برازنده است به تحقیقات محقق
ناشناس
برازنده است به تحقیقات محقق ایرانی آقای کرمی
داستان ایران از فریدون جنیدی: معجونی از جهل جوانی و جنون پیری
رضا مرادی غیاث آبادی
پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۲
چند روز پیش دوست گرانقدری با نشان دادن نسخهای از کتاب « داستان ایران » نوشته آقای فریدون جنیدی از من خواست تا نقد و نظری پیرامون آن بنویسم. چنانکه قبلاً نیز نقدهایی پیرامون « استنباطهای نجومی » ایشان و « تحریف شاهنامه فردوسی » نوشته بودم و بزرگواران دیگری همچون استادان جلیل دوستخواه، ابوالفضل خطیبی، سجاد آیدنلو و جلال حجتی فهیم نیز کم و بیش بدانها پرداخته بودند. این کتاب نیز همچون شاهنامه خودساخته ایشان (که دو سوم بیتهای فردوسی و شاهنامه را الحاقی و اضافه دانسته) توسط سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی منتشر شده است.
کتاب داستان ایران نسخه تازهتری از توهمات نژادپرستانهای است که آقای جنیدی سالها پیش در کتاب «زندگی و مهاجرت نژاد آریا» نوشته بود و آریاگرایان دیگری همچون «شروین وکیلی، هوشنگ طالع، مهرداد ملکزاده و فرشید فرشیدراد به امثال آن ادعاها دامن زده بودند.
به گمان نگارنده کتاب «داستان ایران» بیاساستر از آنست که افزون بر ایرادهای قبلی، ارزش پرداختن و نقد و بررسی داشته باشد. بیشتر بکار نژادپرستان ملیگرای نوع دوم میآید؛ یعنی گونه سادهلوح آنها. مجموعهای است از یاوهها و موهومات و مهملات کسی که خود را تحت یاری و حمایت «جهان مینوی» (= امدادهای غیبی) میداند و به نیرو و یاری ارواح مردگان و روان درگذشتگان (و از جمله روان فردوسی) به واقعیتهای تاریخی و حقایق باستانشناسی دست مییابد. امدادهای غیبیای که نتیجهای جز تحریف شاهنامه فردوسی و نابودی فرهنگ کهن مردم و پیشینه تاریخی آنان نخواهد داشت. با این حال اگر اصراری باشد و لازم به نظر برسد، ممکن است نقد دیگری پیرامون آن بنویسم که البته «مفرح ذات» خواهد شد.
اگر کتابهای پیشین آقای جنیدی تجلی جهل جوانی بود. این کتاب معجونی از جهل جوانی و جنون پیری است. زهر کشندهای به پای درخت کهنسال و فرسوده ایران.
رضا مرادی غیاث آبادی
پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۲
چند روز پیش دوست گرانقدری با نشان دادن نسخهای از کتاب « داستان ایران » نوشته آقای فریدون جنیدی از من خواست تا نقد و نظری پیرامون آن بنویسم. چنانکه قبلاً نیز نقدهایی پیرامون « استنباطهای نجومی » ایشان و « تحریف شاهنامه فردوسی » نوشته بودم و بزرگواران دیگری همچون استادان جلیل دوستخواه، ابوالفضل خطیبی، سجاد آیدنلو و جلال حجتی فهیم نیز کم و بیش بدانها پرداخته بودند. این کتاب نیز همچون شاهنامه خودساخته ایشان (که دو سوم بیتهای فردوسی و شاهنامه را الحاقی و اضافه دانسته) توسط سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی منتشر شده است.
کتاب داستان ایران نسخه تازهتری از توهمات نژادپرستانهای است که آقای جنیدی سالها پیش در کتاب «زندگی و مهاجرت نژاد آریا» نوشته بود و آریاگرایان دیگری همچون «شروین وکیلی، هوشنگ طالع، مهرداد ملکزاده و فرشید فرشیدراد به امثال آن ادعاها دامن زده بودند.
به گمان نگارنده کتاب «داستان ایران» بیاساستر از آنست که افزون بر ایرادهای قبلی، ارزش پرداختن و نقد و بررسی داشته باشد. بیشتر بکار نژادپرستان ملیگرای نوع دوم میآید؛ یعنی گونه سادهلوح آنها. مجموعهای است از یاوهها و موهومات و مهملات کسی که خود را تحت یاری و حمایت «جهان مینوی» (= امدادهای غیبی) میداند و به نیرو و یاری ارواح مردگان و روان درگذشتگان (و از جمله روان فردوسی) به واقعیتهای تاریخی و حقایق باستانشناسی دست مییابد. امدادهای غیبیای که نتیجهای جز تحریف شاهنامه فردوسی و نابودی فرهنگ کهن مردم و پیشینه تاریخی آنان نخواهد داشت. با این حال اگر اصراری باشد و لازم به نظر برسد، ممکن است نقد دیگری پیرامون آن بنویسم که البته «مفرح ذات» خواهد شد.
اگر کتابهای پیشین آقای جنیدی تجلی جهل جوانی بود. این کتاب معجونی از جهل جوانی و جنون پیری است. زهر کشندهای به پای درخت کهنسال و فرسوده ایران.