جناب ائلیار ، من نیز با این تز "" استعمار و مستعمره "" مشکل دارم، به نظر من مشکل اصلی """ سیستم """ است. در تحلیل سیستم نیز ما """ سیستم کارا و سیستم ناکارا """ داریم. سیستمی که قادر به "" اصلاح "" خود است و سیستمی که فاقد این توانائی است. با این دید، یک جامعه خود را از خطر به دام افتادن در سایکل "" انزوا و انقراض "" نجات میدهد. شما به اطرافتان نگاه میکنید و میبینید سیستم کدام کشورها کار میکند و برای تضمین بقای خود، به آن سیستم نزدیک میشوید. با این دید نیازی به تز "" استعمار و مستعمره "" نیست که یک فرد عادی را به یاد "" گاندی و کمپانی هند شرقی "" میاندازد. در نگاه "" استعمار و مستعمره "" یک تاجر ترک آزربایجانی در خدمت "" استعمارگر، ملت حاکم "" است که فعالیت اقتصادی او فقط در هموار کردن بهرهبرداری "" منابع ملت استعمار شده، ملت مظلوم "" به "" ملت حاکم "" است. با این
جناب ائلیار ، من نیز با این
جناب ائلیار ، من نیز با این
ناشناس
تعبیر، شما ثروتمند آزربایجانی را از آزربایجان فراری میدهید، ترس و واهمه به جانش میاندازید که در فردای طغیان "" ملت مظلوم ""، دمار از روزگار او در خواهند آورد، در دید "" سیستمی "" ثروتمند و سرمایدار آزربایجانی در کنار شماست و با دل و جان به شما کمک خواهد کرد تا از دست سیستم "" ناکارا "" خود را رهائی بخشید و "" سیستم کارا "" را جایگزین آن کنید.