رفتن به محتوای اصلی

آقای اقبالی گرامی تناقضی که

آقای اقبالی گرامی تناقضی که
ناشناس

آقای اقبالی گرامی تناقضی که من می گویم دقیقا همینجاست. شما از یک طرف می نویسید که با اعدام انسان مخالفید. از طرف دیگر تنوع انسانی را به رسمیت نمی شیاسید. یعنی یک قاتل و جنایتکار را انسان نمی دانید. عوامل جمهوری اسلامی را بعنوان انسان به رسمیت نمی شناسید و از ترور آنها و یا به عبارتی دیگر از اعدام آنها در پوست خود نمی گنجید و هورا می کشید و فریاد بر می آورید که <آویزانشان کنید!!!>. من واقعا امیدوارم که شما به این نتیجه برسید که با نفس اعدام مخالف شوید حتا اعدام جنایتکاران. شما که حس ناسیونالیستیتان گل کرده می نویسید که در فرهنگ و منش ایرانی اعدام وجود نداشته است و تاریخ ایران را فراموش می کنید. فراموش می کنید کشتار هزاران انسان در زمان کوروش و داریوش را، فراموش می کنید اعدام مزدکیان را. فراموش می کنید هزاران اعدام و قتل عام و کشتار انسانها را در زمان حاکمیت های پیش از اسلام را. من در باره

کشتارهای پس از اسلام چیزی نمی گیوم تا احتمالا آنها را به انیرانیان نسبت ندهید و نگویید که اینها ایرانی نبوده اند. من حتا به اعدامهای زمان مشروطه و زمان پهلویها هم اشاره نمی کنم. اشاره من تنها و تنها به کشتارهای <ایرانیان ناب> است. من با گذشته ها کاری ندارم. بیایید واقعا در راه نهادینه کردن این فرهنگ بکوشیم که باید به کشتار انسانها پایان داده شود، چه با طناب دار، چه با جوخه اعدام تفنگ به دست، چه با ترور کلاشینکوفی و چه با هر وسیله دیگری.