مرزی بین خود را  در چند کشور بردارد و به یک واحد جغرافیای سیاسی مستقل و دمکراتیک تبدیل شود، امّا شرط اساسی آن هست که این مردم در قدم اوّل خطوط مرزی فکری، برنامه ای، و خاندانی، قبیله ای، و دینی و ایدئولوژیک خود را از میان خود بردارند، در جهان بینی خود تجدید نظر کنند، استراتزی جدیدی را اتخاذ نمایند، هم پیمانان درازمدّت خود را بشناسند، به هویّت اصلی و ایرانی قبل از اسلام خود باز گردد و مسئولیّت بپذیرند و بدانند که سرنوشت آیندهء ایران را سیاست ورزی مردم کُرد رقم خواهد زد،

وجود کُردستان بزرگ علاوه بر اینکه با استراتژی و منافع آینده نگری ملّی ایرانیان در تضاد نیست، تازه موازنهء قدرت را در خاورمیانه و در منطقه بسود ایران بهم خواهد زد، ملّت کُرد بدون ایران و ملّت ایران همچنان پراکنده و سرگردان خواهند بود. استراتژی عملی شدن کُردستان بزرگ فقط از طریق ایران و ملّت ایران خواهد گذشت، با کردستان بزرگ ایران بزرگتر و از پتانسیل سیاسی دیگری بر خوردار خواهد شد.

● امروز وظیفه تمام مردم و احزاب و سازمانهای سیاسی مردم کُرد در کشورهای ایران، ترکیه، و عراق هست که با تمام وجود و با توان سیاسی و اقتصادی خود از مردم کُرد در سوریه پشتیبانی دمکراتیک کنند، حال که در چنین شرایطی رژیم اسلامی تهران از  سازمانهای تروریستی القاعده و طالبان برای نجات بشار اسد پشتیبانی میکند، و عربستان سعودی با کمک ترکیه از همنوعان عرب خود در سوریه دفاع میکند، بر ایرانیان هم واجب هست که به مناسبت وابستگی های چند گانه و بنا به سرنوشت و منافع مشترک با رقیبان مشترک، از مردم کُرد در سوریه حمایت بی دریغ بکنند.

لینک مقالهء استراتژی اتحاد: جمهوری اسلامی، سوریه، و حزب الله لبنان، در زیر

http://www.iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-68786

|آگوست| 2012 میلادی| آلمان| ناصر کرمی|

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.