رفتن به محتوای اصلی

آقای رازی ذهنیت من از فردوسی

آقای رازی ذهنیت من از فردوسی
ناشناس

آقای رازی ذهنیت من از فردوسی به تفکرات او بر می گردد. در ماجرای سودابه و سیاوش فردوسی به اخلاق مداری سیاوش می پردازد. این که او پاک است و از این حرفها. من اخلاق مدنظر شما را قبول دارم ولی چه کنم که در شاهنامه چنین نیست. سیاوش با اخلاق فردوسی را قبول کنیم یا مثلن این نوع بی ارزشی هایش را؟
زنان را ستایی سگان را ستای
که یک سگ به از صد زن پارسای
زن و اژدها هر دو در خاک به
جهان پاک از این هردو ناپاک به
به اختر کسی دان که دخترش نیست
چو دختر بود روشن اخترش نیست
کی را ار پس پرده دختر بود
اگر تاج دارد بد اختر بود...
منظور من این است که در تفکر مدرن شما و ارزش های اخلاقیتان این اشعار چگونه تعبیر می شود؟ گور پدر بساط ارشاد و سنگسار و این اراجیف ها. باید بگویم که بیت های مذکور فردوسی خود بدترین سنگسار زن است آنهم نه به خاطر زانیه بودنشان بلکه به خاطر زن بودنشان. ارزش ها و شاهنامه؟