"که شما سنگ چه نظام و کسانی را به سینه میزنید." و "هر کسی با هر لباس و پشم و ریشی آب به آسیاب این نظام فاشیستی بریزد،بیشک دشمن بشر و انسانیت است." کشکِ اتهام و تهمت زدن را سابیدن، چماق-کراسی است نه دمکراسی. البته حَرَجی هم نیست، چون پیروان "کشف دمکراسی" آن روی سکۀ منطق سرکوب حاکمند. افسوس که قبض سخن، مانند قبض آب و برق، در کار نیست، وگرنه صرفه جویی در سخن هم باب می شد. هرچند که گفته اند، کم گوی و گُزیده گوی. "نظام فاشیستی" هم که اصطلاح متورمی است که از فرط کاربرد، نخ نما و بی مقدار شده است. البته از صدقه سری استفاده بی رویه و تورمی از آن. مشکل اما "امتناع از سیاست و سیاست ورزی" بر بستر واقعیت ها است، وگرنه ما همه سیاست بازان ماهری هستیم وقتی بیرون از گود افتاده ایم و دغدغه مدیریت روزمرگی ها را نداریم. امتناع از سیاست به وقت تنگی و سختی، ساده است. چون عملی نیست. سیاست مطالبه محور سخت.
"که شما سنگ چه نظام و کسانی
"که شما سنگ چه نظام و کسانی
ناشناس
هرچند در این دوره فترت هم هنری است که بنیادها را نشانه گرفت و نشان داد که کار از کجا لنگ است. شاد و کوبنده باشید.