انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری به پایان رسید و برنده آن «شگفتی» لقب گرفت. «شگفتی» امری خارق آمد است و بیانگر آن است که کمتر کسی چنین نتیجه ای را انتظار می کشید. تجارب هشتاد و هشت و رویارویی بخش چشمگیری از حاکمیت با خواست ملت که به آن جا منجر شد که صندوق رای و «رای» به مناقشه اصلی میان حاکمیت و ملت بدل شود، و سلطه سرکوب و خشونت و نگاه امنیتی بر جامعه سبب شده بود که کمتر کسی امید به صندوق رای داشته باشد. «رای» و «انتخابات» در حقیقت از خرداد هفتاد و شش جایگاه خود را در محاسبات و مطالعات سیاسی در جامعه ما باز کرد. هرچند ما از دیرباز با رای و رای گیری آشنا بودیم و مشروطه و مجلس در پستوی ذهن ما حضوری فّرار داشت. و انتخاب دولت اصلاحات که آن هم شگفتی تلقی گشت، اِعجازِ «رای» را در خاطره و کنش ما زنده کرد.
این انتخابات با تمهیداتی آغاز شد. شگفتی هائی به همراه داشت
"اگر چنانچه آراء بيشترى از مردم را داشته باشد، در صورتى كه داراى رأى سديد و خوبى باشد، بهتر ميتواند از آن رأى دفاع كند؛ ميتواند در مقابل معارضين كشور بايستد. كشور ما دشمن دارد، معارض دارد."
سید علی خامنه ای در روز انتخابات وقتی در محل صندوق سیار 110 در حسینیه خمینی رای خود را به صندوق انداخت، بر اهمیت سلامت انتخابات و دقت در شمارش آراء تاکید کرد و گفت: «من به اين حضرات محترمى كه مسئولان صندوقها و مسئولان بازشمارى و قرائت آراء و اينها هستند، يك توصيه به اين عزيزان دارم و آن اين است كه بدانند رأى مردم امانتى است دست آنها و حقّالنّاس است؛ يعنى حفظ امانت در اين مسئله، حقّالنّاس است. همانطور كه ميدانيد حقّالنّاس را انسان بيشتر بايستى رعايت كند و خروج از عهدهى حقّالنّاس سختتر است از خروج از عهدهى حقّالله. لذا است كه خيلى بايد در اين زمينه توجّه كنند.» این تقابل و دوبُنی «حق الله - حق الناس» که تقابل بنیادین با نظام دمکراتیک است، همان دوگانگی ساختاری است که شاخصه اصلی جمهوری اسلامی است. بااین حال، تاکید کم سابقه وی بر حق الناس بیانگر دلنگرانی و آگاهی رهبر جمهوری اسلامی از بحران اعتماد در جمهوری او است. و به همین جهت است که او این بار اشتباه سال هشتاد و هشت را تکرار نکرد و تلاش کرد تا لحظه آخر سعی کند این پیام را به رای دهندگان بدهد که سلامت انتخابات حتمی و قطعی است.
بااین همه، آن چه در این چهار سال گذشت، اعتماد به انتخابات و «رای» را مخدوش کرد. و این فضا کماکان در میان بخشی از نیروهای سیاسی و اجتماعی موجود است به طوری که پیروز این انتخابات را نشان از «مهندسی اجتماعی ظریف و دقیق حکومت» می نامد. به راستی اگر حکومت از چنین عقلانیت و تدبیر و هوشمندی برخوردار است که می تواند چنین نمایشی برگزار کند، باید به آن دست مریزاد گفت. زیرا دریافته است که قدرت به معنای بازی استراتژیک است. اما داده ها و واقعیات تردیدی در این نمی گذارد که این انتخابات محصول مهندسی حکومت نیست، بلکه بیشتر نشانه از استمرار نظریه توطئه در میان ما دارد و گواهی است بر خطای دید و تلقی غلط از «قدرت»؛ یعنی این دیدگاه از «قدرت» که گویی «قدرت» در اختیار قدرتمندان است! باری، اگر حتا نظریه توطئه را هم بپذیریم که این انتخابات مهندسی شده است- که نیست- اما این به این معنی است که خواست آنانی که در انتخابات شرکت کردند و به حسن روحانی رای دادند، با خواست حاکمیت گویی به اجماع رسیده باشد. این نظر بی آن که خواست خودش باشد، به آن چیزی رای داده است که خود با آن مخالف است! اگر حاکمیت جمهوری اسلامی قادر است چنین نمایشی برگزار کند، حاکی از پشتوانه چشمگیر نظری و عملی راهبران آن دارد. که دریافته اند سیاست به معنای بازی استراتژیک است. و چنین نظری اگر صحت داشته باشد، بیانگر بلوغ سیاسی حاکمیت است. هرچند ساختار جامعه و حاکمیت کنونی حاکی از آن است