واقعا عجیب است. تا دیروز همین افراط گرایان، همین گرگهای خاگستری ما بقول خودشان بوزقورد که از پرچمداران پانترکیسم در آذربایجان ایران بودند و همه را نفرین کرده و به مردم اتهام مانقورت و خائن میزدند یک دفعه عقب نشستند و چنین میگویند که ای بابا پانترکیسم کجا بود؟ ما کی کشور توران و جهان اسلام را خواستیم؟ ما کی از فاشیستهای ترکیه حمایت کردیم؟ ما کی از نماد فاشیستی بوزقورد حمایت کردیم و غیره و غیره، ما فقط با این کارها و در آوردن اداهای پانترکیستی خواستیم در برابر فارسهای فاشیست بایستیم و حقوق ملی خود را بخواهیم. ما فقط خواستیم جواب افراطگری فارسها را با افراط گری ترکی بدهیم.
لا اله الا الله این هم شد سیاست ، این هم شد مبارزه.. آقا که تا دیروز بنام رسول زاده و الیچی بیک قسم میخورد و پرچم ترکیه را بر آستان درب خانه اش آویزان کرده و آنکارا را قبله گاه خود کرده بود
اکثر مردم جویای حقیقت هستند. در این میان بسیاری مانند من فعلا تماشاگر این مباحثات و مناظره ها هستیم تا ببینیم کی حرف حسابی دارد.
من تاکنون حرف حسابی در نقد مخالفان پانترکیسم (اصغر زاده و آل بایراق) ندیدم و هر روز سایتها را بدقتاز نظر میگذارنم تا شاید نوشته ای مستدل، علمی و آکادمیک در دفاع از پانترکیسم و تئوریهای پانترکیستی پیدا کنم اما بقول مش قاسم "پنداری" کسی حاضر نیست پرچم پانترکیسم را بدوش بکشد. در این صورت باید فاتحه پانترکیسم را در آذربایجان بخوانیم.
مخلص شما مصطفی