بخش اول:
جناب فرهاد جعفر اوغلی: بنده یکی از آن افراطی های فرصت طلب عثمانچی هستم که هر هفته معاشم را دم در از دستان بقایای عثمانی ها در یافت می کنم. این فرصت طلب افراطی در عین حال معتقد هستند که آنهائیکه بعد از خواندن دو مقاله کوتاه از جناب مئهران بهارلی که در پایئن ادرسشان درج خواهد شد باز هم دم از ملت ازربایجان و زبان ازری و ملت ازری بزنند نه تنها پان ایرانیست خجالتی و ازربایجاگرایان استالیسنیت هستند حتی خائین به حقیقت اند. برای اینکه هر آدم سالمی که غرضی در قلب و ریگی در کفش نداشته باشد و در حد معمول و متعارف از عقل سلیم بهره برده باشد و صادقانه ارزوی ازادی و سعادت و پیشرفت ملت خود باشد باید از خود بپرسد که چرا و به کدام دلیل روسیه تزاری و روس های حاکم بر دولت شوروی سعی در تغییر نام و زبان ملت تورک به ازری و ازربایجانی می کرده اند؟
چون غرض آمد هنر پوشیده ماند
جناب فرهاد خان: گفته اند که اندیشه های نوین و غیر متعارف در پروسه گسترش شان از سه مرحله گذر می کنند. در مرحله اول مردم می گویند " که نمی تواند صحت داشته باشد." در مرحله دوم می گویند که " صحت دارد اما بی اهمیت است. " در مرحله سوم می گویند " که هم صحت دارد و هم با اهمیت است اما چیز تازه ای نیست و از اول هم همه می دانستند." این بهمن هویت طلبی ملت تورک ساکن در ایران تازه از قله های کوه کنده شده است و می رود که در مسیرش همه گونه نشانه های ویرانی و پوسیده گی و لاشه های گندیده و اذهان منجمد شده را از سر راهش بر دارد. امدیوارم که آنروز صفت فرصت طلب بنده برازنده شما نباشد.
لطفا با ذهنی باز این نوشته ها را مطالعه کنید.
ترك گرائي دمكراتيك- آزربايجانگرائي مدرن
مئهران باهارلي
ترك گرائي دمكراتيك و آزربايجان گرائي مدرن، انديشه اي است كه همه مناطق پيوسته مسكون توسط تركها در شمال غرب ايران را جزئي از آزربايجان جنوبي؛ و آزربايجان جنوبي را به همراه همه توده هاي خلق ترك پخش شده در سراسر ايران، وطن همه گروههاي ملي غيرترك كه در آنجا ساكن اند مي داند؛ تحقق و تسريع دو روند ملت شوندگي توده ترك زبان و وطن شوندگي سرزمين آزربايجان جنوبي را وظيفه خود مي شمارد؛ عزم به رهائي ملت ترك و وطن آزربايجاني از يوغ حاكميت فارس و فارسستان كرده است؛