با بالا رفتن قیمت ارز در ایران، بحثهای وبلاگی هم در این زمینه بالا گرفته است. در همین رابطه تعدادی از وبلاگها را که نسبت به این مسأله واکنش نشان دادهاند، مرور میکنیم.وبلاگ اقتصادانهتحلیلی اقتصادی بر این ماجرا دارد: بازار ارز ایران بازار ملتهبی شده است و من شک دارم که همه این التهاب مربوط به نیروهای بازار و دولت به همان ترتیبی باشد که همیشه بوده. چرا؟ به این دلیل که درآمد ارزی ایران در سال جاری بیش از هر سال دیگری در تاریخ ایران است. بنابراین به نظر میرسد که دولت بایستی ارز کافی در اختیار داشته باشد که قیمت ارز را به قول خودشان کنترل کند. دارم شک میکنم که قسمتی از این التهاب مربوط به لجستیک تهیه دلار (عمدتاً کاغذی) به وسیله دولت باشد. اینکه سیاست ارزی درست چه باید باشد یک مسأله است، اینکه دولت در شرایط فعلی و به دلایل تحریم قادر نیست تقاضا را به این دلیل که دسترسی کافی به دلار کاغذی ندارد موضوعی دیگر است.همین جا لازم است که به این نکته توجه شود که حتی بدون مشکل لجستیکی هم، بازار ارز در نهایت ملتهب میشد. نمیتوان قیمت ارز را در شرایطی که تورم دو رقمی است به مدت طولانی ثابت نگه داشت حتی اگر شانس افزایش قیمت نفت هم با شما همراه باشد. اما در شرایط کنونی، اگر دولت (یا بانک مرکزی که عامل دولت است) اراده می کرد که از تمام ذخایر ارزی اش استفاده کند تا قیمت را ثابت نگه دارد فکر میکنم که این کار ممکن بود. به همین دلیل است که فکر می کنم مشکل لجستیکی تهیه دلار در ایران باید مسئله ای جدی باشد. با تحریم بانک مرکزی، احتمالا این مشکل لجستیکی بیشتر هم خواهد شد. به همین دلیل، بازار با شنیدن احتمال تحریم بانک مرکزی به سمت خرید هجوم هم برده است و انتظار افزایش بیشتر قیمت را هم دارد.
وبلاگ فضای آزاد نوشته با اینکه هیچ وقت اهل تجارت نبوده و نیستم و در هر معامله معمولی در طول زندگی هر چیز را گران خریده و ارزان فروختهام، اما تازگی عادت کردهام که هر روز در چند نوبت نگاهی به برابری ارزش دلار به ریال در سایتهای مربوطه بکنم.
تقریباً در بیشتر جاهایی که رفتهام شاهد بودهام که برابری ارزش دلار به واحد آن کشور کمتر شده یا به عبارتی ارزش پول آن کشور نسبت به دلار بالا رفته است. اما دیروز با گذشتن از مرز ۱۴۰۰۰ریال و امروز به ۱۴۴۵۰ ریال یک افزایش عجیبی داشته است. افسوس از این که درآمد هر روز نسبت به دلار کمتر میشود و هزینه جاری زندگی نیز بالاتر میرود.
وبلاگ گجمو هم خاطراتی دارد از دهه ۷۰ خورشیدی که توصیه کرده اگر دوست دارید سکته کنید حتماً دلار بخرید.
اون روزها تب خرید دلار مثل الان خیلی بالا بود و اگر اشتباه نکرده باشم قیمت دلار ۱۷۵ تومان که ناگهان اوج گرفت و رسید به ۴۵۰ تومان و اکثر همکارانم در پتروشیمی اراک متفقالقول بودند که قیمت دلار باز بالا خواهد رفت. این بود که همه شروع به خرید دلار ۴۵۰ تومانی کردند تا از این راه پول و پلهای گیرشان بیاید و به قول خودشان یک شبه ثروتمند شوند و از کار کردن در پتروشیمی خلاصی پیدا کنند.
همین قدر بدانید بالا رفتن سر صعودی قیمت دلار چند روزی طول نکشید و متأسفانه بر اثر پایین آمدن قیمت نرخ دلار خیلیها سکته کردند که امیدوارم شما جزو آن دسته نباشید.
وبلاگ جنبش قلم عقیده دارد که افزایش قیمت دلار نمایشی است.
تا به حال شده است کسی بگوید که با این همه سرمایه و موجودی بانک مرکزی که در همین امروز اعلام شد که از مرز ۳۳۱ هزار میلیارد تومان گذشته چرا نرخ ارز روز به روز در حال رشد است؟ البته تمام کارشناسان میگویند که به خاطر تحریمهاست ولی من میگویم که خیر این گونه نیست بلکه این خود طرح دولت است برای پایین نگه داشتن ارزش واقعی پول کشور همانند کشور چین که ارزش پول خود را همیشه پایین نگه داشته است. آیا میتوان گفت که چین جز کشورهای است که دارای اقتصاد بیمار و ضعیف است .
خیر اینگونه نیست و واقعاً هم نیست. افزایش قیمت ارز از طرفی برای نشان دادن این است که بگویند ما تحت تأثیر تحریمهای جهانی هستیم. ولی اگر در ایران زندگی میکنید، میبینید که زندگی مردم کماکان ادامه دارد و حتی تفریحات خود را تعطیل نکردند.
از طرفی دیگر هم ایران چون از دوستان صمیمی چین محسوب میشود، همان راه آنها را در پیش گرفته و ارزش واقعی پول خود را پایین نگه داشته است. البته برای رسیدن به موقعیتی همچون چین در حال حاضر نیاز به زمان و کمی سختی دارد ولی به هر حال این راهی است که سران ایران در پیش گرفته اند.
بهرحال این قیمت دلار در حال حاضر و مانورهای بیش از حد رسانه ها بر روی آن فقط جنبه تبلیغاتی دارد و بس و در زیر پرده مطمئنا قضایایی هست که امیدوارم نتیجه آن به نفع مردم باشد.
وبلاگ سبز باش میپرسد شما که از پس پول آمریکا هم بر نمیآیید، چگونه در بوق و کرنا میکنید که آمریکا رو شکست میدهید؟!
حرفهایی از ته دل هم انتقادی دارد بر طرفداران سود سپرده بانکی ۲۲ درصدی زمان خاتمی و میپرسد که کجا هستند؟
درزمان خاتمی سود سپرده بانکها برای سپرده های ۵ ساله برای مدتی بسیار افزایش یافت تامردم پولهایشان را به بانکها ببرند و به حدود ۲۲ درصد نیز رسید. در آن زمان بسیاری با شادی و شعف فراوان دلشان خوش بود که درخانه شان استراحت میکنند و سود سپرده هر ماه به حسابشان واریز میشود. بسیاری از ایرانیان خارج ازکشور که چند تن از نزدیکان اینجانب نیز از آنها هستند سودهای سپرده را به دلار تبدیل میکردند و زندگیشان را ازاین راه میگذراندند.
وقتی به آنها می گفتی اقتصادی که به شما ۲۲ درصد سود میدهد، اقتصادی بیمار است، فریادشان بلند می شد که «آقا! این که چیز بدی نیست!».
من اقتصاددان نیستم ولی با همین سواد اقتصادی کم میدانم که بانک برای پرداخت سود به شما باید پول چاپ کند. آن هم در خزانه تهی کشور ما که به سبب فساد گسترده، دیگر پولی دربساط نمانده است. با چاپ پول و افزایش نقدینگی از ارزش پول کاسته میشود و منجر به گرانی میشود. نتیجهاش هم میشود این افزایش چشمگیر ارزش دلار که امروز به ۱۵۰۰ تومان رسید .اقتصاد سالم به شما بهره ۲۲ درصد که البته الان حدود ۱۵ درصد است نمیدهد.
دراقتصاد سالم باید پول درگردش باشد وگرنه منجر به افزایش چشمگیر تورم خواهد شد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید