افراط بسیاری از ناآگاهان از استفاده پیاپی از این نظریه در جهت سرپوش نهادن بر کمبود اطلاعات و ضعف تحلیل خود سبب گشته که این نظریه در جامعه ایرانی کارکد واقعی خود را از دست بدهد . با نگاهی به مسائل داخلی و جهانی در همین دو دهه اخیر و پیشرفت دنیای ارتباطات که امکان دسترسی به منابع را برای جسجو کنندگان حقیقی فراهم کرده به وضوح میتوان دید که چه مقدار از نیرو و سرمایه منابع قدرت صرف کنترل وجهت دهی پایه ایی در امور مربوط به جوامع می گردد. با بررسی پیشرفتهایی که در علوم انسانی و تکنولوژیکی مورد نیاز این نوع از سیاست و کنترل وجود آمده به راحتی میتوان پی برد که این شاخه دارای قدمتی طولانی است . در سالهای اخیر اسناد بسیاری منتشر شده که دخالت مستقیم این کانونهای قدرت را در سرنوشت کشورها نشان میدهد که هر محقق بی غرضی میتواند آنها را مشاهده کند.متاسفانه گوئی این از خصایص
برای جناب موافق نویسنده این مطلب آرزوی ادامه تلاش و پیگیری این مهم را دارم. درود بر کوشندگان راه حفیفت.