شیر دال هم الحمدالله مثل
ناشناس
شیر دال هم الحمدالله مثل استوانه کورش تقلبی از آب در آمد.
«رسوایی شیردال» و قیف ماتحت شیردال!
|
«رسوایی شیردال» و قیف ماتحت شیردال!
| میراث فرهنگی توهین باستان آمریکا ایران
«رسوایی شیردال» و قیف ماتحت شیردال!
ماجرای شیردال که نگارنده بلافاصله پس از انتشار خبر آن توسط وزارت امور خارجه آمریکا از قلابی بودن آن خبر داد، اکنون به رسانههای بیشماری در ایران و جهان راه یافته و همگان از مجعول بودن آن مطلع شدهاند. تنها کسانی که تاکنون به سکوت خود ادامه دادهاند، مقامات و رسانههای مطرح آمریکایی هستند که در خفا ایرانیان را به ریشخند گرفتهاند.
در ابتداییترین آموزشهای دفاع غیرنظامی یاد داده میشود که میباید در قبال «هدایا و عروسکها و قاقالیلیهایی» که به دست کودکان میدهند، حساس و مراقب بود و آنها را فوراً قبول نکرد. چرا برخی از دولتمردان و روزنامهنگاران ما حتی در حد اندرزهای کودکانه نیز آموزش ندیدهاند؟
این ماجرا میتوانست با اعتراف مقامات ایرانی مبنی بر انجام عملی نسنجیده (که انتظار آن میرفت) و پذیرفتن اشتباه و اغوای ناخواسته و با «صدور شناسنامه بیکفایتی» و نیز استعفای آقایان از کاری که صلاحیتش را ندارند، مختومه اعلام شود و شیء مجعول نیز به آمریکا عودت میگردید تا ضمن اعتراض به این رفتار زننده و توهینآمیز، از آنان تقاضای عذرخواهی رسمی به عمل میآمد. اما اکنون که برخی از مقامات بجای واکنشهای شایسته و متکی بر درایت و کفایت، بطرزی ناشیانه و تأسفبار و برخلاف منافع میهنی به انواع توجیهات و عذرهای بدتر از گناه و گمراه کردن افکار عمومی روی آوردهاند، و بجای دفاع از حقوق ایران به وکیل مدافع آمریکا و توجیهگر عمل اغفالگرانه او تبدیل شدهاند، به وضعیت دیگری رسیدهایم که میل دارم نام آنرا بر زبان نیاورم.
ماجرای شیردال و فریبخوردگی چندین باره و تمامعیار سازمان میراث فرهنگی از بیگانگان و باندهای قاچاق و دلالی اشیای عتیقه قلابی، بار دیگر وجهه باستانشناسی ما را در جهان تخریب کرد و پرده از این واقعیت ناگوار برداشت که باستانشناسی و دستگاه باستانشناسی کشور تا چه اندازه ضعیف و غیرحرفهای است و تا چه اندازه مورد سوءاستفادههای سیاسی قرار میگیرد. اما گذشته از این، اهمیت ماجرای تقلبی بودن شیردال چیزی بیش از یک مسئله باستانشناختی و میراث فرهنگی است. شیردال تقلبی نه نماد «تعامل فرهنگی» است و نه نشانه «حسننیت»؛ بلکه نشانه زالو بودن یک طرف و هالو بودن طرف دیگر است. نشان از یک رسوایی بزرگ دارد که با نام «رسوایی شیردال» در تاریخ ثبت خواهد شد. در حد دیگر رسواییهای بزرگ و مشهور تاریخ ایران که بخصوص در عصر قاجاری و پهلوی فراوان هستند. رسواییای که گریبان عدهای از مسئولان و نیز برخی رسانهها را خواهد گرفت و نام همه آنانرا به دلیل «تلاش برای توجیه تقلب علیه یک کشور» و باز کردن راه خدعه و نیرنگ بسوی مردمی رنجکشیده، به دادگاه تاریخ خواهد کشاند.
به گمان نگارنده، کلمه «شیردال» بزودی در ادبیات فارسی و مفاهیم سیاسی دارای معنایی کنایی و معادل با «تقلب» خواهد شد. چنانکه عبارت «رسوایی شیردال» نیز به عنوان نمونه شاخص و ممتازی از ناتوانی و انفعال و وادادگی در برابر قدرتهای خارجی به اصطلاح مشهوری تبدیل خواهد شد و به تاریخ و کتابهای درسی نسلهای آینده راه خواهد یافت.
https://www.qirmiz.com/archaeology/%D8%B1%D8%B3%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%82%DB%8C%D9%81-%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84/
| میراث فرهنگی توهین باستان آمریکا ایران
«رسوایی شیردال» و قیف ماتحت شیردال!
ماجرای شیردال که نگارنده بلافاصله پس از انتشار خبر آن توسط وزارت امور خارجه آمریکا از قلابی بودن آن خبر داد، اکنون به رسانههای بیشماری در ایران و جهان راه یافته و همگان از مجعول بودن آن مطلع شدهاند. تنها کسانی که تاکنون به سکوت خود ادامه دادهاند، مقامات و رسانههای مطرح آمریکایی هستند که در خفا ایرانیان را به ریشخند گرفتهاند.
در ابتداییترین آموزشهای دفاع غیرنظامی یاد داده میشود که میباید در قبال «هدایا و عروسکها و قاقالیلیهایی» که به دست کودکان میدهند، حساس و مراقب بود و آنها را فوراً قبول نکرد. چرا برخی از دولتمردان و روزنامهنگاران ما حتی در حد اندرزهای کودکانه نیز آموزش ندیدهاند؟
این ماجرا میتوانست با اعتراف مقامات ایرانی مبنی بر انجام عملی نسنجیده (که انتظار آن میرفت) و پذیرفتن اشتباه و اغوای ناخواسته و با «صدور شناسنامه بیکفایتی» و نیز استعفای آقایان از کاری که صلاحیتش را ندارند، مختومه اعلام شود و شیء مجعول نیز به آمریکا عودت میگردید تا ضمن اعتراض به این رفتار زننده و توهینآمیز، از آنان تقاضای عذرخواهی رسمی به عمل میآمد. اما اکنون که برخی از مقامات بجای واکنشهای شایسته و متکی بر درایت و کفایت، بطرزی ناشیانه و تأسفبار و برخلاف منافع میهنی به انواع توجیهات و عذرهای بدتر از گناه و گمراه کردن افکار عمومی روی آوردهاند، و بجای دفاع از حقوق ایران به وکیل مدافع آمریکا و توجیهگر عمل اغفالگرانه او تبدیل شدهاند، به وضعیت دیگری رسیدهایم که میل دارم نام آنرا بر زبان نیاورم.
ماجرای شیردال و فریبخوردگی چندین باره و تمامعیار سازمان میراث فرهنگی از بیگانگان و باندهای قاچاق و دلالی اشیای عتیقه قلابی، بار دیگر وجهه باستانشناسی ما را در جهان تخریب کرد و پرده از این واقعیت ناگوار برداشت که باستانشناسی و دستگاه باستانشناسی کشور تا چه اندازه ضعیف و غیرحرفهای است و تا چه اندازه مورد سوءاستفادههای سیاسی قرار میگیرد. اما گذشته از این، اهمیت ماجرای تقلبی بودن شیردال چیزی بیش از یک مسئله باستانشناختی و میراث فرهنگی است. شیردال تقلبی نه نماد «تعامل فرهنگی» است و نه نشانه «حسننیت»؛ بلکه نشانه زالو بودن یک طرف و هالو بودن طرف دیگر است. نشان از یک رسوایی بزرگ دارد که با نام «رسوایی شیردال» در تاریخ ثبت خواهد شد. در حد دیگر رسواییهای بزرگ و مشهور تاریخ ایران که بخصوص در عصر قاجاری و پهلوی فراوان هستند. رسواییای که گریبان عدهای از مسئولان و نیز برخی رسانهها را خواهد گرفت و نام همه آنانرا به دلیل «تلاش برای توجیه تقلب علیه یک کشور» و باز کردن راه خدعه و نیرنگ بسوی مردمی رنجکشیده، به دادگاه تاریخ خواهد کشاند.
به گمان نگارنده، کلمه «شیردال» بزودی در ادبیات فارسی و مفاهیم سیاسی دارای معنایی کنایی و معادل با «تقلب» خواهد شد. چنانکه عبارت «رسوایی شیردال» نیز به عنوان نمونه شاخص و ممتازی از ناتوانی و انفعال و وادادگی در برابر قدرتهای خارجی به اصطلاح مشهوری تبدیل خواهد شد و به تاریخ و کتابهای درسی نسلهای آینده راه خواهد یافت.
https://www.qirmiz.com/archaeology/%D8%B1%D8%B3%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%82%DB%8C%D9%81-%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84/