از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، در نظر دارم یک چیزی بزنم در حد تیم ملی‌، یعنی‌ اینکه یک چیز ملی‌ بزنم، حالا چیزش مهم نیست مهم این است که ملی‌ باشد.

 اما خب برای ساختن این چیز ملی‌، احتیاج به چیزک‌های ملی‌هست که امیدواريم  بتوانیم طی‌چند روز آینده آنها را بسازيم، چیزک‌هایی نظیر گروه‌ها و افرد و وبلاگ و از اين قبيل. پس از این مرحله، این چیزک‌ها می‌آیند فراخوان می‌دهند و خودشان هم امضا می‌زنند و مژده به خلق الله که به زودی چیز ملی‌ ما آماده می‌شود فقط کافی‌است امضا بزنید و شما هم  جزو چیز ملی‌ ما  شوید اصلا خود ملی‌ شوید.

 برای همین منظور لازم است قبل از تشریف فرمایی چیز بزرگ که خود ما هستیم اما در حد ملی‌، ابتدا شما چیزک‌ها امضا بزنید تا من تشریف بفرمایم، منت بر سرتان بگذارم و در این روزهای سخت وطن، به‌داد وطن برسم و داد شما را از بی‌داد بستانم.

 به همه شما قول شرف می‌دهم که کار بد نکنم، چیزی نکنم که مردم فکر کنند چیزی شده است، پس شما هم امضا بزنید و چیز اضافه‌ای نپرسید که دشمنان فکر کنند چیزی شده است.

 ما شما چیزک‌ها را به درجه انسانيت و «چیز ملی‌» می‌رسانیم، ما می‌خواهیم شما چیز خودتان باشید و برای اینکار می‌فرماییم بیایید همه جمع شویم و شما امضا بزنید. بیایید همه جمع شویم و شما بروید جبهه  جنگ با جمهوری اسلامی و ما از این پشت بد جوری هوای‌تان را داریم.

 اما خواهشا مانند اهل کوفه نباشید که اول نامه نوشتند که حسین جان بیا، بعد سر حسین جان را بریدند، من به پشتوانه  امضای شما چیزک‌ها مي‌آيم تا چیز ملی‌ تعیین کنم اما الان توی دهان کسی‌ نمی‌زنم بلکه صبر می‌کنم بعدا نوبتش برسد، مگر نمی‌دانید من سیاستمدار بزرگ و  خوش سخن و خوش پوش و خوش گفتار و خوش منقار و کلی‌ خوش خوشان دیگر هستم پس منتظر چه هستید این چیز مرا امضا کنید و بروید پی‌ کارتان تا ما هم به کارمان برسیم.

 انتشار از: امین موحدی