رفتن به محتوای اصلی

اینکه طباطبایی در آخرها میگه

اینکه طباطبایی در آخرها میگه
ناشناس

اینکه طباطبایی در آخرها میگه "فارسها مغبونند، چون ترکی را نمیفهمند" جداً درسته. زیرا من همیشه حسرت قومیتهای ترک و لر و کرد را خورده ام که زبان مرا میفهمند ولی من از زبان آنها درکی ندارم. این را البته میشه با کلاس دیدن و معاشرت با اهل آن زبان درست کرد.
بعد جایی میگه "نمیتوان گفت ما را در مدرسه مجبور به فارسی خوانی میکردند...ما هفته ای چند ساعت فارسی داشتیم و در زنگهای تفریح و بعد از مدرسه هم ترکی حرف میزدیم" تا آنجا که من از ترک زبانها شنیده ام، این درست نیست. برنامه ی هفتگی شامل فارسی و حساب و دینی میشده که در سراسر ایران کتابهای یکسانی داشته. خب آیا یچه ی ترکی که وارد مدرسه میشده، نبایست یا نباید اول فارسی را یاد بگیره تا بعد به درک متون فارسی و حساب و...برسه؟ آیا معلم مجاز به عرضه ی متن ترکی بوده؟ نه. بچه دقیقا وارد یک کلاس زبان خارجی میشده/میشه . وگرنه پیداست ...دنباله در ستون پایین

وگرنه پیداست که یک خارجی زبان بیرون کلاس به زبان مادریش حرف بزند. این خوب است که جناب ایشان رخت تعصب را از تن به درآورده و در قید مرزبندیها ی سیاسی و جغرافیایی نمانده اند. من اما از همه ی ترکزبانها چنین شنیده ام که مدرسه در سالهای آغازین بغرنجترین سالها بوده به خاطر همین مسأله ی زبان. ولی این هم درست است که یک زبان مایه ی اتحاد بیشتر خواهد شد. دین نمیتواند چنین همبستگی ای بسازد. چون با احساس و دریافت آدم سروکاردارد و انتخابی است. زبان اما نگاه به پیشینه های فرهنگی و خاطرات تاریخی اقوام دارد و باید پاسش داشت. حالا ترک/ کرد/ لر و...بگوید ما هم بر همین اساس میخواهیم زبانمان را از فارسی بپالاییم. این درست است و جای خود دارد. ولی چند درصد ایرانیها ترکند یا لر یا ...فارس؟ کدام در اکثریتند و راه ساده تر کدام است که اکثریت یا اقلیت به سوی آن بروند. به هر روی ایران ما ایران همه ی ماست و هرگز تجزیه پذیر نیست. اما همه باید در آموزش زبان محلی و دین و سنتهای خودشان آزادی مطلق داشته باشند و چه بهتر از این که اصلا در برنامه ی مدارس ایران آموزش زبانهای محلی هم گنجانده شود تا اقوام بهتر بتوانند ایجاد ارتباط کنند و کسی چون من در خیل ترک یا کرد زبان خود را غریبه و چه بسا تنها نیابد. چطور است که ما در برنامه ی مدارس درس انگلیسی و فرانسه و المانی و عربی داریم که به هرحال بعد از دبیرستان چند واژه از آنهمه سال خواندن در یادمان میماند و ...ولی هنگامیکه با یک هموطن ترک/کرد ....روبرو میشویم، زبان در کام میکشیم و از او انتظار داریم که بتواند فارسی حرف بزند!
خب از دید من بزرگترین امتیاز این جناب دور بودنش از تعصبهای رایج بود که راه را برای گفت و شنود باز میگذارد و انعطاف میآفریند که این نوید یخش است و گشایش را به هرحال به سویی منطقی راه میبرد.