رفتن به محتوای اصلی

نقدی بر پیش نویس برنامه جمعیت سوسیال دمکراسی برای ایران
07.03.2022 - 14:06

 

نقدی بر پیش نویس برنامه جمعیت سوسیال دمکراسی برای ایران آذر ۱۴۰۰

 

لازمه کنار گذاشتن جمهوری اسلامی و برقراری سیستمی دمکراتیک در ایران، تشکیل یک جبهه مشترک دراپوزیسیون ایران است .

این جبهه مشترک زمانی ازانسجام و پایداری برخوردار خواهد بود که براساس توافقی تدوین شده فیمابین سازمان ها و احزاب شرکت کننده درجبهه باشد. این توافق باید مکتوب شده و براساس پلاتفرمی مبتنی بربرنامه احزاب مختلف شرکت کننده درجبهه اپوزیسیون، صورت گرفته باشد. بنابراین لازم است که احزاب مزبورهرکدام دارای برنامه ای برای چگونگی دوران گذار وهمچنین برنامه هایی درزمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی برای آینده ایران تدوین کرده باشند تا بتوانند پای میزمذاکره به نشینند.  

در همین راستا جمعیت سوسیال دمکراسی برای ایران قدمی مهم برداشته است وازاین نظر لازم است که تدوین این برنامه را به این نهاد سوسیال دمکرات تبریک گفت!

نظرات بیان شده که در نقد زیرمی آید صرفا درجهت بهبود وارتقاع این برنامه است. نکات مطرح شده، نکاتی هستند که لازم است عمیق تردربرنامه به آن پرداخته شود.

هدف یک حزب با یک ایدئولوژی یا دیدگاه سیاسی خاص از تدوین برنامه اینست که: ۱. دیدگاه و برنامه خود را برای اداره کشور، برای مردم توضیح دهد ۲.مرزواختلاف درسیاست خود را در اداره کشوربا دیگر احزاب موجود برای مردم مشخص کند ۳. برای همکاری درمواقع خاص با سایر احزاب بعنوان پلاتفرم از برنامه استفاده نماید ۴. درصورت دستیابی حزب به قدرت بوسیله برنامه تدوین شده اش برای شهروندان توضیح دهد که چگونه ارزش های بنیانی دیدگاه اش را از طریق ابزارقدرتش یعنی دولت پیاده می کند. ۵. مردم ازطریق برنامه از قبل معرفی شده حزب در قدرت، می توانند پایبندی حزب مربوطه به برنامه اش را ارزیابی کنند.

برنامه هرحزبی شامل سیاست داخلی و خارجی آن حزب در تمام زمینه ها میباشد. درموقع انتخابات این برنامه حزب است که به رای شهروندان گذاشته می شود.

بنابراین توضیح ارزش های بنیانی هرحزبی و نیز چگونگی توضیح اهداف و راهکردهای مربوطه دربرنامه، نقش مهمی در جذب رای شهروندان دارد. معمولا توصیه می شود که برنامه با زبانی ساده و بشیوه ای روانشناسانه تدوین شود. بطوریکه محتویات آن برای هرخواننده ای قابل جذب و درک باشد. خصوصیت دیگری که درجذاب بودن یک برنامه حائزاهمیت است توضیح اهداف و برنامه باید طوری باشد که اعتماد خواننده را جلب کرده، برنامه شعار گونه بنظر نرسد.

برنامه جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران باید گفت نوشته ای درسطح خوانندگانی است که به ترم های سیاسی آگاه وبخصوص آگاه به ایدئولوژی سوسیال دموکراسی هستند .بنابراین میتوان گفت که برنامه، برنامه ای قابل فهم برای همگان نیست. برنامه همچنین بدلیل مطالب تکراری وهمزمان وارد شدن درجزئیاتی ( برای مثال چسب زدن به بسته های غذایی یا خرید وسائل کم مصرف برقی در چارچوب برنامه..) که نقش اساسی هم در بیان ارزش های بنیانی سوسیال دموکراسی ندارند، بسیار طولانی و رشته کلام را از دست خواننده می گیرد.

برنامه از نظر بیان و توضیح ارزش های بنیادی سوسیال دمکراسی؛ آزادی ، دمکراسی، برابری ، برابری جنسیتی وهمبستگی وارتباط این ارزش ها با برنامه های پیشنهادی مربوطه، ضعیف است . درموارد متعددی جای برنامه با ارزش های بنیانی عوض شده است . این نوشته متاسفانه همچنین دربیان ارزش های بنیانی سوسیال دموکراسی دارای ضعف هایی محتوایی است که در زیربه آن ها اشاره می شود.

 

بررسی محتوایی این برنامه:

این برنامه نتوانسته توضیح واضح وروشنی از مفهوم آزادی ازدیدگاه سوسیال دموکراسی و فرق آن را با درک ازآزادی لیبرالیسم یا جامعه سرمایه داری بیان کند و همچنین از توضیح فرق بین سوسیال دموکراسی با سوسیالیسم غافل مانده است. بنابراین این برنامه شانس جذب طیف وسیعی ازجامعه را که معتقد به فعالیت بخش خصوصی ولی معتقد به عدالت اجتماعی و آزادی هستند اما همزمان با سیستم سرمایه داری وکمونیستی مرزبندی دارند را کم می کند. بینش سیاسی سوسیال دموکراسی در میان توده های وسیعی از ایران ناشناخته است. بنابراین مهم است به اختلاف آن با بینش سرمایه داری و کمونیسم بطور شفاف و خلاصه در برنامه پرداخته شود.

آزادی از نظر ایدئولوژی یا بینش سیاسی سوسیال دموکراسی؛

آزادی را می شود در مورد جامعه به دو دسته کرد: 1ـ آزادیهای گروهی 2ـ آزادی های فردی

۱.آزادی های گروهی بدین معناست که هرکشوری، هر ملتی حق دارد که درمورد سرنوشت خودش بدون دخالت کشور دیگری تصمیم بگیرد . همزمان آزادی گروهی بدین معناست که همه افراد یک کشور با هم می توانند در نحوه اداره کشور خود بدون دخالت گروه خاصی تصمیم بگیرند. خود آزادی گروهی پایه ای برای آزادی های فردی است .

۲.آزادی های فردی شامل آزادی فرد (شهروند) از گرسنگی و فقر، آزادی بیان، آزادی اندیشه، امکان جهت دادن به سرنوشت خویش، آزادی رای دادن برای چگونگی اداره کشور و آزادی از محیط زیستی که سلامتی اش را به خطر می اندازد، می باشد.

فرق بین آزادی لیبرالی یا آزادی جوامع سرمایه داری با آزادی سوسیال دمکراسی این است که درجامعه سرمایه داری فرد با کوشش خود آزاد است که خود را از فقر نجات دهد این بدین معناست که فرد باید قوی باشد که بتواند با فقر خود مبارزه کند. ولی آزادی از فقر از نقطه نظر سوسیال دمکراسی بدین معناست که امکان آزادی از فقر درجامعه برای همه شهروندان به یک اندازه موجود است و این جامعه است که امکان آزادی از فقر را ازطریق امکان تحصیل و ایجاد کار برای همگان فراهم می کند .

سوسیال دمکراسی با فقر درجامعه مبارزه می کند و از طریق سیستم مالیاتی و برگزاری رفرم های اقتصادی و اجتماعی در جامعه از رشد بی رویه اختلاف طبقاتی جلوگیری مینماید. اما سیستم سرمایه – داری با فقر مبارزه نمی کند.

در جامعه سرمایه داری با افزایش توان اقتصادی قشر خاصی از جامعه قدرت سیاسی آن قشر نیز اضافه می شود و درنتیجه قشرمربوطه ازآزادی بیشتری برخوردارخواهد شد. درحالیکه سوسیال- دمکراسی با تنظیم سیستم مالیاتی اختلاف طبقاتی را درجامعه کاهش می دهد و سعی در افزایش آزادی های فردی می کند و همزمان از قدرت گیری قشر و یا طبقه خاصی جلوگیری می کند. سوسیال دموکراسی برای حفظ و پایداری آزادی های فردی فعالیت اتحادیه ها و نهادهای مردمی را تقویت می نماید.

در جامعه سرمایه داری اساس آزادی بر رقابت فردی بنیان گذارده می شود بدون اینکه افراد از امکانات مساوی برخوردار باشند  نتیجه این سیاست این می شود که آنکه قوی است و از امکانات اقتصادی بهتری بهره مند است همیشه برنده و آنکه از امکانات لازمه برای رقابت برخوردار نیست بازنده است . این پدیده باعث بوجود آمدن طبقه قوی و طبقه ضعیف در جامعه میشود . لیبرالیسم (سرمایه داری) ناتوان از جلوگیری از رشد طبقه ثروتمند با آزادی های بیشتر، می باشد . اینجاست که سوسیال دمکراسی برای جلوگیری از بوجود آمدن اختلاف سطح آزادی شهروندان راه حل ارائه می دهد.

سوسیال دمکراسی اجازه رشد و سرمایه گذاری به بخش خصوصی را میدهد اما سعی در جهت دادن سرمایه گذاری به نفع جامعه می کند . این حرکت از طریق رشد نهاد های مردمی چون نهاد مصرف کنندگان، نهاد حقوق بگیران، نهاد های محیط زیستی، نهاد های حقوق بشری، اتحادیه های تولید کنندگان و سایر نهاد های ذینفع درتولید، صورت می گیرد.  سوسیال دموکراسی همچنین برای جلوگیری از رشد و انباشت سود کلان سرمایه، از طریق اخذ مالیات های تصاعدی بردر آمد سرمایه داران عمل می کند.

همبستگی؛

همبستگی یکی دیگر از ارزش های بنیانی سوسیال دمکراسی است و پایه و ریشه این همبستگی به روشنی در برنامه مورد نظرتوضیح داده نشده است .

همبستگی اجتماعی در وهله اول ازطریق اخذ مالیات بالاترازافرادی که توانائی مالی بیشتری دارند و مصرف آن برای ایجاد رفاه عمومی، تامین میشود. طبیعتن احساس مسئولیت همه شهروندان درمقابل جامعه و رعایت قانون وعدم به خطر انداختن آزادی و حقوق دیگران این همبستگی را رونق میبخشد.

تحلیل سرمایه داری نوین؛

در تحلیل ازسرمایه داری نوین تناقضاتی وجود دارد. بدین معنا از طرفی ادعا می شود که تغییر اساسی بوجود آمده که تاثیر مالکیت برتولید در شرکت ها کم شده همزمان نوشته شده تاثیرمصرف کنندگان، کارکنان وشهروندان برتولید کاهش یافته است ولی مشخص نشده این کم شدن نقش دو طرف در تولید با چه مولفه دیگری پرشده است. درضمن اشاره شده که کارکنان از طریق صندوق های بازنشستگی و بیمه در تولید نقش ایفا می کنند. اما توضیحی داده نشده است این تاثیر گذاری درعمل چگونه خود را نشان می دهد.

در مورد اقتصاد متکی به نفت درنوشته آمده است « دولت اجازه استفاده از پول نفت برای خرج های خود را نخواهد داشت و خرج های دولت باید ازمالیات مردم تامین شود ». درادامه نوشته صحبت می شود که پول نفت باید خرج رفاه عمومی بشود.
درآمد و یا بودجه دولت فقط از مالیات ها تشکیل نمی شود. بودجه دولت متشکل از مالیات بردرآمد مردم و مالیات برسود سرمایه داران، درآمد ناشی از توریسم،‌ درِآمد ناشی ازمعادن کشور، سود شرکت های دولتی ازجمله شرکت آب و برق، گاز، شرکت فاضلاب وسایر شرکت های دولتی و خصوصی می باشد. مخارج رفاه عمومی باید جزء مخارج و بودجه دولت بحساب آید.

درمورد سرمایه ناشی ازفروش نفت باید برنامه درازمدت این باشد که این سرمایه برای نسل آینده پس انداز شود. در صورت لزوم باید درصد استفاده از سرمایه ناشی ازفروش نفت برای یک پروژه فوق العاده رفاهی با رای پارلمان مرکزی باشد.

درمورد بیمه درمانی بطورکلی وتامین مالی دردوران مریضی درنوشته فقط اشاره به حقوق کارمندان حقوق بگیر شده است در حالیکه بر اساس بینش « برابری سوسیال دموکراسی » همه شهروندان درمقابل قانون واستفاده برابرازامکانات جامعه یکسان هستند درنتیجه طبیعتا امکان استفاده از بیمه درمانی و بیمه دوران مریضی و بیمه دوران زایمان شامل تمام شهروندان می شود.

سیاست عدم تمرکز؛

در این بخش از برنامه از شورای شهر، سازمان شهرداری و شورای استان صحبت شده است اما حدود اختیارات این شوراها چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قدرت سیاسی و همچنین رابطه بین دولت و پارلمان مرکزی با این شوراها و سازمان شهرداری بیان نشده است . این بحث برای سوسیال دموکرات ها بخصوص با توجه به تعدد اقوام مختلف در ایران از جمله بحثهای کلیدی است . در اینجا نوشته نتوانسته سیاست عدم تمرکز را به وضوح درچند سطر بزبان ساده بیان کند. کمااینکه این موضوع در جلب مناطق محروم ایران به سوسیال دموکراسی نقش مهمی دارد.

سیاست پناهنده گیری و پناهجویان؛

در این بخش از برنامه اساسن اشاره ای به سیاست پناهنده گیری بطورعام و اینکه سوسیال دمکرات ها چه تعهدی درمقابل پناهندگان سیاسی که بجرم دگراندیشی مجبور به ترک وطن می شوند، نشده است. در موردسیاست پناهندگی فقط به حمایت از زنان و کودکان اکتفا شده است!

همچنین صحبتی ازحقوق مهاجران موجود در ایران بطورعام و بطوراخذ صحبتی از حقوق تقریبا یک و نیم میلیون مهاجرافغانی (آمار معاون امنیتی انتظامی کشور ) ساکن درایران نشده است.

برابری جنسیتی؛

دراین بخش بطور مشخص اینکه زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و بطور طبیعی باید نصف قدرت را داشته باشند، صحبتی به میان آورده نشده. در نوشته آمده است که «.... بــرای ایجــاد برابــری جنســیتی تــلاش کنیــم. فعالیــت بــرای برابــری جنســیتی بایــد همزمــان بــا از میان بردن بی عدالتــی در قشــرهای مختلــف جامعــه باشــد و...» . اینکه مبارزه برای برابری جنسیتی همزمان با مبارزه برای از میان بردن بی عدالتی و از بین بردن اختلاف طبقاتی باشد بنوعی کمرنگ کردن و یا دور زدن اعتقاد داشتن به ۵۰ در صد قدرت برای زنان درهمان بدو تغیررژیم است. قبول کردن نبود نیمی از شهروندان درتصمیم گیری ها برای برداشتن بی عدالتی های اجتماعی و کم کردن اختلاف طبقاتی، خود ناشی از عدم درک عمیق نقش و توانایی زنان در از بین بردن نابرابری است. از بین بردن بی عدالتی ها در جامعه یک پروسه سیاسی- اجتماعی و پروسه ای طولانی است و وابسته به موئلفه های دیگری در جامعه و از جمله وجود زنان در قدرت می باشد.
تقسیم قدرت بین زنان  و مردان  در همان ابتدا باید روشن و واضح باشد.

برنامه، بحث در مورد ایجاد برابری بین زنان و مردان را این چنین ادامه می دهد :

 «..واینکه در جامعه کار شود که همسران(مشخصن از بردن نام مردان خودداری شده است) .در امر بچه داری و خانه داری شرکت کنند ».  اینکه نشد برنامه اساسی و قاطع یک نهاد سیاسی برای تقصیم قدرت بین مردان و زنان!

بعضی ها معتقد هستند که جامعه ایران یک جامعه مذهبی است و باید اول در جامعه کار کرد وزمینه را برای قدرت گرفتن زنان.آماده نمود بعد صحبت برابری زن و مرد درقدرت را مطرح کرد. این طرز فکردقیقن ناشی از بی اطلاع بودن شرایط موجود در ایران و وجود زنان از تمام اقشار در صحنه مبارزه است. زنان دوش بدوش مردان در تمام صحنه ها ودراشکال مختلف مبارزه حضور داشتند و دارند. نا گفته نماند که زنان در زندان های رژیم علاوه بر تحمل شکنجه های معمول که به مردان وارد میشود، بدلیل زن بودن مورد آزار و شکنجه های جنسی و روحی خاص خود از طرف شکنجه گران مرد می شوند . زنان مبارز باردار در زندان های رژیم متحمل رنج های روحی و جسمی وحشتناکی می شوند. اما این شکنجه های فوق العاده وحشتناک هرگز نتوانسته زنان را از میدان مبارزه بترساند.

با توجه به توضیحات بالا انتظارمیرود که سوسیال دموکرات ها در چارچوب توضیح برابری زن ومرد پیشروباشند وبا شهامت هرچه تمامتر تقصیم ۵۰ در صد قدرت بین مردان و زنان را در برنامه خود اعلام کنند.

پایان دادن به تن فروشی براثراعتیاد وفقر؛

در همین بخش از نوشته مربوط به برابری جنسیتی، اشاره به تن فروشی زنان شده است. در نوشته آمده است که « پایان دادن به تن فروشی بر اثراعتیاد و فقریکی ازجالشهای فراروی ما سوسیال دموکراتها خواهد بود. بغرنجی این پدیده اجتماعی نیازمند پزوهشی ژرف و گسترده از سوی کارشناسان و جامه شناسان است. نتیجــه ی کاروپیشــنهاد پژوهشــگران راهنمــای سیاستگذاران در این عرصه خواهد شد».

باید گفت که در نوشته برخوردی همه جانبه به مسئله تن فروشی زنان نشده است. این بدین معنا است که جمعیت سوسیال دمکراسی برای ایران به همه جوانب این پدیده اجتماعی پی نبرده است. برای مبارزه با تن فروشی زنان، علاوه بر مبارزه با فقر اقتصادی آنان باید امکان خرید سکس را برای مردان، نیزاز بین برد. این درست است که درصد بالایی از زنان و دختران بدلیل فقر به تن فروشی روی می آورند. اما تجربه کشورهای مرفه نشان داده است که هستند دختران جوانی که بدلائلی بغیرازفقر از جمله برای ارضاء بلند پروازی های تمایلات مالی وخرید های غیرضروری دوران جوانی دردام مردان ثروتمند افتاده و به تن فروشی روی می آورند. اما همین دختران نوجوان درسال های بعد از کرده خود پشیمان و دچارناراحتی های روحی و روانی عمیق میشوند. بنابراین تنها با مبارزه با فقر نمی توان با پدیده تن فروشی مبارزه کرد بلکه همزمان باید امکان خرید سکس را از بین برد. بعبارت دیگر نباید به مردان اجازه خرید سکس را داد. در نتیجه باید خرید سکس و همزمان ایجاد خانه های خرید و فروش سکس را غیرقانونی اعلام کرد.

بنابراین سوسیال دموکرات ها باید در چهارچوب ارزش بنیانی سوسیال دموکراسی یعنی آزادی‌، خواهان غیر قانونی کردن خرید سکس باشند. زیرا تن فروشی نوعی بردگی است.

سوسیال دموکراتها همچنین به دلیل اعتقاد به برابری ارزش های انسانی باید درغیر قانونی کردن خرید سکس وهرگونه سوء استفاده جنسی از زنان و دختران که موجب زیر سوال رفتن ارزش انسانی آنها می شود پیش گام باشند.

پارلمان اروپا در سال 1999 قاچاق زنان و دختران را به منظور سوء استفاده جنسی غیر قانونی اعلام کرد ودر این رابطه ایجاد فاحشه خانه نیزغیرقانونی اعلام شد.

 

با امید به اینکه این نقد که صرفن از زاویه احساس مسئولیت تدوین شده است مورد استفاده قرار گیرد.

نوشتن برنامه را بار دیگر به ٬جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران٬ تبریک می گویم و آرزوی موفقیت در ادامه کار برایتان دارم. به امید روزی که شاهد حزبی سوسیال دموکرات با پایه قوی مردمی در ایران باشیم.

ثریا ندیم پور

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.