سناریوهای حمله به نقاط قوت جمهوری اسلامی

سناریوهای حمله به ایران

با توجه به اخباری که میرسد، در صورت حمله اسرائیل و احیاناً سپس آمریکا، موارد زیر می تواند سناریوهای محتمل باشد:

1- اسرائیل با کمک آواکس های آمریکا و نیز کور کردن رادارها و دفاع ضدهوایی جمهوری اسلامی به اهدافی که از آن احساس تهدید بلافاصله می‌کند، مانند رادارها، پدافندهوایی موشکی و غیره، پایگاههای پرتاب موشک های بالستیک و دوربرد، کارخانه ها و تأسیسات تولید موشک، پهباد و سایر پرتابه هایی که میتواند در آینده اسرائیل را تهدید کند، انبارهای مربوط به این ابزار نظامی، تأسیسات غنی سازی اورانیوم و سانتریفیوژها، تونل های نگهداری موشک ها و اهدافی نظیر آن با موشک و پهباد حمله خواهد برد. همه این اهدف به فاصله کوتاه از هم به ترتیب مورد اصابت قرار خواهد گرفت. اگر حملات به همین مقدار محدود شود حد اکثر بین چند ساعت تا دو روز خواهد بود. اگرچه چانه زنی هایی بین بایدن و نتانیاهو جریان دارد اما بنظر نمیرسد که اسرائیل تمایلی داشته باشد که از اهداف تضعیف کننده وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی مانند پایانه های صادرات نفتی خود داری کند. 

2- علاوه بر نقاط بالا، در مرحله بعدی اسرائیل به مراکز و پادگان های نظامی که بازوهای جمهوری اسلامی را در منطقه تقویت می‌کنند حمله خواهد کرد.

3- هدف قرار دادن محل های استقرار سپاه پاسداران و نیروهای سرکوب در تهران و شهرهای بزرگ به هدف روحیه دادن به مردم ایران و تشویق آن‌ها به شورش و براندازی رژیم در صورتی آنجام خواهد گرفت که نیروهای دفاعی بطور کلی در اثر حملات فلج شوند و از پاسخگویی باز بمانند.

4- در صورت شدت یافتن و طولانی شدن درگیری و حمله جمهوری اسلامی آنچنان که مقامات رژیم قبلا تهدید کرده اند به عربستان و کویت و دوبی، به احتمال قوی آمریکا با قدرت و نیروی بیشتری وارد درگیری خواهد شد.

5- علیرغم پیام و تأکید شاهزاده و اطمینان بخشی به مخاطبین داخلی و خارجی که پس از گذار از جمهوری اسلامی در ایران خلاء قدرت بوجود نخواهد آمد و نیز پیام نتانیاهو برای مردم ایران که بزودی مردم از شر رژیم راحت خواهند شد، اما هیچ تضمینی در دست نیست که رژیم سقوط کند. رژیم هر قدر هم در هم کوبیده شود ممکن است توانش را برای یک جنگ کلاسیک از دست بدهد اما برای سرکوب مردمی که با دست خالی جلویش ایستاده‌اند به اندازه کافی نیرو و سلاح مناسب و زرهپوش و غیره در اختیار دارد. نتیجه اینکه چنانچه غرب تصمیم جدی برای برافکندن جمهوری اسلامی داشته باشد لازم است مانند عراق صدام حسین در ایران نیرو پیاده کنند. نظر به اینکه کشورهای غربی یا اسرائیل در شرایط فعلی قصد و یا امکان پیاده کردن نیرو در ایران را ندارند و وظیفه خود نمی دانند، پس این امید باقی می ماند که رژیم با شورش مردمی سرنگون شود. این نگارنده با توجه به تجارب سالهای اخیر امیدی به قیام مردمی برای براندازی ندارد. نمونه‌های شورش های جوانان در سالهای گذشته نشان داد که این طغیان ها توان سرنگون کردن رژیم سرکوبگر تا دندان مسلح را ندارد و به احتمال زیاد مردم تهران با شروع درگیری‌ها با اسرائیل راهی شمال خواهند شد.

همچنین به باور نگارنده اسرائیل تنها به موارد 1 و 2 پاراگراف های بالا بسنده خواهد کرد و به هدفش خواهد رسید. حال توپ در زمین خامنه ای است که چه پاسخی بدهد. آیا بقایای توان موشکی زهوار در رفته اش را سر و سامانی می‌دهد و یک «حمله آخر» به شهرهای اسرائیل همراه تلفات خواهد کرد – که بناچار غربی‌ها در ایران نیرو پیاده خواهند کرد- و یا فتیله را پایین می‌کشد و کتک را از اسرائیل می خورد و رویش را کم می‌کند و به زندگی‌اش ادامه می‌دهد.

مواضع روسیه و چین

این روزها روسیه و چین در مورد ایران کم دود می کشند. هیچکدام سودی در بقای امثال حماس و حزب الله ندارند. در نبود نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی چین امکانات سرمایه‌گذاری بزرگی در منطقه پیدا خواهد کرد و با ضعیف شدن جمهوری اسلامی یا سقوط آن خیال چین برای سالها برای واردات نفت راحت خواهد شد. چین هیچ دلیلی نمی‌بیند که در ایران پس از جمهوری اسلامی یکی از سرمایه گذاران بزرگ نباشد. چین از هم‌اکنون هم با توجه به داد و ستد های تجاری در بیست سال اخیر جای پای خود را برای آینده در بازار ایران هم باز کرده است.