رفتن به محتوای اصلی

کشتار بهایی ها رو شما با

کشتار بهایی ها رو شما با
ناشناس

کشتار بهایی ها رو شما با کشتار پیروان مانی ومزدک وبقیه کسانی که بعد از زرتشت ادعای پیامبری کردند مقایسه کنید اساسا با اینکه ایران اکثرا دارای دین رسمی بوده وروحانیت چه موبدان چه شیعه نقش مهمی درتاریخ داشتند اما حقیقت امر یک چیز است ملت ایران حتی جامعه روحانیت حالا چه موبد باشد چه شیخ چه مغ در کل از نزول اجلال مرتب حضرت جبراییل فرشته وحی خوشش نمی اید وراضی به زحمتش نیست کما اینکه ازدینی هم که شامل دستورات مشخص غیرقابل تغییر برمبنای مصالح باشد هم خوشش نمیاید زرتشت که شورای موبدان بنا برمقتضیات زمان واصول دین حکم میدهد بسیار شبیه به مرجعیت شیعه است که معتقد به احکام ثانویه است اهل تسسن مجبورند به قران وصحابه وپیامبر استناد کنند اما مرجع شیعه دوازده امام که شرایط زمانی متفاوت رفتارهای متفاوت ایجاد کرده ازصلح بامعاویه تاشمشیر بایزید عبادت محض در امام سجاد ترویج اشکار در

امام جعفر صادق از زندان هارون برای امام موسی تا ولایت عهدی علی بن موسی الرضا ومهم تر امام حاضر اماغایب که احکام در غیبت ایشان توسط مراجع تفسییر وتعیین میشود ازحلال شدن شطرنج وماهی اوزون برون تا واجب شدن ریختن خون بهایی وتغییر حکم ارث زن درجند سال اخیر ازریختن خون سنی جهت لعن نکردن عمر در صفویه تا هفته وحدت خمینی ونهی شدن از لعنت اشکار عمر همه وهمه تحت تاثیر شرایط کمتر دینی چنین تغییرات شگفتی رو می تواند درطول زمان از خود نشان داده واصل وموجودیت خودرا حفظ کند این نشان از قدرت درک شرایط وتوان تغغیر به موقع مواضع در جهت خدمت به هدف را درروحانیت ایران به نمایش میگذارد ودرعین حال هوشمندی جامعه ایران را که جامعه بدون دین فاقد رهبری منسجم فرهنگی خواهد نیاز انسان به معنویت را سرکوب میکنه واین سرکوب خودش رو در به شکل ادعاهای عجیب وغریب معنوی دیگر نشان خواهد داد که گاه به مراتب زیان بارترند درصورتی که ایران چه قبل از اسلام وچه حالا دینی رو که ظرفیت تغییر داشته انتخاب کرده وازان جهت وحدت بخشیدن متمایز کردن ایجاد انگیزه برای برپایی امپراطوری چه پارس چه شیعه درنهایت به مرکزیت ایران وملت ایران ودرجهت توجیه سیاست های شدید ملی گرایانه بهره جسته