رفتن به محتوای اصلی

جناب شاملی عزیز، شما هم خوش

جناب شاملی عزیز، شما هم خوش
ناشناس

جناب شاملی عزیز، شما هم خوش آمدید. از اینکه در درس اخلاق از شما نمره قبولی گرفته ام، بسی خوشحالم و شادمان، چه چیزی بهتر از این؟ از اینکه شما تصمیم گرفته اید به سؤالات من جواب بدهید، از آن هم خوشحالترم. ولی انگار شما هیچ کامنتی را بدون موعظه نمی توانید جواب بدهید. هموطن گرامی، من "پیش داوری" نکرده ام و "پیش بینی" کرده ام. پیش داوری وقتی می بود که من شاهد رفتار شما با منتقدین (از جمله خود من در شش ماه گذشته) نبوده باشم و مثلا چون از رنگ پیراهن شما خوشم نمی آید، چیزی را به شما نسبت بدهم. پیشبینی ولی به این معنی است که من رفتار شما را رصد کرده ام و بارها و بارها دیده ام و تجزیه کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که این نوع رفتار، بخشی از شخصیت شماست، پس لاجرم در آینده هم چنین خواهید کرد، یک پیش بینی که می تواند درست یا غلط از آب دربیاید. دیگر اینکه من نمی دانم منظور شما از "تخریب" چیست، وقتی

من حتی یک استدلال درست و مستند و معقول در نوشته شما نمی بینم، ایا باید تعارف کنم و قربان صدقه شما بروم و بعد زیر لب انتقادی هم در باره نوشته شما پچ پچ کنم؟ اگر من اینکار را بکنم یک انسان عشیره ای می شوم، زیرا انسان مدرن نظرش را بدون رودرباستی و مستقیم بیان می کند. و نظر من این است که سرتاسر نوشته شما بر اساس داده های سرتاپا غلط استوار شده است. همانطور که گفتم من قصد ورود به جزئیان بیشتر را بدلائل فوق الذکر ندارم، ولی شما حرف مرا هم با یک جواب بی ربط پاسخ داده اید. من پرسیده ام: «من نمی دانم بجز زبان فارسی چه چیز دیگری یک فارسی زبان آبادانی یا اهوازی را به یک فارسی زبان تایبادی یا زابلی یا ورامینی پیوند می دهد؟» و شما جواب داده اید: «اتفاقا تنها چیزی که نمیتواند عامل پیوند ملتهای مختلف ساکن در یک کشور باشد عنصر زبان است» این حرف چه ربطی به سؤال من دارد؟ آیا از نظر شما یک "فارس زبان آبادانی" و یک "فارس زبان ورامینی" از دو "ملت" مختلفند؟ آیا می توانید معمای این بخش از نوشته خودتان را برای ما حل کنید؟