در عین حال هم اسرائیل و هم
ناشناس
در عین حال هم اسرائیل و هم عربستان سعودی مایل نیستند که ساخت رآکتور اراک خاتمه یافته، و رآکتور آغاز بکار کند، چرا که در آن صورت، امکان نابودی آن از طریق بمباران صفر خواهد بود. بمباران آن رآکتور و یا، بعنوان مثال رآکتور بوشهر، باعث پخش مواد هستهای در منطقه خواهد شد که یک فاجعه انسانی و محیط زیستی نه تنها برای آن ناحیه، بلکه برای کلّ جهان خواهد بود.
دلایل دیگر فرانسه برای مخالفت با توافق هم بی پایه هستند. به عنوان مثال احتیاجی به کم کردن درجه غلظت غنی سازی اورانیم ۱۹.۷۵ در صد، و یا انتقال آن بخارج از ایران نیست. کافی است که آنرا به میله و صفحات سوختی برای رآکتور ۵ مگا واتی تحقیقاتی تهران، که سالانه ایزوتوپ لازم را برای هشتصد و پنجاه هزاربیمار ایرانی دارای بیماریهای سخت مثل سرطان تولید میکند، تبدیل کرد. در این صورت تبدیل دوباره میلهها و یا صفحات به اورنیومی که قابلیت غنی شدن به سطح ۹۰ در صد را داشته باشد دیگر عملا وجود ندارد، چرا که فرایند آن بسیار دشوار، پیچیده و طولانی است، و هیچ نشانی وجود ندارد که ایران دارای چنین دانشی است. در واقع، بر طبق گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای، هر بار که ذخیره اورانیوم ۱۹.۷۵ در صد ایران به ۲۴۵ کیلو گرم نزدیک شده، که مقدار لازم برای ساخت یک بمب هستهای است، ایران بخش مهمی از آنرا به میله سوختی تبدیل کرده و از "خط قرمز" غرب و اسرائیل در این مورد دور شده است.
در این میان مخالفان وطنی کاهش تنش بین ایران و غرب، بخصوص آمریکا، و رسیدن توافق دیپلماتیک در مورد برنامه هستهای ایران، از تندروهای داخلی مثل مافیای کیهان تا رانت خواران و انهأیکه هویت خودرا در محاصره ایران و تنش با غرب میبینند، گرفته، تا بخشی از اپوزیسیون که طرفدار تحریم و دخالت به اصطلاح بشر دوستانه است، با انواع و اقسام مختلف مخالفت خودرا ابراز میکنند. در واقع یک اتحاد ضمنی بین تمامی اینها به علاوه عربستان، اسرائیل، و تندروهای امریکائی بوجود آماده است.
اینها آجر شدن نان خودرا در صورت توافق پیشبینی میکنند. دیگر بورسهای تحصیلی فقط به صرف مخالفت با برنامه هستهای جمهوری اسلامی داده نخواهد شد؛ بودجههای چند میلیون دلاری برای راهاندازی وبسایتها و مراکز به اصطلاح فکری که فقط به درد اضافه کردن هیزم به آتش جنگ میخورند خواهد خشکید، و بودجهها برای فرستادن این آقایان به کشور هایی مثل اردن، مصر، و کویت برای تبلیغ برای آمریکا یا تمام خواهد شد، و یا به کسان دیگر داده خواهد شد.
این آقایان یا از درک یک نکته ساده عاجزند، و یا از آن چشم پوشی میکنند: بدون کاهش تنش در روابط جمهوری اسلامی با غرب، حل مساله هستهای، و در نتیجه بهبود شرایط اقتصادی کشور، امکان باز شدن فضای سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، و حرکت به سوی یک بحث ملی در مورد ساختار سیاسی کشور امکان نخواهد داشت. اگر حمله آمریکا به عراق و افغانستان فقط دارای یک برنده اصلی بود، آن تندروها و نیروهای فاشیستی در ایران بودند که به بهانه تهدید بر ضّد امنیت ملی کشور، اختناق را هر چه شدید کرده، رانت خواری و غارت ثروت کشور را هر چه بیشتر کرده، و کشور ما را به شرایط کنونی رساندند.
در این میان مخالفان وطنی کاهش تنش بین ایران و غرب، بخصوص آمریکا، و رسیدن توافق دیپلماتیک در مورد برنامه هستهای ایران، از تندروهای داخلی مثل مافیای کیهان تا رانت خواران و انهأیکه هویت خودرا در محاصره ایران و تنش با غرب میبینند، گرفته، تا بخشی از اپوزیسیون که طرفدار تحریم و دخالت به اصطلاح بشر دوستانه است، با انواع و اقسام مختلف مخالفت خودرا ابراز میکنند. در واقع یک اتحاد ضمنی بین تمامی اینها به علاوه عربستان، اسرائیل، و تندروهای امریکائی بوجود آماده است.
اینها آجر شدن نان خودرا در صورت توافق پیشبینی میکنند. دیگر بورسهای تحصیلی فقط به صرف مخالفت با برنامه هستهای جمهوری اسلامی داده نخواهد شد؛ بودجههای چند میلیون دلاری برای راهاندازی وبسایتها و مراکز به اصطلاح فکری که فقط به درد اضافه کردن هیزم به آتش جنگ میخورند خواهد خشکید، و بودجهها برای فرستادن این آقایان به کشور هایی مثل اردن، مصر، و کویت برای تبلیغ برای آمریکا یا تمام خواهد شد، و یا به کسان دیگر داده خواهد شد.
این آقایان یا از درک یک نکته ساده عاجزند، و یا از آن چشم پوشی میکنند: بدون کاهش تنش در روابط جمهوری اسلامی با غرب، حل مساله هستهای، و در نتیجه بهبود شرایط اقتصادی کشور، امکان باز شدن فضای سیاسی، آزادی زندانیان سیاسی، و حرکت به سوی یک بحث ملی در مورد ساختار سیاسی کشور امکان نخواهد داشت. اگر حمله آمریکا به عراق و افغانستان فقط دارای یک برنده اصلی بود، آن تندروها و نیروهای فاشیستی در ایران بودند که به بهانه تهدید بر ضّد امنیت ملی کشور، اختناق را هر چه شدید کرده، رانت خواری و غارت ثروت کشور را هر چه بیشتر کرده، و کشور ما را به شرایط کنونی رساندند.