رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به «ختنه» و چالش «ختنه» در آلمان
23.08.2012 - 11:51

داریوش برادری روانشناس/ روان درمانگر

سوژه کامل و قائم به خویش نیست ازینرو در نگاه لکان سوژه یک «سوژه خط خورده یا هاشورخورده» است، سوژه یا فرد «منقسم» و در ارتباط دائمی با دیگری و غیر است. تمنا و آرزویش، تمنای غیر است. ختنه در معنای نمادینش چیزی جز این «خط خوردگی» و قبول کمبود و نیازمندی به دیگری، قبول قانون ناکامل بودن انسان نیست. ختنه در معنای نمادین به معنای قبول «قانون یا نام پدر» است. ازینرو یهوه خدای اسرائیل وقتی «پیمان خویش با قوم یهود» را می بندد، به عنوان علامت این پیمان  ختنه را انتخاب می کند. همانطور که از طرف دیگر «ختنه» و قبول قدرت و تمنای دیگری یا خدا، باعث می شود که آنها «قوم برگزیده» شوند. ختنه در شکل مصری یا اسلامی آن نیز دارای همین حالت نمادین و «خط خوردن سوژه» یا قبول «کمبود» است و به معنای عبور از بیگناهی، کودکی و ورود به عرصه بالغان است. یک ریتوال بلوغ است و هم به معنای این قبول «کمبود» و قبول حق دیگری یا غیر است. همانطور که بسته به روایت حاکم بر مذهب و ریتوال این رسم ختنه می تواند مالامال از هراسهای جنسی و غیره نیز بوده و باشد و هراس از خشم خدا و دیگری را نشان دهد. یا می توان از منظر جنسی این سوال را مطرح کرد که چرا خدا اصلا برای بستن پیمان و بیان کمبود بشری آلت تناسلی را انتخاب می کند، اما نمی توان معنای نمادین آن را به عنوان پذیرش کمبود و ناکامل بودن انسانی یا پذیرش قانون نفی کرد. ازینرو در نمونه اسلامی و ایرانی آن نیز این رسم ختنه و قبول کمبود همراه با جشن و احساس پذیرفته شدن در جمع نوین همراه است و همزمان می توان زیرمتن های دیگر  مثل هراسهای جنسی و غیره را  نیز در آنها دید. ( لکان در چند سمینارش این جا یا آن جا دقیقا به حالت نمادین ختنه و خط خوردگی و بویژه در رابطه با اسطوره برگزیدگی قوم یهود اشاره کرده است)

موضوع اما این است که آیا اصولا امروز نیازی به این «ریتوالها» هست تا فرد به پیمانش با مذهب و سنت دست یابد؟ و یا اینکه به «کمبود» خویش پی ببرد؟ زیرا دیگرانی نیز که دارای این خط خوردگی بر تن نیستند به همین اندازه  و به اشکال دیگر یا  از جهاتی بهتر، یعنی اکثر جامعه مدرن یا مسیحی،  توانسته اند به این قدرت فردیت و سوژگی دست یابند.

  این موضوع   امروزه به یک چالش و  بحث  عمومی مذهبی، سیاسی و حقوقی مهمی در جامعه آلمان تبدیل شده است  که شاید آخرش به تغییری در قانون  منتهی شود. یعنی به این  که «ختنه» مردان ابتدا وقتی اجازه داده شود که خودشان بتوانند تصمیم بگیرند (البته چون این در اصل یک سنت یهودی است و یهودیان بشدت به این سنت  وابسته هستند، تغییر آن در قانون آلمان سخت تر است تا اگر که  فقط یک سنت اسلامی می بود). مشکل اساسی این بحث حاد این است که هر دو طرف در نهایت به شیوه مشابه ای می خواهند ختنه را تایید یا نفی بکنند. یک طرف می خواهد به کمک دلایل علمی و خقوق بشر بر اهمیت « حق فرد بر تنش و عدم ضربه به تن» تاکید بکند و یا خطرات ناشی از ختنه مردان در مسائل جنسی و غیره و  حس سکس را نشان دهد. دیگری یا طرفداران «ختنه» می خواهند بر اهمیت این موضوع به عنوان «ریتوال و سنت مذهبی  وفرهنگی» تاکید بکنند و یا برای درستی ختنه مردان دلایل پزشکی، زیبایی شناسی (با استفاده از مدل آمریکا) یا از منظر تجربه جنسی و سکسی بیاورند. در حالیکه  هیچکدام از این دلایل واقعا نمی تواند نه به شیوه علمی و  غیره جوابی قطعی برای این موضوع باشد که برای مثال تاثیر ختنه یا عدم ختنه بر مردان و رابطه جنسی چیست و یا اینکه این به معنای ضربه به تن و آلت تناسلی است؟ یا برعکس به نفع سکس و آلت تناسلی مردان است. زیرا چنین قطعیتی اصولا در روابط جنسی ممکن نیست. (یا به قول لکان رابطه ی جنسی محال است  و او امر جنسیتی است). همانطور که حق اجرای مذهب بخشی از حقوق بشر و قانون اساسی ککشور مدرن است و این دخالت در حق انتخاب خانواده مذهبی نیز هست. با این حال هر دو طرف مرتب می توانند دلایلی برای درستی نظرشان بیاورند.

بنابراین  ابتدا وقتی ابتدا از این دوآلیسم جدا شویم که آیا ختنه خوب است یا بد است و  توجه مان را بر «معنای نمادین یا سمبولیک» ختنه مردان بگذاریم، آنگاه می توان این سوال را نیز مطرح کرد که آیا این «سنت» متناسب با شرایط امروز است یا نه؟ و اینکه آیا امروز سنت و مذهب نمی تواند شیوه های جدیدی برای این تداوم پیمان میان فرد/دیگری یا غیر، میان فرد/خدا بیابد و «آپ دیت» شود؟  همانطور که این توانایی آپ دیت شدن باعث شد که سنت یا بعضی مذاهب از «ختنه خطرناک زنان» عبور بکنند، بویژه که آنجا خشونت و نقض جنسی و تنانه به زنان از لحاظ علمی و غیره محسوس بود.  آیا نمی توان اکنون اینکار را با سنت مردانه نیز کرد و یا به زمانی واگذار کرد که شخص و فرد جوان بتواند بشخصه تصمیم بگیرد و آن را انجام دهد؟ آیا جواب این موضوع رهایی از دوالیسم مذهب/علم یا  حقوق بشر و توجه بر موضوع و معنای نمادین ختنه نیست و قبول امکانات نوین آن، تا هم شاید سنت و مذهب یهودی و اسلامی راحتتر با این تغییرات احتمالی کنار آید و هم همزمان اینکار بد و زشت یا غیره شمرده نشود و فرد معنایش را متوجه باشد؟  نظر شما چیست؟ ختنه کنیم یا نکنیم ای سوژه های «خط خورده» عزیز، چه زن یا مرد البته؟.

زیرا همه خط خورده ایم و ختنه شده ایم، بخشی را از دست داده ایم، تکه ای از دست داده یا گمشده داریم که بدنبالش می جوییم تا دوباره کامل شویم. نیمه ای گمشده داریم که بدنبالش می گردیم و می دانیم هیچوقت کامل بدست اش نمی آوریم. بخشی گمشده که در واقع از ابتدا نیز بیشتر یک توهم بوده است و ما هیچوقت کامل و بی نیاز نبوده ایم. زیرا انسان  و جهان انسانی یا در کل زندگی خوشبختانه هیچوقت کامل نیست. همیشه ناتمام است.

 

پانویس:  خدا در تصویر مونتاژ بالا از نقاشی «آفرینش آدم» از میکل آنجلو  به طنز  انگشت اشاره اش به سوی «آلت آدم» است و به زبان آلمانی می گوید «اوه، ختنه نشده ای، کی مسئول این خطا یا گناه است؟» . البته ترجمه کلمه به کلمه نیست. ترجمه به فارسی است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

داریوش برادری

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.